تجربههای جوامع کنونی بهطور عام و جامعه ایرانی بهطور خاص، آموخته است که باید با زیستن در «جامعه خطر» - به تعبیر اولریش بک، جامعهشناس آلمانی- آشنا بود، در آن توانا شد و از «طبیعت بحرانی» و «جامعه در معرض تهدید» سبکهای جدید به زیستن را در همه وجوه انسانی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی آموخت.
این روزها با فراگیری و شیوع ویروس کرونا که آتش بر خرمن عمر تعدادی از هموطنان عزیزمان زده و جامعه را از حیات و فعالیت این عزیزان محروم کرده است، جامعه ما بیش از هر زمان به «تدبیر شایسته» برای ایران نیازمند است.
«خوزستان 47نفر، فارس 7نفر، همدان 4نفر، اردبیل 3نفر...» اینها نه آمار قربانیان کروناست و نه تعداد جانباختگان سوانح جادهای. اینها آمار رو به رشد افرادی است که در استانهای مختلف بهدلیل مصرف الکل مسموم جان سپردهاند.
تنها چند روز پس از انتشار گزارش همشهری با عنوان «دیپلماسی سلامت علیه تحریم»، مبنی بر لزوم پیگیری سهم ایران از اعتبار 62میلیارد دلاری صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی50میلیاردی صندوق و 12 میلیارد بانک جهانی، برای مقابله با ویروس کرونا، هم رئیسکل بانکمرکزی و هم وزیر خارجه از مدیران ارشد صندوق بینالمللی پول خواستهاند پرداخت 5میلیارد دلار از منابع این نهاد بینالمللی به ایران را دراولویت قراردهند.