اگر مشکلات اقتصادی را کنار بگذاریم، بیشک بحران آب، بزرگترین چالشی است که کشور امروزه با آن مواجه است؛ بحرانی که هنوز در ذهن، رفتار، سیاستها و تصمیمات کشوری بازتاب پیدا نکرده است.متأسفانه مسئله آب آنجایی تبدیل به یک مسئله حلنشدنی میشود که بسیاری هستند که هنوز بر این باورند که آب در کشور به میزان کافی وجود دارد و حتی بعضی هم در توهم فراوانی آب بهسرمیبرند.برای حل بحران تأمین آب باید در گام اول به یک اجماع ملی برسیم.
وقتی ما درباره توسعه صحبت میکنیم، به تعاریف متنوع و متعددی میرسیم که بهنظر میرسد همه این تعاریف درست هم باشند. یکی از این تعاریف مشترک در همه حوزهها، عبارت است از: بهرهوری اصولی از منابع؛ بهعبارت دیگر، پتانسیلهایی وجود دارد. که ما به شکلی کارا و اثربخش میتوانیم آنها را به فعلیت درآوریم و کارا و اثربخش هم از آنها استفاده کنیم. یکی از آشکارترین نمونههای توسعهنیافتگی، هدررفت.
بحران آلودگیای که امروز ایران با آن درگیر است در 2 دسته قابل بررسی است؛آلودگیهایی که منشأ طبیعی دارند، مانند گردوغبار ناشی از توسعه بیابانها و خشکشدن منابع آبی و آلودگی هوایی که منشأ آن انسانها و عوامل انسانساز است. که میتواند شامل منابع ثابت و متحرک باشد. در بحث آلودگیهای طبیعی، پیشبینی این است که روزبهروز وضعیت بدتر خواهد شد؛ بهویژه با توجه به این حقیقت تلخ که از نظر سرعت خشکسالی در جهان، ما نخستین کشور در دنیا هستیم.