محمدهادی حیدرزاده| مشاور محیطزیست معاونت خدمات شهری\ شهرداری تهران
بحران آلودگیای که امروز ایران با آن درگیر است در 2 دسته قابل بررسی است؛آلودگیهایی که منشأ طبیعی دارند، مانند گردوغبار ناشی از توسعه بیابانها و خشکشدن منابع آبی و آلودگی هوایی که منشأ آن انسانها و عوامل انسانساز است که میتواند شامل منابع ثابت و متحرک باشد. در بحث آلودگیهای طبیعی، پیشبینی این است که روزبهروز وضعیت بدتر خواهد شد؛ بهویژه با توجه به این حقیقت تلخ که از نظر سرعت خشکسالی در جهان، ما نخستین کشور در دنیا هستیم. سدی که قرار است در ترکیه ساخته شود نیز قسمتی از سرزمین ما و عراق که منشأ کانونهای گردوغبار است را تحتتأثیر قرار خواهد داد؛ از اینرو، هم در سال97 و هم در سالهای آینده، وضعیت ما از نظر منابع طبیعی وخیمتر خواهد شد. همچنین بهنظر میآید باتوجه به اینکه برنامه کاهش آلودگی هوا که مصوبه دولت است، بنابه دلایل مختلف، ازجمله نبود نظارت یا مدیریت مناسب و همچنین نبود اختیارات و اعتبارات بهدرستی اجرا نمیشود، قرار نیست در زمینه منابع آلودگیهای انسانساز و ثابت روندی کاهشی داشته باشیم. شاید در برههای از زمان این بحران تنها مهار شود، اما بهنظر نمیآید در آینده شاهد روندی کاهشی در زمینه منابع آلودگیهای انسانساز در کشور باشیم.
از نظر من، اصل حاکمیت باید هرچه زودتر به سمت مهار این دو بحران حرکت کند؛ برای مثال در زمینه ریزگردها، باید کنوانسیونی منطقهای زیرنظر سازمان ملل متحد ایجاد شود تا تمامی کشورهای منطقه به بیابانزدایی و کنترل کانونهای گردوغبار متعهد و پایبند شوند. البته در بسیاری از موارد، گردوغباری که در کشور شاهد هستیم ناشی از کانونهای داخلی است. متأسفانه به واسطه خشکشدن تالابها و شدتگرفتن پدیده بیابانزایی و توسعه بیابانها، کانونهای داخلی گردوغبار کشور نیز افزایش یافتهاند. درست است که ایران عضویت در پیمان اقلیمی پاریس را پذیرفتهاست، اما تمرکز این پیمان بیشتر بر گازهای گلخانهای و کاهش دمای زمین است. ما برای مهار آلودگیهای طبیعی و انسانساز به کنوانسیونی منطقهای نیاز داریم. پروژههایی که برای مهار آلودگی در کشور در دست اجرا هستند سرعت اجرایی بسیار کمی دارند؛ یعنی عملا هیچ تغییری در وضعیت رخ نمیدهد. اجرای این پروژهها نیازمند عزمی ملی است و این پروژهها باید اولویت اصلی اعتبارات باشند. یکی از امیدهای ما به برجام استفاده از حمایتهای بینالمللی بود؛ همانطور که مکزیکوسیتی توانست با حمایتهای مجامع جهانی و فناوری و وامهای بینالمللی بحران آلودگی هوای خود را رفع کند. امروزه در ایران عملا چنین امکانی وجود ندارد و ما تنها با ژاپن همکاری محدود فناورانه داریم. قرار بود امکان کمک مالیگرفتن از بانک جهانی یا وام گرفتن از کشورهای توسعهیافته، یکی از خروجیهای برجام باشد که عملا این اتفاق رخ نداده است. پیشنهاد میکنم با توجه به اینکه آلودگی هوا بهصورت مستقیم بر سلامت شهروندان و هممیهنانمان اثر دارد و آن را به خطر میاندازد، رفع این بحران بهصورت جدی در اولویت اول حاکمیت قرار گیرد.
مسئله سیزدهم؛ بحران آلودگیهوا
امیدها به برجام بود
پروژههای مهار آلودگی، سرعت اجرایی بسیار کمی دارند
در همینه زمینه :