تکیه از کجا وارد آیین سوگواری شد
جایی برای ماندن و استخوان سبک کردن
مهران مصفا
«تَکیه» یا «تِکیه» یعنی جایی برای تکیهدادن، پشتدادن، دلگرمی و اعتماد. اما در اصطلاح از گذشتههای دور بهمعنای جایی بوده است برای بودباش فقرا، گردآمدن، اقامتگاه موقت صوفیان در سفر، مهمانپذیر رایگان در شهرهای زیارتی و بقاع مشایخ تصوف. اینها مربوط به قبل از رواج مذهب شیعه در ایران بوده است. بعد از این تاریخ، تکیه کمکم تبدیل به جایی شد برای برگزاری مراسم مذهبی شیعه؛ بهویژه تعزیه امامحسین(ع). تکایای زیادی در شهرهای ایران قدیمی هستند
به جامانده از روزگار دور و از همان روزگار هم معماری ساده و بیآلایشی داشتهاند و تا به حال هم این ویژگی در ساخت تکایا حفظ شده است. جز تکیههایی که ساختمان و بنایی دارند، تکیههایی هم هستند که تنها ویژهماه محرم برپا و بعد از اتمام عزاداریها برچیده میشوند. اینجا به ریشه این بنا و کاربردهایش میپردازیم و البته مهمترین تکیههایی که میشناسیم.
کانونهایی برای روضه و تعزیه
«تکیه» در کاربرد مسلک تصوف و در متون عثمانی خانقاه، زاویه و رباط هم عنوان شده است؛یعنی این مکان ابتدا جایی برای برگزاری مراسم صوفیان و فتیان بوده است و بعدا میشود مکانی برای سوگواری و برگزاری تعزیه امامحسین(ع). صوفیان در تکیه رسم و رسوم خاص خودشان را داشتهاند، مانند سماع و اما تکیه کاربری های دیگری مثل جایی موقت برای استراحت مسافر و زائر داشته و مهمانپذیر هم بوده است. ناصر تکمیلهمایون در «تاریخ اجتماعی و فرهنگی تهران» درباره واژه تکیه مینویسد که این واژه از آغاز با واژه خانقاه و زاویه، پیوند معنایی و کارکردی داشت و به مرور با رواج تشیع در ایران بهصورت کانونهایی برای «تعزیه» و «روضهخوانی» که هماهنگ با «حسینیه» بود، درآمد. تکیهها غالبا چند مدخل داشتند و سکویی بزرگ در وسط میدان برای نمایش ساخته میشد و اطراف آن گذرگاهی برای عبور و مرور تعزیهخوانان و حتی اسبان و شتران مجلس تعزیه تعبیه میشد و پس از این معبر تا دیوار تکیه و طاقهای آن به2 یا 3 طبقه میرسید. زنان و مردان جدای از هم مینشستند و به تعزیه گوش میکردند. گاه یکی از این اتاقها ممتاز بود ، با عنوان «شاهنشین» که محل نشستن شخصیتها ، مهمانان و خارجیان برجسته بود.
جایی برای اجرای نمایششرقی
لیدی شیل در خاطرات خود آورده است: «به دستور صدراعظم (حاجیمیرزا آقاسی) عمارت بزرگی که گنجایش چندین هزار نفر را دارد برای نمایش تعزیه بنا شده که تمام خصوصیات یک تئاتر جدید را داراست ولی صحنه نمایش آن به جای آنکه در جلوی ساختمان باشد، بهصورت یک سکوی بلند در وسط قرار گرفته و بدون واسطه پرده از همه طرف برای تماشاگران قابلدیدن است. در اطراف صحنه 2 ردیف جایگاه ویژه ساختهاند (تکیه عباسآباد). از سفرای خارجی معمولا به وسیله صدراعظم دعوت میشود که در مراسم اجرای تعزیه شرکت کنند و غالبا من نیز جزو مدعوین این برنامهها بودم. البته باید دانست که امتناع از پذیرش این دعوت بینزاکتی است. در موقع ورود به این محل مرا به لژ مخصوص هدایت میکردند که قبل از آن اتاق کوچکی به نام «کفشکن» بود و باید در آنجا کفشهای خود را از پا دربیاوریم. جلوی جایگاه ما بهوسیله یک قطعه فرش ضخیم بهدقت پوشانده شده و در روی آن سوراخهایی تعبیه شده بود که بتوانیم صحنه را مشاهده کنیم و در ضمن از دید تماشاگران کاملا محفوظ باشیم».
کمی گپ و رفع خستگی زیر آسمان
حجرههایی در تکایا وجود دارند که ما مشابه آنها را در کاروانسراها و امامزادهها هم میبینیم. در همه اینها حجره برای استراحت مسافر خسته از راه رسیده است یا کسی که خانهای ندارد. برای همین کارکرد است که تکیه را هم سرگذرها میساختند و مکانهایی با عبور و مرور بیشتر. انگلبرت کمپفر- پزشک آلمانی- که در جهانگردیهایش سفری هم به ایران داشته در توصیف تکیه مینویسد: « تکیه، گوشه یا کلبهای است زیر آسمان. یا نوعی استراحتگاه در محلی دنج که مردم تنها یا همراه یک یا چند نفر دیگر برای گپ و گفت و رفع خستگی به آنجا میروند». تکیهها با خرجی اندک ساخته میشدند و بیشتر بهخاطر درویشهایی که به شهرها و بیابانها سفر میکردند. تکیهها تا زمان قاجار مکانهای ثابتی بودند یا بهعبارتی بنا و ساختمانی داشتند اما از دوره قاجار به این طرف تکیههای موقتی هم بهوجود آمد که تنها در ماه محرم و صفر برپا و بعد از آن برچیده میشدند.
اولین تکایا در پایتخت
اولین تکیهای که در تهران ساخته میشود «تکیه خانم» است؛ تکیهای که به دستور خواهر شاه طهماسب صفوی ساخته میشود، بعد از اینکه دور تهران حصارکشی میشود. اما هماکنون اثری از این تکیه نیست.
در شهر ری ولی تکیهای به نام «نفرآباد» وجود دارد که طبق گفتهها 400سال قدمت دارد. تکیه نفرآباد در محله نفرآباد، نزدیک به شاهعبدالعظیم است. احمد مسجدجامعی، عضور شورای شهر درباره تکیه نفرآباد میگوید که این تکیه هم در همان دوران ساخت تکیه خانم، ساخته شد. تکیه یک خیمه بزرگ و سفید دارد که هنوز هم بعد از نزدیک به 400سال در اول ماه محرم بالا میرود. ستون این خیمه را عدهای از نفرآبادیها نخستین بار برای عزاداری امامحسین(ع) بالا بردند و حالا بعد از گذشت این همه سال هنوز هم پابرجاست. سر در این تکیه نام هیأت عزاداری را «علیاکبر(ع)» نوشتند اما همچنان اهالی آن را به نام تکیه نفرآباد میشناسند.
تکیهای ساخته شده در جای خانه امیرکبیر
«تکیه دولت» اما بزرگترین و رسمیترین تکیه در تهران است که در ایران شناخته شده است. ناصر تکمیل همایون درباره این تکیه مینویسد که چنین تکیهای گویا در زمان محمدشاه وجود داشته است. بعدها تکیه دیگری به همین نام به دستور ناصرالدینشاه در ضلع شرقی کاخ گلستان در مجاورت شمسالعماره و به مباشرت دوستعلیخان معیرالممالک ساخته شد و بهاحتمال با خراب کردن خانه میرزاتقیخان امیرکبیر و یکی از حمامهای قدیمی کاخ، تکیه سابق را گسترش دادند. در این بنای بلند که به قول اعتمادالسلطنه در روزنامه ایران «از 5 فرسنگی تهران» پیدا بود، در دوره ناصرالدین شاه با کشیدن چادری به جای سقف روی آن، مراسم دهه عاشورا را برگزار میکردند اما در دوره مظفرالدین شاه که گنبدی سنگین روی آن نهادند، طبقه سوم آسیب دید و از آن زمان تکیه دولت 2طبقهای شد و به مرور زمان رو به ویرانی نهاد. تکمیل همایون ادامه میدهد که تهران روی همرفته نزدیک به 50 تکیه معتبر داشت که همه آنها در ایام سوگواری سرتاسر با پارچه سیاه و جملات و اشعار مذهبی پوشش میشدند و مراسم عزاداری امامحسین(ع) در آنها برگزار میشد. هر محله هم چندین تکیه مسقف و بیسقف داشت که مهمترین آنها بعد از تکیه حاجمیرزا آقاسی (عباسآباد) و تکیه دولت عبارت بود از: تکیه سپهسالار، تکیه سرچشمه، تکیه ولیخان، تکیه زنبورکخانه، تکیه نوروزخان، تکیه بربریها، تکیه اسمعیلبزاز، تکیه سیدنصرالدین، تکیه قورخانه، تکیه چهلتن، تکیه درخونگاه، تکیه عزتالدوله، تکیه دباغخانه، تکیه سرتخت، تکیه رضاقلیخان، تکیه حیاتشاهی و تکیه عودلاجان.