شیدا رضایی؛ روانپزشک کودک و نوجوان
براساس پژوهشها، فرزندسالاری از شیوههای تربیتی رو به رشد در بین خانوادههای ایرانی است. خانوادههایی که خواسته کودک خود را بدون هیچ محدودیتی برآورده میکنند، درواقع به او اعتماد به نفس کاذب میدهند.
یکی از صدمات فرزندسالاری برهم خوردن تعادل در خانوادهها است؛ بهنحوی که در اینگونه موارد تصمیمگیرنده نهایی دیگر یک نفر نیست و حتی در میان پدر و مادر و دیگر اعضای خانواده اختلاف و چندصدایی بهوجود میآید.
فاصله عاطفی و همچنین اختلاف میان پدر و مادر در بین خانوادههای فرزند سالار بسیار اتفاق میافتد؛ بهطوری که در اینگونه موارد والدین برای برآوردن خواسته فرزند حاضرند از یکدیگر سبقت بگیرند و این رویه موجب توقع بیش از حد فرزند از والدین خواهد شد. همین موضوع باعث فشار بیشتر روی والدین شده و نهتنها از لحاظ روانی بلکه از نظر جسمی نیز آثار نامطلوبی روی آنها میگذارد.
فرزندان اینگونه خانوادهها درصورت برآورده نشدن خواسته و انتظاراتشان، به مرور نهتنها اعتماد به نفس خود را از دست میدهند، بلکه افرادی خشن و پرخاشگر شده و در بزرگسالی مبتلا به اختلال شخصیت وابسته که ریشه در شیوه تربیتی دارد، خواهند شد.
برای جلوگیری و یا برونرفت از این اختلال در خانواده، والدین باید از ابتدای تولد کودکان، راههای اصولی تربیت فرزند را در پیش گیرند و چنانچه پدر و مادری در فرزند سالاری گرفتار شده برای از بین بردن این وضعیت باید ابتدا با انجام برخی رفتارها مانند حفظ اقتدار خود، تسلیم نشدن در برابر درخواستهای نامعقول فرزند، ارائه توضیح برای عدمپذیرش خواسته فرزند و برنامهریزی برای اجرای تعهدات و وعدههای داده شده، از حاکمیت فرزند سالاری در خانواده بکاهند.
کودک سالاری، جفا به کودک است
در همینه زمینه :