• پنج شنبه 28 تیر 1403
  • الْخَمِيس 11 محرم 1446
  • 2024 Jul 18
چهار شنبه 17 فروردین 1401
کد مطلب : 157375
+
-

سند مغازه نامرئی دستفروش‌ها

نگاه
سند مغازه نامرئی دستفروش‌ها

مهد‌یا گل‌محمد‌ی - روزنامه‌نگار

بساط دستفروش این سوی جوی آب، زیر‌اندازش آن سوی جوی آب پهن شده و مغازه نامرئی‌اش نه دری دارد و نه پیکری، نه دخلی و نه قفلی و نه هراس از دست هرزی که روزی‌اش را با خود ببرد. گشاده دلی و تنگدستی که نماد حلال‌خوری‌ است. این صحنه برای هر رهگذر سنگفرش‌های این شهر و آن شهر آشنا و دلخواه است. اگر ارزان‌فروشی آنها نباشد که قیمت‌ها بیش از پیش سر به فلک می‌گذارند. حالا هم قرار است مغازه نامرئی‌شان توسط شهرداری با صدور کارت ‌شناسایی، به نوعی سند و سرقفلی در حد و اندازه این صنف داشته باشد. دستفروش فقط باید وارد سامانه صنایع و مشاغل شود و در آنجا صاحب هویتی قانونی خواهد شد. اما چرا باید از دستفروش خرید کرد؟ به قول دوستی بساط آنها قدمتی به اندازه این سرزمین دارد و تاریخ و ادبیات ما شاهد این ماجراست. سال‌ها پیش و در ایران‌زمین پیشه‌ای بوده و شاید هنوز هم هست به نام «خوشه‌چین». زمین‌داران و مزرعه‌داران وقت درو خوشه‌های جا مانده از برداشت محصول را بر نمی‌داشتند تا آنها که صاحب زمین و زراعتی نبودند، خوشه‌های برجا مانده را جمع کنند. حتی آنهایی که بخشنده‌تر بودند به دروگرها توصیه می‌کردند شلخته درو کنند و محصول بیشتری برای خوشه‌چینان بر جای بگذارند. حضرت حافظ هم در این‌باره می‌فرماید: 
ثوابت باشد ‌ای دارای خرمن
اگر رحمی کنی بر خوشه‌چینی
اگرچه بسیاری از خود ما نه زمین ‌داریم و نه صاحب مزرعه و محصولی هستیم اما بر همه ما به نوعی واجب است تا از دستفروش‌ها که خوشه‌چینان این روزگارند گهگاهی در حد بضاعت خود خرید کنیم. تخفیف ‌نگیریم، چانه نزنیم و در این سال‌های وبا که نه، سال‌های کرونایی به قول همان دوست، گاهی شلخته درو کنیم و شلخته خرج کنیم.

این خبر را به اشتراک بگذارید