نقش شوراها در تقویت انجمنهای شورایاری
ابراهیم علی پور
مدرس و پژوهشگر اجتماعی
در فضایی که متأسفانه، گوش شنوا برای شنیدن حرفهای جامعه شورایی کشور زیاد نیست، نهم اردیبهشت سالروز فرمان امام خمینی(ره) برای تشکیل شوراها فرصت مناسبی است برای سخن گفتن در این باب، انشاءالله که مفید باشد.
سکونت بیش از 70 درصد جمعیت کشور در شهرها دستاورد یک قرن نظام مدیریتی در کشور است که به موازات آن شاهد افزایش نهادها و ساختارهای مدیریتی دخیل در اداره امور شهرها هستیم. فقدان درک و نگرش صحیح سازمانهای دولتی از نقش و تأثیر جلب مشارکتهای مردمی و اصرار بر مدیریت متمرکز امور موجب شده چالشهای شهرنشینی در حوزههای اجتماعی، فرهنگی، زیستمحیطی، اقتصادی، کالبدی و مانند آن طی سالهای گذشته خصوصا در شهرهای بزرگ بیشتر شود و شرایط خاصی را پیش روی مدیریت شهری قرار دهد.
درواقع با این نگرش مدیران شهری به اداره امور شهر، مدیریت شهرها با نگرش شورایی کار آسانی نخواهد بود. این مانع در کنار توقعات و انتظارات بالای شهروندان از یک سو و تنگناهای قانونی، حقوقی و نظارتی فراروی شوراها از سوی دیگر موجب شده که اداره امور با مشکلات جدی مواجه شود.
به این موارد باید حاکمیت نگاه کاسبکارانه و تجاری به مدیریت شهری از سوی دولت و برخی نهادهای دخیل در اداره امور را نیز افزود. نگاهی که به شهر، بهجای سرمایه اجتماعی فقط به چشم ثروت مینگرد و همواره در تلاش بوده تا درآمد و وجوه حاصله، مبنای اداره شهر باشد و نه واقعیت شهر، نیازهای شهروندان و شهری که بهعنوان پدیدهای اجتماعی است که با حیات انسانی سروکار دارد. در پرتو چنین نگاهی بهترین نقاط استراتژیک شهرها را مرکز تجاری، بنگاههای اقتصادی و امثال آن اشغال کرده است؛ حاصل چنین رویکردی، انبوهی از مشکلات عدیده زیستمحیطی، اجتماعی، فرهنگی، روانشناختی، کالبدی و... است.
این نکته یکی از چالشهای کلانشهرهای ماست. با نگاهی گذرا به این چالشها میتوان نتیجه گرفت که بسیاری از آنها ریشه در مناسبات حاکم بر نظام مدیریت و برنامهریزی شهرها دارد. عدمتعریف جایگاه حکومتهای محلی در حاکمیت ملی شاید مهمترین مسئله شهری ایران درحال حاضر است. غیبت مدیریتهای محلی در ساختار حاکمیتی باعث به فراموشی سپرده شدن مقتضیات محلی و حقوق مکانی است که بهطور مشخص در اصل یکصدم قانون اساسی مورد اشاره قرار گرفته شده است.
در میان شورای شهرهای بزرگ کشور، شورای تهران نخستین گام را برای تشکیل شوراهای پاییندست خود بهمنظور برقراری ارتباط مستمر و هدفمند با آحاد شهروندان با تصویب طرح تشکیل انجمنهای شورایاری در سال 1378برداشت و در بین 5 دوره شورای شهر تهران، شورای پنجم نگاه دقیقتر و حرفهایتری به شورایاری و کارکردهای مختلف آن داشته است.
این امر حاصل 2 علت است؛ اول اینکه شورای پنجم قبل از انتخابات برای شورایاری برنامه پیشبینی کرده بود و با آگاهی نسبی برای تداوم فعالیت و ارتقای جایگاه شورایاری برنامهریزی کرده بودند و دومین علت به شناخت و علاقهمندی تمامی اعضای دوره پنجم به شوایاری بازمیگردد. با آنکه در دورههای پیشین نیز شورای شهر به شورایاری توجه نشان میداد، ولی در هر 4 دوره گذشته فقط تعدادی از اعضا نسبت به شورایاری دغدغه داشتند و اکثرا نه علاقهای به شورایاری داشتند و نه شناخت کافی از آن داشتند.
حال اولین گام برای بهبود وضعیت شهرها، تسهیل رابطه دولت و مدیریت شهری بهمنظور تعادلبخشی به مناسبات دولت ملی و حکومتهای محلی، شکست تابوی سازشناپذیر بودن دولت و مدیریت شهری است که سالهای سال بر فضای اداره شهرها سایه افکنده؛ تدوین شاخصهای مشترک میان دولت و شوراها و التزام دولت به رعایت جایگاه شوراها آنطور که در قانون اساسی آمده و شوراهای اسلامی را از ارکان تصمیمگیری و اداره امور کشور دانسته از ملزومات این کار است.
درواقع شورایاریها همچون دیگر انجمنها، نهادها، بنیادها، مؤسسهها، تعاونیها، باشگاهها، گروههای اجتماعی و سازمانهای غیردولتی، یک نمونه از حکومتهای محلی محسوب میشوند.
نقطه اشتراک اینگونه سازمانها و نهادهای اجتماعی، گرایش و تمایل اعضای آنها به نوعی ارضای اجتماعی است. این افراد به انجام فعالیتهای اجتماعی داوطلبانه و نوعدوستانه برای همنوعان، همسایگان، هممحلهایها و همشهریهای خود علاقهمندند و یک تعلق خاطر بیشتری دارند، مسئولیتپذیرترند و دغدغهمندتر هستند. اما این ویژگیها به نحو معناداری درخصوص شورایاری مغفول مانده و در معرفی آنها اقدام مناسبی صورت نگرفته و در نتیجه باعث شده شورایاریها با حداقل ظرفیت و کارایی خود در مناسبات مدیریت شهری حضور داشته باشند.
بنابراین بهنظر میرسد که ایجاد زمینههای لازم برای جلب مشارکت شهروندان تهرانی ضرورتی انکارناپذیر است و تشکیل گروههای اجتماعی محلی همچنان راهکاری مناسب برای این منظور محسوب میشود.
در اینباره اساسنامه تشکیل شورایاریها اشاره میدارد: با عنایت به حجم عظیم و گسترده مسائل و مشکلات مختلف در ابعاد کمی و کیفی خصوصا در کلانشهر تهران، رفع این مشکلات و بهبود شرایط مستلزم تمرکززدایی و بهرهگیری از نظرات و دیدگاههای آحاد مردم و مشارکت عام و همهجانبه شهروندان است و ازجمله راههای مهم و باارزش جلب مشارکت واقعی، پایدار، دائمی و نهادینه، تشکیل انجمنها، سازمانها و نهادهای مدنی داوطلبانه و مردمی است. در راستای تحقق اهداف فوق، شورای اسلامی شهر تهران به موجب این طرح اقدام به تاسیس انجمنهای شورایاری در محلات تهران مینماید (اساسنامه شورایاری، 1378)
دکتر پرویز پیران، طراح شورایاری در ایران در ضرورت تشکیل شورایاری معتقد است: در شرایطی که خودمحوری ایرانیها اجازه حل مسائل متعددی را بهدلیل غیرعقلانی عمل کردن آحاد مردم نمیدهد، مشارکت آگاهانه کلید آینده کشور توانمندی چون ایران است که من آن را معجزه مشارکت میدانم. شورایاری بهعنوان یک راهکار بخشی از اقتدار مرکزی را کاهش میدهد و زمینه دخالت مستقیم مردم در اداره امور محلی را فراهم میکند (روزنامه اعتماد، 1385.)
امروزه اگرچه در میانه راه هستیم اما نحوه تعامل دولت با شوراها و حمایت شورای شهر و شهرداری تهران از شورایاری بهعنوان یک نهاد محلی، الگویی نو در اداره امور بهینه شهرهاست و تفاهم شهروندان با مدیریت شهری دور از دسترس نخواهد بود.
نادیدهگرفتن شوراییها
با اینکه در دنیا پارلمان شهری و مدیریت شهری در برخورد با بیماریهای واگیردار نقشی کلیدی و اساسی ایفا میکنند و در واقع آنها هستند که بهطور مستقیم با مردم روبهرو میشوند و بایستی اقدامات متناسب با شرایط انجام دهند، در ستاد مبارزه با کرونا دعوتی از شورای شهر تهران به عمل نیامد و طبیعتا نظرات اعضای شورا هم در این زمینهها شنیده نشد