
چشمهسبز یخ زد
چشمه معروف گلمکان در زمستان جاذبه دیدنی دیگری شده است

سمیرا شاهیان-خبرنگار همشهری- مشهد
از مسجد جامع گلمکان واقع در میدان امام حسین(ع) راه میافتیم. مسیر را تابلوهای راهنما نشان میدهند، اما جادهای که پیشرو داریم، خاکی و پر از دستانداز است. سپیدارهای بلند دو طرف جاده، تنههای کشیده و بیبرگشان را به آسمان دادهاند. از پیچ جاده که بالا میرویم، کوههای بینالود خود را نشان میدهند؛ رشتهای که همچون دیواری بلند میان نیشابور و مشهد کشیده شده است و قلههایش در زمستان چهرهای متفاوت دارند. این کوهها در بهار سبز میشوند، اما حالا ترکیبی از سفیدی و تیرگی، درهم آمیخته روی دامنههایشان نقش بسته است. باد غبار را از جاده بلند کرده و روی برفهای بعضی قلهها نشانده؛ برفهایی که دیگر آن سپیدی اول فصل را ندارند. مقصد چشمه سبز است.
در مسیر رودخانه...
رودخانه، مسیر خودش را از میان سنگها باز کرده، پیچوخم خورده و پیش رفته است. رودخانهای که در مسیر جاری است، از دل همین کوهها سرچشمه میگیرد و در نهایت به دریاچه چشمه سبز میرسد. این دریاچه در ارتفاعی حدود ۲۵۰۰ متری از سطح دریا، در دامنه کوه بینالود جای گرفته و آبش حتی در گرمترین ماههای سال هم خنک میماند.
در ادامه مسیر و بعد از پیادهروی 20-15دقیقهای، کم کم دریاچه نمایان میشود؛ سطحی یخزده، پهن و آرام؛ لایهای سخت و درخشان که زیر نور خورشید، سایههای آسمان را بازمیتاباند. رد پاهایی روی یخ دیده میشود این یعنی کسانی جرأت کردهاند تا وسط بروند. کنار دریاچه، تابلویی ایستاده با چند خط نوشته هشدار میدهد عمق زیاد است، مراقب باشید. حالا که یخ بسته، این جمله معنای دیگری پیدا کرده. انگار کسی دارد میگوید آن پایین چیزی هست؛ چیزی که هنوز زنده است، فقط منتظر گرم شدن دوباره هواست.
چشمهای که یخ بست
مردمی که سالها برای دیدن دریاچه میآمدند، میگویند چنین یخی کمتر در اینجا دیده شده است. بعضیها میگویند شاید به این دلیل که دیگر کمتر کسی دربارهاش حرف میزند و کمتر کسی به آن توجه میکند. به هرحال زمستان ماندگار نیست. چندماه دیگر دوباره یخها آب میشوند، چشمه جریان پیدا میکند و مثل همیشه زنده میشود. شاید آن موقع، کسی که به آن نگاه میکند، یادش باشد که دربارهاش چیزی بگوید تا دیگر این چشمه سبز یخ نزند.
بلندترین نقطه بینالود
اینجا، در دامنه شمالی رشتهکوه بینالود، دریاچهای هست که سالهاست آن را «چشمه سبز» مینامند؛ دریاچهای طبیعی که مشرف بر حوضه آبریز رودخانه گلمکان است و در حدود ۲۰ کیلومتری روستای بزرگ گلمکان قرار دارد. مردمی که از گذشته به اینجا میآمدند، این چشمه را «چشم سوز» میخواندند. در برخی متون قدیمی هم نامش «چشم سو» یا «چشم سبز» آمده است.
برخی هم باور دارند که چشم سو در شاهنامه، همان چشمهای است که اینجا میجوشد؛ چشمهای که در یکی از بلندترین نقاط بینالود، در میان دیوارههای کوهستانی محصور شده است. مساحت آن به ۱۵ هکتار میرسد و آبش همیشه برای آبیاری باغها و زمینهای کشاورزی استفاده شده است.
شب دراز و فاصلههای زیاد
رفته رفته تلألوها رنگ میبازند و خورشید پشت کوهها میرود. تنها چیزی که این شب خاموش را همراهی میکند، صدای آب است. انگار که برای کوه و درخت و شبزندهداران روستا قصه بگوید. حتماً همین صداست که سحرها، وقت بیدار شدن، جان تازهای به آدمهای این روستا میدهد.
اطراف، کوه است و سکوت و تاریکی. جاده همچنان خاموش و غریبه با این رفتوآمدهای شبانه باقی میماند و کیلومترها دورتر چشمهای که دوباره یخ بسته است.
درباره پیدایش دریاچه چشمه سبز
گفته میشود دریاچه بر اثر چینخوردگی ناهمواریهای بینالود پدیده آمده است.
نام دریاچه چشمه سبز نهتنها در «بندهش» و «گزیده زادسپرم» (2کتاب به زبان پهلوی درباره آفرینش و نژادنامه کیانیان) برده شده، بلکه در شاهنامه نیز جای برخی رویدادها بوده است. آب چشمه در نگاه مردم بسیار مقدس بوده؛ بهویژه برای زرتشتیان. در برخی اسناد تاریخی آمده است که یکی از پادشاهان ساسانی فقط بهدلیل
شفا یافتن از دریاچه، راهی طولانی را طی کرده بود تا به چشمه سبز برسد. دریاچه چشمه سبز در 31فروردین 1394در فهرست آثار طبیعی
کشور ثبت شده است.