صمیمیترین دوست و دشمن!
نیلوفر ذوالفقاری
یک روز در صلح و آرامش، روز بعد در جنگ و درگیری! این خلاصه وضعیت بیشتر رابطههای خواهرها و برادرهاست. نوع روابط فرزندان یک خانواده با یکدیگر، به عوامل مختلفی بستگی دارد، از خصوصیات اخلاقی آنها گرفته تا شیوه تربیت و تعامل والدین و فرهنگ جامعهای که در آن زندگی میکنند. اما به هر حال رابطه خواهری و برادری از همان کودکی تا بزرگسالی همیشه با چالشهایی همراه است. دکتر فرزاد طباطبایی، روانشناس و رواندرمانگر، درباره این رابطه، چالشها و باید و نبایدهای آن توضیح میدهد.
یک رابطه سرنوشتساز
هیچکس نیست که از اهمیت نهاد خانواده در شکلگیری شخصیت فرزندان بیخبر باشد. نوع روابط اعضای خانواده با یکدیگر، یکی از مهمترین عواملی است که وضعیت سلامت روان افراد را تعیین میکند. به همین دلیل هم مهم است که به نقش روابط فرزندان یک خانواده با هم توجه کنیم. انواع مختلفی از شکلهای رابطه بین خواهر و برادرها برقرار است، از جنگ و دعوای همیشگی و درگیری گرفته تا صمیمیت و حمایت اجتماعی همراه با مهر و عاطفه. گاهی رابطه به یک سر این نمودار نزدیکتر است و رابطه فرزندان یک خانواده میتواند در دورههای مختلف زندگی، روی این نمودار متغیر باشد. رابطه میان فرزندان با یکدیگر، یک فرق مهم با رابطه والدین با هم و روابط دوستانه دارد، آن هم تبادل بیشتر هیجانات مثبت (صمیمیت و حمایت) و منفی (نزاع و تضاد) در میان آنها در مقایسه با انواع دیگر روابط است. تحقیقات روانشناسان نشان میدهد، رابطه فرزندان با یکدیگر در ابعاد مختلفی بر شخصیت و زندگی افراد اثرگذار است. مثلا خواهر و برادر کوچکتر به خواهر و برادر بزرگتر همدلی را میآموزند و خواهران و برادرانی که به یکدیگر نزدیکتر هستند، بهاحتمال زیاد بر سرنوشت تحصیلی هم اثر مثبت یا منفی میگذارند. بعضی پژوهشها هم با بررسی نکات منفی این ارتباط، بین این رابطه با افسردگی، اضطراب و آسیبرساندن بهخود ارتباط پیدا کردهاند. کودکان در روابط تنگاتنگ و صمیمی با خواهر و برادر، مهارتهای اجتماعی و شناختی مهمی را کسب میکنند. پس مهم است که میان آنها روابط صمیمانهای وجود داشته باشد.
راهی که از هم جداست
با اینکه نمیتوان توقع داشت خواهر و برادر با هم دعوا نکنند اما مشاهده دقیق رابطه آنها میتواند نشان دهد که نوع تعامل آنها مسیر طبیعی خود را سپری میکند یا رابطه دچار بحران شده است؟ دعواهای کودکی معمولا بیخطر هستند و خیلی زود تمام میشوند. زورگویی و قلدری، عامل بسیاری از دعواهای کودکانه است، بهویژه وقتی یکی از بچهها بزرگتر باشد، ممکن است از زورگویی برای رسیدن به خواستههایش استفاده کند. این قلدری ممکن است به افسردگی و آسیب بهخود منجر شود. گاهی هم فرزندی که قربانی قلدری شده، خودش نسبت به دیگران زورگویی میکند. دعواها باید با رسیدن به دوره نوجوانی کاهش پیدا کند یا فرزندان وارد فاز دیگری از روابط شوند. اگر خواهر و برادر پس از گذر از این دوران همچنان با یکدیگر درگیر میشوند، یعنی مشکلی وجود دارد. آنطور که بررسیها نشان میدهد، اگر خواهر و برادری بیش از ۶ سال اختلاف سن داشته باشند، تأثیر مثبت یا منفی کمتری بر همدیگر خواهند گذاشت، چون آنها در مراحل رشد بسیار متفاوتی بهسرمیبرند و بهنوعی میتوان گفت راهشان از هم فاصله دارد.
والدین تأثیرگذارند
اگر نگوییم مهمترین اما دستکم یکی از اصلیترین عوامل تأثیرگذار بر رابطه خواهر و برادر، رفتار والدین با فرزندان است. والدین میتوانند رفتار مناسب خود را به فرزندانشان منتقل کنند. فرزندان چشم به رفتار والدین میدوزند و اگر ببینند که آنها میتوانند اختلاف نظرها و دلخوریهای خود را با روشی بالغانه مدیریت کنند، این رفتار را از آنها یاد میگیرند. فرزندانیکه رابطه خوبی با والدین خود دارند، رابطه صمیمانهای هم با خواهر و برادرشان خواهند داشت. ضمن اینکه تنش میان والدین عامل مؤثری در میزان درگیری بین فرزندان است و نقش بسیار مهمی در تعیین دوستی یا دشمنی میان فرزندان دارد. این والدین هستند که قواعد و قوانین خانه و روابط میان اعضای خانواده را تعیین میکنند، بنابراین آنها به فرزندان میگویند که چه رفتارهایی در خانه آنها ممنوع است، کدام رفتارها تشویق میشود و چه رفتارهایی با واکنش منفی و احتمالا تنبیه مواجه خواهد شد. والدین باید رابطه فرزندان را به دقت زیرنظر داشته باشند و مهارتهای تعامل و همدلی را به آنها بیاموزند، بدون اینکه خودشان را به رابطه خواهر و برادر تحمیل کنند. دخالت در رابطه فرزندان و جدا کردن آنها موقع دعوا، نادیده گرفتن رفتارها و رابطه درست هر یک از آنها، طرفداری ناسالم از یکی از آنها و مداخله بیجا و نالازم، بعضی از رایجترین اشتباهات والدین موقع اختلاف فرزندان هستند.
خشمی که ماندگار نیست
هرچند میتوان روابط میان فرزندان یک خانواده را به رابطه خواهر با خواهر، خواهر با برادر و برادر با برادر تفکیک کرد اما ترجیح این است درباره اصل رابطه فرزندان با هم حرف بزنیم. رابطه فرزندان با همدیگر، از دوران کودکی تا بزرگسالی
فراز و نشیبهای مختلفی را پشت سر میگذارد و در هر مرحله از زندگی، تأثیر متفاوتی بر روح و روان فرد دارد. در دوران کودکی، خواهر و برادر نخستین همبازیهای یکدیگر هستند، مشخص است که در روابط بین دو همبازی، کوچکترها معمولا خواهر و برادر بزرگترشان را الگو قرار میدهند. بزرگترها هم سعی میکنند در این ارتباط دوطرفه، توانایی خواهر و برادر کوچکتر را آزمایش کنند. این تعامل دو طرفه بیشتر اوقات با تأثیرات مثبت همراه است و به رشد هر دو کمک میکنند. هرچند ممکن است دعوا و درگیری هم میان آنها اتفاق بیفتد اما تحقیقات نشان میدهد خشم و حسادت در رابطه خواهر برادری زود از بین میرود و ماندگار نیست. وقتی خواهر و برادر بزرگ میشوند، رابطه آنها شکل بالغانهای بهخود میگیرد. آنها به یکدیگر در مسیر زندگی کمک میکنند، موقع سختیها پشتیبان و پناه هم میشوند و پس از درگذشت والدین، خواهر و برادر میتوانند تکیهگاه و منبع آرامش یکدیگر باشند. با اینکه روابط فرزندان یک خانواده با هم در دورههای مختلف شکل عوض میکند اما روانشناسان میگویند گاهی هم این رابطه در بزرگسالی، سرد و با فاصله میشود؛ چون خیلی از ما با افزایش سن و شرایط محیطی اخلاق و سلیقهای متفاوت پیدا میکنیم و این ممکن است باعث دوری خواهر و برادر از یکدیگر شود.
چه بایدکرد؟
حالا که از نقش مهم والدین در نوع رابطه فرزندان باخبر شدیم، باید درباره اصول درست رفتاری که باعث میشود تنش و درگیری میان خواهر و برادر کاهش پیدا کند و صمیمیت و دوستی بین آنها شکل بگیرد، نکاتی را مرور کنیم.
وقتی پدر و مادر با تمام بچههای خود مهربان باشند و به همه آنها رسیدگی و توجه کنند شدت اختلاف میان خواهر و برادرها کمتر میشود، اینجاست که اهمیت فرق نگذاشتن بین فرزندان مشخص میشود.
نتیجه نامطلوب مشاجره و اختلاف را به فرزندان خود توضیح دهید یا کودکان را به کارهای دیگر مثل انجام تکالیف، کتاب خواندن یا کمک به کارهای خانه سرگرم کنید.
به فرزندانتان حل تعارضات و اختلافات را بیاموزید.
موقع بروز دعوا میان کودکان، والدین باید تا حد امکان به شکل غیرمستقیم به موضوع وارد شوند، میتوانید به آرامی برای رفع مشکل راهکار نشان دهید و از آنها بخواهید که با هم توافق کنند و اختلافها را کنار بگذارند.
خواهرها و برادرها بخش بسیار بزرگی از زندگی خود را با هم میگذرانند پس دعوا و بحث نیز یک موضوع کاملا طبیعی برای آنان است. اگر متوجه دعواها و درگیریهای غیرطبیعی بچهها شدید، حتما از یک روانشناس کمک بگیرید تا با بررسی شرایط و ریشهیابی مشکلات فرزندان، راهکارهایی برای بهبود روابط آنان به شما ارائه دهد.