خواب زمستانی و سکوت سرد برخی از اهل فرهنگ و هنر
مهدی توکلیان؛ فعال فرهنگی
در آستانه فرارسیدن زمستان، خواب زمستانی نسبتا عمیقی به چشمها و گاهی اندیشه برخی از مؤثرین در جامعه قدم میگذارد و توهمهای بسیاری در ذهن برخی از افراد در جامعه براساس اتصال به دنیای مجازی با فیلترشکنها شکل میگیرد که گویی در غار تنهایی خود در خواب زمستانی زیسته و فرورفتهاند و توان برونرفت از آن را ندارند و به جای تکیه بر درک و شناخت صحیحی از فضای واقعی دنیای حاضر نه یک دل که صددل، دلبسته بستههای خبری دریافتی از فضای مجازی شدهاند و هجمههای رسانههای فارسیزبان معاند را پیگیری میکنند و حاضر نیستند برای راستیآزمایی شنیدههای مجازی خود، به جامعه حقیقی بیرون از خلوتکده تنهایی خویش قدم بگذارند و در این میان برخی از هنرمندنماها و خودشیفتگان نواندیش و به ظاهر دگراندیش نیز بر شعلههای آتشفراکنیهابا انتشار پستهای ناصواب در فضای مجازی میافزایند و باعث فتنه و آشوب و ایجاد هیجان کاذب در گروههای سنی نوجوان و جوان میشوند. با این باور که جادوی هنر در دوران معاصر و در عصر جدید بخش جداییناپذیر بسیاری از مردم جهان شده و در زیستبوم فرهنگی جهانیان نقش مهم و بسزایی دارد، بر اعتقاد غلط خود پافشاری میکنند.
هنرمندان عصر دیجیتال با رشد همزمان تکنولوژی در خلق آثار هنرمندانه فعال و پویا گام بر میدارند و هر چند هنرمندان در هزاره جدید، آثاری برای نگهداری و ارائه به موزهها خلق نمیکنند، اما مصممتر از گذشته در رویدادهای جمعی بسیاری و برای بیشماری از علاقهمندان و مخاطبان خود آثارشان را ارائه و معرفی میکنند اما این حقیقت که هنر از دیرباز تاکنون پایه و شالوده اصلی زندگی مردم بوده و هست و اگر از تار و پود زندگی آنها بیرون بیاید و بهعنوان یک حیطه لوکس یا تجملی انگاشته شود، شاید خاصیت خود را از دست بدهد، از بین نمیرود و نگاه تجملگرایانه به هنر زمانی که با نگاه غیربومی نیز آمیخته شود هم دارای آثار تخریبی بسیاری خواهد شد. حال این مسئله میتواند در حوزه هنرهای آیینی و مذهبی باشد یا در سایر موضوعات مصداق پیدا کند. اگر هنر جریان عادی زندگی مردم را تحتتأثیر قرار دهد و در پی رنگبخشیدن و معنادادن به روند کار روزانه مردم باشد، هنری قابل تقدیر است؛ ولی اگر بدون پیام و محتوا باشد مرگ آن هنر نیز آغاز شده است. سالیان بسیاری است که آثار ارزشمند هنری، فرهنگی، دینی و آیینی در موزهها و انبارهای غیراستاندارد و نیمهاستاندارد و نیمهحرفهای و گاهی غیرحرفهای نگهداری میشوند و در حال خاکخوردن هستند که میتواند انقلاب جدیدی در تنوع بخشیدن ذائقه و سلیقه بین نسلی را در ابعاد مختلفی ایجاد کند؛ به شرط آنکه این آثار ارزشمند از پستوهای نگهداری بیرون رانده شود و در معرض چشمها و نگاههای مشتاق و علاقهمند قرار گیرد تا بتواند مخاطب را تحتتأثیر قرار دهد و با مشاهده و شناخت بیشتر و عمیقتر علاقهمندان به فرهنگ و هنر، زمینه آشنایی بیشتر و بهتر با دغدغهها، رویکردهای فکری و باورهای هنرمندان نسلهای پیشین فراهم شود. اعتقاد قلبی و باور به این کلام مدبرانه مقام معظم رهبری مدظله العالی مبنی بر «راه اصلاح یک مملکت، فرهنگ آن مملکت است»، نشان از این مهم دارد که اگر بپذیریم که فرهنگ به ما وسیلهای میدهد تا به کمک آن جای خود را در جهان بیابیم و فرهنگ، فرصتی فراهم میآورد تا انسان، هویت و توانایی خود را برای آفرینندگی و بیان بازیابد و اگر ایمان داریم که فرهنگ، وجدان تمامی کوششها و اقدامات ماست، در این صورت، دیگر نمیتوان با ساختن چند مرکز هنری یا فعالکردن تعدادی مرکز فرهنگی یا موزه و سینما، هدف را محقق و وظیفه خطیر برنامهریزی فرهنگی را انجام یافته تلقی کرد. درحالیکه با تمام تغییرات حاصله در حوزه فرهنگی و فرهنگ فراروی شهروندان دهکده جهانی چالشهای فراوانی درخصوص شکاف ارزشی، هنجاری و شکاف نسلی در جامعه وجود دارد و همهچیز را تحتتأثیر قرار میدهد.
از سوی دیگر عدممعرفی و شناساندن هنرمندان ناشناخته و جوان اقوام ایرانی بهعنوان فرزندان ایران اسلامی و نسل جدیدی از هنرمندان که در حرف، رشتهها و بخشهای مختلف فرهنگی و هنری با تکیه بر سابقه میراثی و تمدنی خود در چند دهه اخیر توانستهاند در عرصههای جهانی به موفقیتهای ممتازی دست یابند، فضای دیگری را به وجود آورده است و باعث برجستهکردن نقش و جایگاه هنرمندان و نویسندگانی که بهطور آشکار با اسلام و انقلاب اسلامی ناسازگار بوده و حتی علیه آن اعلام موضع کردهاند، شده است. اقدامی در راستای مقابله با سیاستهای فرهنگی و هنری جمهوری اسلامی ایران تا در این چارچوب تطهیر هنرمندان متعلق به دوره پیش از پیروزی انقلاب اسلامی که از مفاسد اخلاقی و تجلیل و تمجید ضمنی از رویدادهای مبتذلی مانند جشن هنرهای برگزار شده در دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در دستور کار رسانههای فارسی زبان معاند قرار گیرد. درصورتی که ایران اسلامی ظرفیتهای متنوع و متکثری در حوزه فرهنگ و هنر اصیل را داراست که میتواند برای تمام علاقهمندان به هنر و فرهنگ با تکیه بر مولفههای هویت ملی و ایرانی دارای جذابیت و نوآوری باشد و ایجاد انگیزه در نسل حاضر را بیافریند.