• شنبه 8 دی 1403
  • السَّبْت 26 جمادی الثانی 1446
  • 2024 Dec 28
دو شنبه 2 خرداد 1401
کد مطلب : 161410
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/v2Wx5
+
-

فلورانس و فراتر از آن

گزارش اختصاصی همشهری از نمایشگاه آثار رافائل در نشنال گالری لندن

گزارش
فلورانس و فراتر از آن

طناز مظفری-روزنامه‌نگار

نشنال گالری لندن از تاریخ ۹آوریل تا ۳۱ ژوئن میزبان مجموعه آثار رافائل نقاش بزرگ و شناخته‌شده ایتالیایی دوره رنسانس است. این نمایشگاه که احتمالا قرار بود 2 سال قبل و گویا به مناسبت پانصدمین سالگرد درگذشت رافائل برگزار شود، به‌دلیل شرایط کرونایی به 2 سال بعد موکول شده است. این نمایشگاه، نخستین نمایشگاه خارج از ایتالیای آثار رافائل است که شامل تمامی جنبه‌های فعالیت هنری او در طول زندگی حرفه‌ای و کاری‌اش می‌شود، تصویر جدیدی از ماهیت چند بعدی و خلاقانه هنر‌ش را ارائه می‌دهد و ترسیم‌کننده او به‌عنوان یک هنرمند کارآفرین است. همچنین انرژی و اشتیاق خارق‌العاده او برای تعامل با کلیسا، پاپ‌ها و شاهزاده‌ها و گرفتن حمایت از آنها در مجموعه این آثار کاملا نظر بازدید‌کنندگان را به‌خود جلب می‌کند. ترسیم ساده و ناب زیبایی در عین طبیعی بودن، وجود هماهنگی و هارمونی در طرح و رنگ، داستان‌سرایی او از طریق ترکیب ژست‌ها و فیگورها و ظرفیت دائماً در حال تکامل وی برای طراحی مبتکرانه که از ویژگی‌های برجسته و تحسین‌برانگیز آثار و هنر اوست، به ویژگی قابل توجه و نظر‌گیر این نمایشگاه بدل شده و نکته غم‌انگیز و حیرت‌آور اینجاست که رافائل سراسر این کارنامه پربار را در عمر کوتاه ۳۷‌ساله‌اش ساخته است. در این نمایشگاه ۹۱ اثر از مجموع نقاشی‌ها، طرح‌های اولیه، کتیبه و نمونه‌هایی از اسکیس‌ها و ماکت‌های او به‌عنوان معمار در 7تالاری به نمایش گذاشته شدند که هرکدام از آنها دارای عنوانی برگرفته از درونمایه نقاشی‌ها و باقی آثار وی بودند مانند: کارهای اولیه، فلورانس و فراتر از آن، مدونا، هنرمند جهانی، مدرسه آتن و...

یک مواجهه هنری
سال ۱۳۸۴ سال آمادگی من برای آزمون کنکور بود؛ کنکور هنر. سال خداحافظی با 12سال تحصیل در مدرسه که 3 سال آخرش (دبیرستان) می‌توانست به اندازه همه آن 12 سال کشدار و خسته‌کننده باشد، به‌خصوص برای کسی که‌رؤیای پا گذاشتن به عالم هنر را دارد و دنیای نمایش. ریاضی و شیمی و زیست‌شناسی که هیچ، از کتاب ادبیات فارسی هم بخش اعلان‌ها و نمایه‌ها برایش جذاب است. ولی در عوض دارد جذابیت را در کتاب‌های مرتبط با کنکور هنر جست‌وجو می‌کند. می‌خواهد به جمع معدود دانش‌آموزان و داوطلبان کنکوری بپیوندد که دارند از فرایند درس خواندن لذت می‌برند. دارد به‌معنای واقعی لذت از درس خواندن را در تاریخ هنر پرویز مرزبان و دایره‌‌المعارف هنر رویین پاکباز کشف می‌کند. حظ مطالعه و یادگیری. شوق آشنایی با نقاشان و مجسمه‌سازان و هنرمندان نامدار. رافائل، رامبراند، داوینچی، میکل‌آنژ و... شور دانستن سبک‌ها و پرسه در دوره رنسانس و گوتیک و دانستن ویژگی‌های معماری سبک رمانسک... اینکه آیا می‌تواند در مواجهه با یک تابلوی نقاشی در اندک زمانی حدس بزند که آن اثر در سبک امپرسونیسم است یا نئوامپرسیونیسم. اشتراکات و تفاوت‌های آثار دالی و شاگال و مگریت را تشخیص بدهد. یا تأثیرات هنر داوینچی را در کارهای رافائل بجوید. به ارزش‌های هنری و تاریخی شب گئورنیکای داوینچی و جیغ ادوارد مونش پی ببرد و بفهمد آخرش دادائیست‌ها چه می‌گویند...
همه اینها در قالب مقدمه و تکرار نام رافائل در آن قرار است من یا همان داوطلب کنکور ۱۶ سال قبل را برساند به نخستین مواجهه‌ام به‌عنوان یک تماشاگر با مجموعه‌ای منتخب از آثار رافائل در نشنال گالری لندن آن هم در ابتدای حضورم در انگلیس.
بازدید من از این نمایشگاه در هفته‌های ابتدایی برگزاری آن صورت پذیرفت؛ آن هم با بلیتی به بهای ۲۴ پوند در کنار یک راهنما /اپلیکیشن صوتی به قیمت ۵ پوند. به این ترتیب که پس از وارسی بلیت، راهنمای موزه به شما بارکدی را ارائه می‌داد که با اسکن آن توسط گوشی موبایل‌تان وارد لینک راهنمای نشنال گالری شده و فایل صوتی‌ای را که برای برخی از نقاشی‌ها فعال شده بود، با ایرپاد یا هدفونی که به همراه داشتید گوش می‌کردید. البته در کنار هر تابلو یا کتیبه توضیحاتی درباره آن اثر نیز روی دیوار نصب شده بود و آنهایی که شامل توضیحات صوتی بودند نشانه هدفون را در پایان توضیحات داشتند. این توضیحات صوتی کمی مفصل‌تر از توضیحات کنار تابلو‌ها بودند. همینطور در کنار بعضی از تابلوها که به زعم من یا شاید باقی بازدیدکنندگان به لحاظ بصری کمی گیراتر بودند علامت عکسبرداری ممنوع وجود داشت که با وجود این باز هم عده‌ای خواسته یا سهوا عکسبرداری می‌کردند که معمولا با تذکر راهنماهای موزه مواجه می‌شدند. از نکات ویژه این نمایشگاه اجباری نبودن ماسک بود و این را حتی در توضیحات تکمیلی ای‌میلی که بعد از خرید بلیت ارسال می‌شد ذکر کرده بودند که زدن ماسک به اختیار خودتان است. من از معدود آدم‌هایی بودم که به اختیار خودم و شاید به این دلیل که تازه از ایران، جایی که زدن ماسک بیشتر از انگلیس توصیه می‌شود، آمده‌ام از ماسکم در فضاهای داخلی استفاده کردم. از نکات جالب دیگر این نمایشگاه برای من تنوع سنی‌ بازدیدکنندگان بود، در مقایسه با تجربه‌هایم در ایران که بیشتر در چنین رویدادها یا نمایشگاه‌هایی شاهد حضور جوان‌ترها که عموما دانشجویان هنر یا هنرمندها هستیم، اما در اینجا آدم‌هایی در سنین مختلف می‌دیدیم، از جوان و پیر گرفته تا نوجوان‌ها یا حتی کسانی که دچار مشکل در راه رفتن و حرکت بودند و با ویلچر و کمک شخص دیگری آمده بودند که این اشخاص یا از همراهان آن فرد بودند یا به دلیل همراهی و کمک به آن فرد پولی بابت بلیت و بازدید از نمایشگاه پرداخت نمی‌کنند.

آغاز سفر
سفر در این نمایشگاه از اتاق یا تالار اول با تابلویی از جوانی خود نقاش آغاز می‌شود با عنوان چهره یک پسر که احتمالا مربوط به ۱۵ - ۱۶ سالگی هنرمند است. او در این نقاشی از گچ سیاه نرم استفاده کرده تا نوری را که در چشمانش منعکس شده و سایه‌های ظریفی را که روی گونه‌ها و لب‌هایش افتاده به تصویر بکشد و این کار را با ظرافت و همانطور که در توضیحات کنار نقاشی نوشته شده با کنترل استادانه‌ای به انجام رسانده. بارقه‌هایی از استعداد و توانایی‌ رافائل که در حال جوانه زدن است.
در ادامه همین تالار تابلوهایی می‌بینیم با عنوان‌هایی مثل سن‌سباستین، مطالعه یا تمرین برای پرتره سنت جیمز، راهپیمایی با کالاواری، سنت جورج و...
دوره اقامت رافائل در فلورانس دوره تکامل زندگی کاری و هنری او است. آمدن به جایی که مهد رنسانس است و 2 هنرمند بزرگ هم‌دوره او (داوینچی و میکل‌آنژ) تحولی بنیادین در دنیای هنر ایجاد کرده‌اند. او درمی‌یابد که آنچه از نقاشی از استادش پروجینو در شهر محل تولدش اوربینو فرا گرفته رو به کهنگی گذاشته. تابلوی «مریم و کودک در کنار قدیس یوحنا»ی داوینچی که با زغال طراحی شده بود با استقبال زیادی مواجه می‌شود. قرار گرفتن رافائل در این فضا به‌ویژه تأثیرپذیری‌اش از داوینچی تغییراتی در ترکیب‌بندی‌های شبیه‌سازی‌اش از مریم یا مدونا ایجاد می‌کند. تابلوی باکره (مریم) و کودک در کنار یحیی تعمید‌دهنده (یحیی پیامبر) آغازگر سلسله نقاشی‌های او تحت عنوان باکره و کودک و مدوناست و همچنین تابلوهای دیگری با سوژه‌هایی از زنان. در این اثر که مسیح بغل مریم نشسته و نگاه مریم تداعی‌کننده حس لطیف مادرانه است.
اگر بخواهیم کارهای اولیه رافائل را با کارهای متاخرش مقایسه کنیم متوجه می‌شویم با وجود رنگ‌های شاد و رعایت جزئیاتی مثل انگشتان دست، نوعی ایستایی در این نقاشی‌ها دیده می‌شود. بدن‌ها رو به جلو و چهره‌ها براساس هندسه‌ای منظم شکل گرفته. درحالی‌که وقتی رافائل شروع به پیشرفت می‌کند چیزهایی در نقاشی‌های او نیز دچار پیچیدگی می‌شوند. بدن‌ها وزن خود را روی یک پا می‌گذارند، سرها خم شده روی شانه‌ها به ما نگاه می‌کنند و انبوهی از پارچه‌ها در باد می‌پیچند. حضور شخصیت‌ها در این نقاشی‌ها مثل حضور بازیگران است روی صحنه تئاتر؛ حضوری همراه با شور و حرکت.
از دیگر آثار شاخص این نمایشگاه نقاشی‌های روی پارچه رافائل در ابعاد بزرگ بود که نشان‌دهنده بخش دیگری از استعداد و توانایی او در نقاشی روی پارچه است. مثل نقاشی‌ای که ترکیبی از فرشتگان و گاوهای بالدار است.
اما نقطه عطف این نمایشگاه نقاشی دیواری مدرسه/ مکتب آتن است؛ نقاشی‌ای که رافائل در آن به‌گونه‌ای خیال‌پردازانه مجموعه‌ای از شخصیت‌های برجسته یونان باستان را از میانه سده‌های چهارم و ششم گرد هم آورده بود. از افلاطون و ارسطو که در مرکز تصویر ایستاده‌اند گرفته تا فیثاغورث در پایین گوشه چپ تصویر احاطه شده توسط شاگردانش تا هراکلیوس که به آرنجش تکیه داده (که گفته می‌شود اساسا این تصویر بیشتر از هر چیزی پرتره‌ای از میکل‌آنژ است) و دیوژن و البته حضور خود نقاش در گوشه راست اثر- به تعبیری ایستاده در کنار زرتشت یا ابن‌سینا- که در نگاه اول برای افرادی که با چهره رافائل آشنایی نداشته‌اند به‌راحتی قابل شناسایی نیست، یک نقاشی سرشار از جزئیات در آن ابعاد بزرگ که باید زمانی بیشتر از زمان معمول را صرف تماشا و درک این جزئیات کرد.
در نقاشی خانواده مقدس با درخت نخل وارد دنیای عشق و علاقه رافائل به خانه و خانواده می‌شویم. تصویر این خانواده‌ نشان‌دهنده دوران کودکی از دست رفته رافائل است. او در سال ۱۴۸۳ در شهر اوربینو واقع در منطقه رجینا به دنیا آمد، در سن یازده سالگی مادر و کمی بعدتر پدرش را که او هم یک هنرمند نقاش و شاعر بود از دست داد. تصاویر او از خانواده مقدس یا دیگر نقاشی‌هایش که در این حال‌وهوا هستند به گمان پژوهشگران آثارش از احساس فقدان او نسبت به خانواده و به‌ویژه مادرش نشأت می‌گیرد.
در ابتدای نوشته به این اشاره کردم که در این نمایشگاه ۹۱ اثر از رافائل به نمایش گذاشته شده بود که طبعا اشاره به تک‌تک این آثار و پرداختن به ویژگی‌های آن در این گزارش نمی‌گنجد و آنچه واضح است تنها اشاره به نقاط بارز این رویداد هنری/فرهنگی است. برای تماشای کامل نمایشگاه با صرف جزئیات که کاملا به حوصله، علاقه، هدف و کفش راحت بازدیدکننده بستگی دارد، باید زمانی حدود 2 ساعت را به آن اختصاص داد که تنها به بخش‌هایی از آن در اینجا اشاره شد.

 پایان سفر
در کنارعظمت نمایشگاه، پرتره‌های حامیان و دوستان رافائل است که نشان‌دهنده روابط انسانی گرم و دوستی‌های نزدیک او در طول زندگی‌اش و استعداد اولیه او برای به تصویر کشیدن شخصیت مدل‌هایش است. مثل پرتره پاپ ژولیوس دوم که خسته و بیمار روی صندلی نشسته  یا خودنگاره خودش با جولیو رومانو که نشان‌دهنده رابطه شخصی بسیار نزدیک او با استاد شمشیربازی‌اش است.
براساس توضیحات فایل صوتی مربوط به این نقاشی، رافائل اندکی بعد از کشیدن آخرین پرتره‌اش دچار بیماری و تب شده این تب حدود یک هفته ادامه داشته و درحالی‌که همه تصور می‌کردند بعد از مدتی استراحت حالش بهبود می‌یابد، در سن سی‌وهفت سالگی می‌میرد و البته برخی مرگ او را نتیجه حجامتی که پزشک روی او انجام می‌دهد می‌دانند. با همه این اوصاف حداقل می‌شود گفت او خوشحال از دنیا رفت! و در آخر به قول منتقد روزنامه گاردین جاناتان جونز می‌توان گفت: رافائل هنرمندی بود که با هر نقاشی‌ای که می‌کشید زندگی را جشن می‌گرفت و در این نمایشگاه یک چیز را به ما نشان داد؛رؤیای زیبایی و هارمونی را.

مکث
 گاه‌شمار زندگی رافائل


۱۴۸۳: اواخر مارس یا اوایل آوریل رافائل در اوربینو از ناحیه رجینا به دنیا می‌آید.
۱۴۹۴: آگوست، رافائل با مرگ پدرش یتیم می‌شود. مادرش 3 سال قبل‌تر در گذشته بود.
۱۵۰۰: رافائل ۱۷ ساله  نخستین مأموریت کاری/هنری خود را در citta di castello آغاز می‌کند.
۴/۱۵۰۳: رافائل ساکن پروجا می‌شود.
۵-۸/۱۵۰۴: مرکز فعالیت‌های هنری رافائل در این دوره فلورانس و پروجاست. جایی که او برای مشتری‌های خصوصی کار می‌کند. مجسمه‌های محراب را نقاشی می‌کند و باکره و کودک (مدونا) را به تصویر می‌کشد.
۱۵۰۸: رافائل به رم می‌رود تا برای پاپ ژولیوس دوم نقاشی کند و خیلی زود مدیریت پروژه‌های جاه‌طلبانه برای تزیین ساختمان‌های پاپ‌ها در کاخ واتیکان را به‌عهده می‌گیرد.
۱۲/۱۵۱۱: رافائل موقعیت خود را در دربار پاپ تضمین می‌کند، پرتره‌های پاپ ژولیوس دوم را می‌کشد و کار روی چندین پروژه معماری و تزیینی را برای بانکدار پاپ، آگوستینو چیگی آغاز می‌کند.
 ۱۵۱۳: وقتی پاپ ژولیوس دوم می‌میرد و لئو ایکس، حامی بزرگ هنر جانشین او می‌شود، رافائل به‌کار روی ساختمان پاپ جدید ادامه می‌دهد. کارگاه او بیشتر گسترش می‌یابد و بر هنرش در رم تسلط پیدا می‌کند.
۱۵۱۴: لئو ایکس رافائل را به‌عنوان معمار اصلی کلیسای جدید سنت‌پیتر منصوب می‌کند.
۱۵۱۵: رافائل شروع به طراحی مجموعه‌ای از پرده‌های نقاشی شده برای لئو ایکس می‌کند تا دیوارهای کلیسای سیستین را بپوشاند. در‌ماه اوت به‌عنوان نقشه‌بردار روم باستان با نظارت بر حفاری‌ها منصوب شد.
۱۵۲۰: پس از یک دوره کوتاه بیماری، رافائل می‌میرد.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید