صدای پای جنگ آب در خاورمیانه
ماراتن کشورها برای سدسازی و استفاده حداکثری از منابع آبی باقیمانده در خاورمیانه آینده این منطقه را با چالشهای نگرانکنندهای روبهرو کرده است
سیاوش فلاحپور- روزنامهنگار
کاهش منابع آبی در خاورمیانه بهتدریج این منطقه را با بحرانی جدید روبهرو کرده است؛ بحرانی که بهنظر میرسد پیامدهای آن از تمام تنشهای سیاسی و نظامی رایج در خاورمیانه سهمگینتر باشد. سال گذشته اندیشکده کارنیگی در گزارش مفصلی ضمن هشدار نسبت به تشدید بیسابقه «منازعات آبی» میان کشورهای منطقه نوشت: در آیندهای نزدیک، ابعاد ایدئولوژیک منازعات خاورمیانه بیش از پیش رنگ باخته و زمینه برای عیان شدن وجهه حقیقی این منازعات مهیا خواهد شد؛ منابع آبی و گاز 2 کلیدواژه اصلی در این صحنه هستند. به روایت کارنیگی، افزایش تنشها در حوزه شرق مدیترانه بر سر میادین گازی مقدمهای برای این تغییر بنیادین به شمار میرود اما بدون شک نقطه اصلی بحران، تقابل کشورها بر سر تصاحب منابع آبی محدود در خاورمیانه خواهد بود.
با وجود آنکه رسانههای منطقهای و بینالمللی مفهوم «جنگ آب» در خاورمیانه را به منازعات شمال آفریقا (تنشهای مصر و اتیوپی بر سر منابع رود نیل) گره زدهاند اما نباید فراموش کرد که این بحران، تقریبا تمامی کشورهای منطقه، از عراق و اردن گرفته تا ایران، ترکیه و حتی فلسطین اشغالی را هم در بر میگیرد. در ادامه به بررسی مهمترین محورهای منازعات آبی در خاورمیانه میپردازیم؛ محورهایی که نقشی اساسی در تعیین سرنوشت منطقه خاورمیانه خواهند داشت.
مثلث بحران میان ایران، ترکیه و عراق
رسانههای عراق طی سالهای گذشته بارها نسبت به خشک شدن 2 رود تاریخی دجله و فرات در این کشور هشدار دادهاند؛ رودهایی که براساس تمام روایتهای تاریخی، بنیان شکلگیری تمدن بینالنهرین بهحساب میآیند. ریشه این بحران بیش از هر چیز به سدسازیهای ترکیه در جنوب شرقی این کشور و مشخصا «سد ایلیسو» بر میگردد. دولت ترکیه ظرف یک دهه گذشته ابرپروژهای عمرانی را آغاز کرده که هدف آن، تاسیس مجموعهای از سدها در حوزه بالادستی دجله و فرات برای ساخت نیروگاههای برقابی است. بهگفته مهدی الحمدانی، وزیر نیروی عراق، مجموعه منابع آبی این کشور در سال 2020(پس از راهاندازی فازهای اولیه سد ایلیسو) نزدیک به 50درصد کاهش یافته است. باید توجه داشت که آثار و پیامدهای این خشکسالی صرفا به کمبود منابع آبی محدود نبوده و مشکلات متعدد دیگری را هم برای کشور هدف ایجاد میکند. برای مثال بهدلیل کاهش چشمگیر سطح آب در برخی از نقاط دجله و فرات و متعاقبا شکلگیری بحرانهای زیستی (مرگومیر آبزیان، تغییر نظام اکوسیستم و...) 24هزار شهروند عراقی پس از مصرف آب دجله در سال 2018دچار مسمومیت شدند.
کشور عراق هماکنون با بیش از 40میلیون نفر جمعیت، سالانه 71میلیارد مترمکعب آب مصرف میکند. برای فهم دقیقتر بحران آبی در عراق کافی است بدانیم براساس پیشبینیها، میزان منابع آبی موجود برای این کشور در سال 2035با وجود رشد 10میلیونی جمعیت به 51میلیارد مترمکعب کاهش خواهد یافت. علت این کاهش چشمگیر، راهاندازی کامل سدهای ترکیه است. با وجود تلاشهای متعدد دولتهای عراقی بهمنظور مذاکره با ترکیه و دستیابی به راهحلی قانعکننده برای طرفین، تاکنون هیچ توافق اطمینانبخشی در این زمینه صورت نگرفته است. حمید النایف، سخنگوی وزارت کشاورزی عراق پس از پایان آخرین دور از مذاکرات هیأتهای کارشناسی 2 کشور در سال گذشته گفت: «گفتوگوهای بغداد و آنکارا هیچ نتیجهای نداشته است. امنیت سرزمینی عراق با خطر خشکسالی بیسابقه بهدلیل سدسازیهای ترکیه و افزایش دمای کره زمین روبهروست.» اهمیت این مذاکرات برای وزارت کشاورزی از آن روست که عراق همزمان با فرایند تکمیل سد ایلیسو، سالانه 100هزار دونم (هر دونم معادل 100هزار متر زمین زراعی است) را از دست میدهد. تمام اینها در حالی است که بهنظر میرسد عراق با وجود ضررهای عمده، ناچار است طی سالهای آینده یکی از مشتریان نیروگاههای برقابی ترکیه باشد؛ نیروگاههایی که ساخت آنها به قیمت کاهش چشمگیر منابع آبی عراق تمام خواهد شد.
البته این بحران محدود به عراق نیست و امنیت آبی ایران را هم به حکم مجاورت جفرافیایی در بر میگیرد. ازجمله نخستین پیامدهای آغاز پروژههای سدسازی ترکیه در جنوب شرقی این کشور، ظهور بحرانهای زیستی در تالاب هورالعظیم بوده است. گفته میشود با تکمیل تمام فازهای عمرانی سد ایلیسو، بسیاری از تالابهای جنوبی غربی ایران دچار خشکسالی شده و بحران ریزگردها بیش از پیش به محیطزیست ایران آسیب خواهد زد. از سوی دیگر طی سالهای اخیر، برخی رسانههای عراقی ایران را هم به نقشآفرینی در بحران آبی این کشور بهدلیل سدسازی در نواحی غربی متهم کردهاند. اگرچه مروری بر این اتهامات که تاکنون از سوی منابع رسمی نیز تأیید نشده، نشان میدهد ریشه آن بیش از مسائل محیطزیستی به مواضع سیاسی بر میگردد.
امنیت آبی اردن در دستان اسرائیل
یکی از مهمترین چالشها بر سر راه توسعه اقتصادی و کشاورزی اردن، محدودیت منابع آبی است. اگرچه این کشور به لحاظ تاریخی حق استفاده از رودهای اردن و یرموک را دارد اما سیطره نظامی اسرائیل بر این مناطق، دست اردن را از منابع آبی خود کوتاه کرده است. به این ترتیب، اردن ناچار است برای دسترسی به مازاد منابع خود، بهای مالی بپردازد؛ البته بعد از موافقت دولت اسرائیل مجموعه این عوامل باعث شده اردن یکی از فقیرترین کشورهای دنیا به لحاظ منابع آبی باشد. براساس آمارهای رسمی، سهم هر شهروند اردنی از مجموعه منابع جهانی آب تنها 0.8درصد است. بهعبارت دیگر میانگین دسترسی سالانه شهروندان اردن به منابع آبی کمی بیش از 100مترمکعب است؛ آماری که در کشورهای همسایه اردن بیش از 1300مترمکعب در سال عنوان میشود.
فراتر از اینها، یکی از بندهای توافق صلح اردن و اسرائیل در سال 1967نیز مربوط به حق استفاده از منابع زیرزمینی آب است. براساس این توافق، حاکمیت اردن حق هیچگونه برداشتی از منابع زیرزمینی بدون موافقت رژیم صهیونیستی را ندارد. روزنامه نیویورک تایمز سال گذشته در گزارشی مدعی شد اردن و اسرائیل بر سر افزایش سهم امان از منابع رودهای اردن و یرموک تا سقف 8میلیون مترمکعب به توافق رسیدهاند؛ اگرچه این توافق پایدار نیست و درصورت تغییر موضع تلآویو بیاعتبار خواهد بود. به روایت روزنامه العربی الجدید، بخش بزرگی از طرحهای توسعه اردن بدون افزایش منابع این کشور قابلیت اجرایی ندارد.
ادامه نبرد در شمال آفریقا
نزاع میان قاهره و آدیسآبابا بر سر آینده رود نیل، مشهورترین تنش آبی در جهان بهحساب میآید. اگرچه کشور مصر تا بیش از 90درصد بر منابع این رود برای توسعه، کشاورزی و تامین نیازهای شهروندان خود تکیه دارد اما روشن نیست تا کمتر از یک دهه دیگر بتواند به چیزی بیش از 50درصد سهم کنونی خود از رود نیل دسترسی داشته باشد. ریشه این بحران به برنامه دولت اتیوپی برای ساخت سد بزرگ النهضه برمیگردد؛ سدی که این کشور را به اصلیترین منبع صادرات برقابی در قاره آفریقا تبدیل خواهد کرد. براساس اعلام وزارت کشور مصر، درصورت تکمیل ساخت این سد، امنیت غذایی مصریها به شکل بیسابقهای دچار چالش میشود. شبکه الجزیره در اینباره مینویسد: حمایت غرب و صندق بینالمللی پول از برنامه اتیوپی برای ساخت سد النهضه ممکن است مصر را ناچار به استفاده از گزینه نظامی علیه همسایه جنوبی خود کند.
براساس گزارشهای رسمی، اتیوپی قادر است فاز دوم آبگیری سد النهضه را تا پایان خرداد به اتمام برساند؛ اقدامی که نقض آشکار توافقهای پیشین این کشور نه تنها با مصر، بلکه حتی با سودان بهحساب میآید. اگرچه قاهره در شرایط کنونی، بهدلیل حجم بالای بارشها و وفور منابع آبی، حتی در صورت تکمیل فاز دوم آبگیری سد اتیوپی دچار مشکل اساسی نخواهد شد اما بدون شک پیامدهای این رخداد برای آینده اقتصاد مصر فاجعه بار است.