• سه شنبه 21 اسفند 1403
  • الثُّلاثَاء 11 رمضان 1446
  • 2025 Mar 11
یکشنبه 19 اسفند 1403
کد مطلب : 250888
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/g5vqY
+
-

خاورمیانه کوچک تهران

یادداشت
خاورمیانه کوچک تهران

علیرضا زمانی

محله‌های پرشمار تهران، اگرچه با توسعه ناموزون و معماری جدید گسسته از فلسفه ایرانی، می‌روند تا به ظاهر شبیه یکدیگر شوند، اما در باطن ویژگی‌های متفاوتی با هم دارند که هر یک را از دیگری متفاوت کرده است. محله‌هایی که هر یک هویتی از این شهر بزرگ به‌حساب می‌آیند؛ هویت‌های خردی که به لحاظ ذاتی تعدادشان به 200مورد می‌رسد و تحت نام تهران، هویتی متنوع و متکثر زیر پوست این شهر کلان جاری و ساری است؛ هویتی که با هویت‌های خرد نژادی، قومی و ملیتی بی‌شمار شهر پیوند خورده و تهران را به شهری خاص بدل نموده است؛ هویت متنوع و متکثری که نمود و جلوه‌گاهش همین ایام محرم و عزاداری‌های شهر است.
دولت‌آباد، محله کم نام و نشان تهران یکی از همان 200هویت ذاتی شهر است؛ محله‌ای که در گذشته روستایی بود از روستاهای بلوک غار و ساکنانش درون قلعه‌ای زندگی می‌کردند. ساکنانی که در زمان زندیه، عده‌ای از ایل هفت لنگ بختیاری با تبعید به آن اضافه شدند. روستایی که زمانی با باغ زیبا و پرمحصولش، در مالکیت عباس میرزای نایب السلطنه بود. روستا قلعه‌ای که از دهه50، زمین‌هایش به شرکت عمران دولت‌آباد واگذار و واحدهای مسکونی بی‌شماری برای کارمندان دولت احداث شده است. واحدهای مسکونی که در کنار قلعه‌ رو به زوال، هویت متفاوتی را برای ساکنان قدیم دولت‌آباد به ارمغان آورده است.
پیش از این در همین کوچه پس کوچه‌های دولت‌آباد بود که تعزیه فاخر این روزهای تهران پایه‌گذاری شد. خاله حسنیه، بانوی ساکن محله به سبب ارادتش به سیدالشهدای عالم، همراه اصغر نانوا، محمد قصاب و دیگر مردمان محله، چراغ تعزیه را در دولت‌آباد برافروخت. بانویی که معین‌البکایی تعزیه را عهده‌دار بود؛ معین‌البکایی که همان نقش کارگردان سینما و تئاتر را در تعزیه عهده‌دار است. بانویی که باید او را نخستین معین‌البکای زن و شاید نخستین کارگردان این سرزمین لقب داد. بانویی که شاگردش خسروشمر، فاخرترین تعزیه این روزگار شهر را در حسینیه 2شهید دولت‌آباد اجرا می‌کند. همان خسروشمر که افتخار معین‌البکایی این شهر به او رسیده و تعزیه‌اش را ادامه راه تعزیه تکیه دولت تاریخی تهران باید به‌حساب آورد.
دولت‌آباد محل سکونت بسیاری از ایرانی‌های عربی است که در روزگار قاجار و پهلوی اول، پدران و اجدادشان راهی و ساکن عراق شده بودند. ایرانی‌هایی که با روی کار آمدن حزب بعث، از عراق اخراج و تعداد قابل توجهشان ساکن بلوار قدس شدند. بلواری که حسینیه کاظمینی‌ها، نجفی‌ها، کربلایی‌ها وکردهای فِیلی در آن واقع شده و عزاداری‌ها، نذورات، گفت‌وگوها، زبان‌ها و نوشته‌های این خیابان،
حال و هوایی کاملا عربی به این نقطه از خاک تهران بخشیده است.
همچنین دولت‌آباد محل سکونت پاکستانی‌های شیعه از طایفه جعفری است که به‌کار عینک فروشی مشغولند. پاکستانی‌هایی که ایام محرم تکیه‌ای در دولت‌آباد برپا می‌کنند و به سبک و سیاق معروف پاکستانی به سینه‌زنی و نوحه‌خوانی می‌پردازند، با شیر مخصوص از عزاداران پذیرایی می‌کنند. افغان‌های پرتعداد دولت‌آبادی هم چند تکیه‌ای برای خود در این محله به پا کرده‌اند و به شیوه سنتی، بکر و تأثیرگذار خود از برای حسین فاطمه(ع) به اقامه عزا می‌پردازند. سوری‌ها هم چندصباحی است که مهمان دولت‌آبادی‌های تهرانند؛ هر چند که فعالیتی در این ایام ندارند.
دولت‌آباد، همچون خاورمیانه‌ای کوچک با همه تنوع و تکثر قومیتی، ملیتی و هویتی‌اش نشانگر گوشه‌ای از هویت
هزار‌توی تهران است؛ هویتی که کمتر دیده شده و کمتر جایی در برنامه‌های توسعه‌ای این شهر داشته است.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید