پشتپرده سرگردانی 70روزه بهارستان
فرزانه آیینی- خبرنگار
70روزی میشود که بهارستان بیرون از گود تصمیمگیریهای کلان کشور قرار گرفته است و جز شکواییه گاه و بیگاه معدودی از نمایندگان از حذف شدن نقششان بهعنوان وکیل مردم صدایی از خانه ملت شنیده نمیشود.
آخرین نشست مجلس کی برگزار شد؟
هفتم بهمنماه بود که هیأترئیسه مجلس اعلام کرد برگزاری نشستهای علنی مجلس به بعد از انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی موکول میشود و 5اسفندماه 98موعد بعدی نشست علنی نمایندگان خواهد بود.
چرا نشست 6اسفند غیرعلنی شد؟
انتخابات زیر سایه تأیید شیوع کرونا ویروس در دوم اسفندماه برگزار شد و 3 روز بعد از آن یعنی دوشنبه 5اسفند نشست بهارستان بعد از 28 روز تعطیلی برگزار شد؛ نشستی که بررسی کلیات بودجه و رأی اعتماد به وزیر پیشنهادی وزارت جهاد کشاورزی را در دستور کار داشت. شیوع کرونا و بازگشت نمایندگان از سراسر کشور بعد از میتینگهای فشرده انتخابیشان منجر به شرایطی شد که جلسه علنی مجلس زیر سایه تدابیر بهداشتی و با گرفتن تست کرونا از 100نماینده تشکیل شد؛ تدابیری که هویدا کرد از 100نمایندهای که تست داده بودند 23نفرشان مبتلا به کرونا ویروس بودند. با آشکار شدن رقم بالای ابتلا به کرونا در صحن بهارستان نشست 6اسفندماه مجلس به حد نصاب نرسید و آنطور که قاسم میرزایینیکو به همشهری خبر داده وقتی اعلام کردند 23نفر از100نماینده کرونا دارند جلسه بعدی به نصاب نرسید. به این ترتیب هیأترئیسه مجلس ترجیح داد آن را نشست غیرعلنی بنامد؛ نشستی که بنا به گفته نمایندگان منجر به بدعتگذاریهای جدید در پارلمان شد. تصویب لایحه بودجهای که نمایندگان کلیاتش را رد کرده بودند در کمیسیون تلفیق و عدم نقشآفرینی نمایندگان مردم در بحران کرونا عیانترین ثمره تعطیلات اجباری بهارستان بود.
مجلس دهمیها چقدر فرصت دارند؟
مجلس اگر در خوشبینانهترین حالت از 19فروردین نشستهای علنیاش را آغاز کند و بیوقفه نشستهای علنیاش را از سر بگیرد بدون تعطیلی 3هفته کاری و یک هفته سرکشی به حوزههای انتخابیه 5هفته میتواند نشست داشته باشد و اگر به روال مرسوم در هر هفته 3 نشست برگزار کند 15نشست دیگر دارد تا مجلس را به منتخبان بعدی واگذار کند. هفتم خردادماه نخستین نشست مجلس یازدهمیها برگزار میشود و مجلس دهم رسما پایان خواهد یافت.
چرا رأی به تعطیلی مجلس داده شد؟
عنوان تعطیلات اجباری بهارستان وقتی قابل فهمتر میشود که نگاه نمایندگان به تصمیمی که پشت درهای هیأت رئیسه مجلس برای تعطیلی مجلس گرفته شد را درنظر گرفت؛ نکاتی که به باور جمعی از نمایندگان حکم قطعات پازلی را دارند که وقتی کنار هم چیده میشوند عنوان کرونا برای تعطیلی مجلس را شوخی جلوه میدهند؛ چنانکه محمدرضا نجفی، نماینده تهران و قاسم میرزایینیکو، نماینده دماوند متفق بودند بر اینکه جلوگیری از استیضاح وزیر کشور و تصویب تعاملی بودجه علت تعطیلی مجلس بود نه کرونا! با همین نگاه است که بهرام پارسایی، نماینده شیراز در نامهای سرگشاده به علی لاریجانی تعطیلی مجلس با طرح این سؤال که چه فرق است بین به توپ بستن مجلس با دستور تخته کردن در آن، میگوید: هیچ محمل قانونی برای تعطیلی مجلس وجود ندارد. من با شرمساری احساس میکنم در قرنطینه اخلاقی هستم تا قرنطینه سلامت. مایه خجالت است که وکیل مردم در حوزه تقنین باشم و در بزنگاه غائله سر در لاک سلامت شخصی خود فرو برم.
قاسم میرزایینیکو: مجلس را تعطیل کردند چون میدانستند 80درصد نمایندگان دیگر رودربایستی و معذوریتهای سابق را ندارند
محمدرضا نجفی: جلوگیری از استیضاح وزیر کشور و تصویب تعاملی بودجه علت تعطیلی مجلس بود نه کرونا!
میدانستند نمایندگان بعد از انتخابات دیگر رودربایستی ندارند
قاسم میرزایی نیکو- نماینده دماوند
همفکری نمایندگان با دولت و ستاد کرونا میتوانست نقشآفرین باشد و همبستگی ویژهای بیافریند؛ بهرغم این مهم اما تصمیم به تعطیلی مجلس گرفتند. بهنظر من تعطیلی مجلس حساب شده بود به این معنا که جمعی نخواستند مجلس در بزنگاه تأثیرگذاریاش نقشآفرین باشد. کرونا بهانهای برای ترساندن نمایندگان و رضایت ضمنی جمعی از آنها برای کوچ از بهارستان بود. تعطیل شدن مجلس چنان حساب شده بود که در همان نشست بعد از انتخابات - پنجم اسفندماه - دم و دستگاهی فکر شده برای تست گرفتن از مجلسیها راه افتاده بود، درست هم جواب داد و از 100نماینده که تست گرفتند جواب آزمایش چنان بود که دیگر نمایندگان وحشت کردند و چنان ترسیدند که در نشست ششم اسفندماه حاضر نشدند و جلسه به نصاب نرسید. بهنظر من هیأت رئیسه از پذیرفتن و همراهی تصمیمات احتمالی نمایندگان جا زد؛ چرا که میدانست با شیوع کرونا نمایندگان مجلس میخواهند هر روز از تریبون بهارستان یقه ناکارآمدی برخی مسئولان را بگیرند و با حضور مجلس اقدامات و کاستیها در لحظه خبرساز میشد.
البته مدیریت بیمبنا و غیرقانونی کرونا فقط عامل تعطیلی مجلس نبود، بلکه تدوین بودجه سال 99که مجلس کلیات آن را رد کرده بود با نکات قابل بحثی چون اختصاص 2میلیارد یورو به بنیه دفاعی کشور از صندوق توسعه ملی درحالیکه دولت مجوز برداشت 2میلیارد و 795میلیون یورو را داشت و از این مبلغ تنها 795یورو را به دیگر بخشها مثل کشاورزی و آبخیزداری و مقابله با ریزگردها و... اختصاص داده بود، از دیگر عوامل تعطیلی مجلس بود.
از سوی دیگر نیز عملکرد عجیب وزیر کشور در اعلام آرای انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و عدماعلام میزان آرای استانی و آرای باطله اعتراض نمایندگان را بهدنبال داشت و اگر نمایندگان فرصت میکردند طرح استیضاح رحمانیفضلی را که قبل از انتخابات و بهدلیل حوادث آبانماه کلید خورده بود، پیگیری میکردند؛ چرا که نزدیک به 80درصد نمایندگان مجلس دهم دیگر در مجلس یازدهم حضور ندارند و رودربایستیهایشان نسبت به قبل به میزان زیادی کاهش یافته بود و اما تدبیر هیأترئیسه باز هم به داد رحمانیفضلی رسید و استیضاح او باز هم به تعویق افتاد.
فرصت سوزی در مجلس
محمدرضا نجفی- نماینده تهران
تعطیلی مجلس در بزنگاه حساس بودجهنویسی و لزوم استیضاح عبدالرضا رحمانیفضلی، وزیر کشور، چه یک تدبیر بوده باشد و چه یک اتفاق دنبالهدار که کرونا عامل آن باشد، متأسفانه برخلاف قانون و حقوق مشروع ملت که در حقوق و اختیارات فرد فرد نمایندگان تبلور یافته است و به دور از قواعد و الزامات کار جمعی صورت گرفت. بعد از رأی قابل تامل و عیان مجلس به رد کلیات لایحه بودجه سال 99، دولت باید با رفع ایرادات اساسی وارد شده، لایحه بودجه را برای بررسی مجدد و تصویب به مجلس باز میفرستاد لیکن در اقدامی بیسابقه، بدعتآلود و خلاف قوانین، لایحه بودجه رد شده در صحن علنی به کمیسیون تلفیق بودجه سپرده شد. کمیسیونی که در حضور فعال صحن و وجود نقد و نظارت متخصصان و صاحبنظران و رسانهها، عملکرد شفاف و در خوری در بودجه نداشت، فرصت یافته بود در گوشهای خلوت، با نصاب یا بینصاب، بدون حضور همه ناقدین و ناظرین و تصمیمگیرندگان مشروع و قانونی، مقدرات منابع و هزینههای یک سال کشور را بدون هرگونه پاسخگویی در تعاملات متعارف یا نامتعارف رقم بزند.
من بر این باورم که سپردن بررسی و تصویب لایحه بودجه به کمیسیون تلفیق با روال بدعتآلود و عجیبی که در امر قانونگذاری ایجاد شد، موجب ایجاد آثار مخرب و زیانباری خواهد بود که آثار آن در میانمدت آشکار میشود؛ البته تصویب اینچنینی بودجه یک سال کل کشور تنها نتیجه تعطیلی مجلس نبود، بلکه نجات وزیر کشور از تیغ استیضاح مجلس نیز فاکتوری بود که از دل تعطیلی مجلس حاصل شد. بنده به همراه 9نماینده دیگر بعد از اجرای تصمیم به غایت خطا و نادرست بنزینی و حوادث متعاقب آن در آبانماه و مدیریت ناکارآمد، ضعیف، نادرست و خسارتبار وزارت کشور، بنا به قول آقای لاریجانی مبنی بر اعلام وصول و انجام استیضاح بعد از انتخابات مجلس پذیرفتیم و متعهد شدیم استیضاح را بعد از برگزاری انتخابات به جریان بیندازیم که در طول این زمان، بروز ناکارآمدی و ضعفهای مهلک بیشتر در عملکرد این وزارتخانه مزید بر علت شده و خسارات بس عظیم و جبرانناپذیر دیگری را به کشور وارد کرد؛ لیکن معالاسف، فرصت و حق استیضاح از مجلس و نمایندگان سلب شد. به گمان من برگزاری جلسات علنی مجلس بعد از این میزان بدعتگذاری و فرصتسوزی که دلایل درونی و بیرونی متعدد داشت، بیش از آنکه ناشی از وجدان کاری و اخلاقی باشد به شوآف میماند که میخواهد در ماه آخر فعالیت مجلس دهم ویترین آبرومندانهای از آن به یادگار بگذارد؛ چراکه پر واضح است دیگر مجالی برای پرداختن به هیچ یک از کارهای بر زمین مانده و برشمرده یا ناشمرده موجود نخواهد بود.