• پنج شنبه 28 تیر 1403
  • الْخَمِيس 11 محرم 1446
  • 2024 Jul 18
شنبه 17 اسفند 1398
کد مطلب : 96658
+
-

کلوپ و همه‌‌چیز دان‌های ایرانی

سرمربی لیورپول همه‌‌چیز را نمی‌داند و همه‌‌چیز را هم 10سال قبل نگفته است!

کلوپ و همه‌‌چیز دان‌های ایرانی

رسول بهروش|

پاسخ یورگن کلوپ به سؤالی در مورد ویروس کرونا عالی است. جواهر است. باید خط به خط و کلمه به کلمه‌اش را زرکوب کنند، قاب بگیرند و بزنند روی دیوار همه خبرگزاری‌ها و روزنامه‌های ایران، همه جاهایی که نشست‌های خبری در آن برگزار می‌شود. از سرمربی موفق لیورپول در مورد این بلای عالم‌گیر پرسیده‌اند و او جواب داده: «ببینید، من اصلا نمی‌دانم چرا راجع‌به این چیزهای مهم از مربیان فوتبال سؤال می‌شود. مگر اطلاعات من در این مورد چه فرقی با خود خبرنگاران یا عامه مردم دارد؟ چرا من باید در مورد چیزی که بلد نیستم حرف بزنم و همه جا پخش شود؟ یک عده آن بیرون متخصص این مسئله هستند. آنها اگر به من بگویند بازی کن، قبول می‌کنم و اگر بگویند بازی نکن، باز هم قبول می‌کنم؛ چون فرض من این است که بیشتر و بهتر از ما ویروس را می‌شناسند و مصلحت را تشخیص
 می‌دهند.»
تک‌تک این واژگان دلنشین، از دردی آشنا برای مخاطبان فوتبال ایران حکایت دارد؛ درد «همه‌‌چیزدانی» که البته در کالبد بیشتر ما ایرانیان هست، اما در مورد افراد صاحب تریبون نمود و جلوه بیشتری دارد. اینجا انگار هر کسی که به هر شکلی صاحب یک بلندگو شده و اظهاراتش در تیراژ وسیع منعکس می‌شود، به‌خودش حق می‌دهد درست یا غلط در مورد همه‌‌چیز نظر بدهد و تئوری ببافد. صد البته منظورمان پیام‌های عام اخلاقی و انساندوستانه نیست که اینها «ارزش» هم دارند، بلکه حرف از آن دسته تزهای فوق تخصصی است که آقایان در زمینه‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی صادر می‌کنند. مخصوصا بعضی از این بزرگواران که سال‌هاست در حوزه حرفه‌ای خودشان موفقیت خاصی به‌دست نیاورده‌اند، اما محال است هیچ مصاحبه‌ای را بدون اظهار فضل در مورد مسائل مختلف به پایان برسانند. اینها اغلب همه‌‌چیز را می‌دانند و 10 سال پیش در مورد تمام آفات و خطرات هشدار داده بودند، اما حیف که ما عوام درک نکردیم!
به‌طور کلی از این خلط مبحث‌ها در ایران زیاد داریم. اینکه تصور می‌کنیم اظهارنظر یک مربی در مورد ویروس کرونا یا تحریم آمریکا یا قیمت بنزین مهم‌تر از آدم‌های عادی است، شباهت زیادی به خطای تاریخی‌مان در مورد الگو دانستن ورزشکاران برای نوجوانان دارد. به خدا اینها الگو نیستند و اصلا قرار هم نیست باشند. چه تضمینی هست کسی که بهتر شوت می‌زند، لزوما از نظر اخلاقی هم کارش درست‌تر باشد؟ با همین منطق هیچ دلیلی هم ندارد کسی که بهتر تیمش را کوچ می‌کند، از مسائل اجتماعی و پزشکی بیشتر سر در بیاورد. یک عیب از خبرنگاران است که می‌پرسند و یک عیب بزرگ‌تر از ناحیه سلبریتی‌های حراف؛ آنها که یک چانه گرم برای سخنرانی در هر زمینه مربوط و نامربوط دارند.

این خبر را به اشتراک بگذارید