41سال پیش خبرنگاران و عکاسان خارجی بسیاری روایتگر
انقلاب از ویزور دوربین خارجیها
آزاده مهرآبک
دوربین همینطور میچرخد و میچرخد و سیل عظیم جمعیت، مشتهای گره کرده در هوا، پیرزنی خمیده قامت که قاب عکس امام را بهدست گرفته و درنهایت طرح دست خونینی که بر دیوار جامانده را ثبت و ضبط میکند. تصاویری که 41سال از عمرشان گذشته، اما امروز خودشان به تنهایی و بدون هیچ کپشنی، روایتگر روزهای بیم و امید انقلاب 1357 هستند. در این میان اما تصاویری هم پیدا میشوند که نه فقط برای آنچه روایت میکنند، بلکه بهخاطر عکاسشان هم دارای اهمیت هستند؛ چرا که این تصاویر را عکاسان خارجی شکار کردهاند و به همین دلیل امروزه نهتنها در کشورمان، بلکه در کشورهای مختلف دنیا هم بهعنوان سندی تاریخی از ایران مورد توجه قرار میگیرند. در این گزارش به روایت انقلاب از ویزور دوربین عکاسان خارجی پرداختهایم که در ادامه میخوانید.
عکس برگزیده نشریه تایمز
«دیوید برنت (David Burnett)» عکاس خبری مشهور آمریکایی در بحبوحه انقلاب و درگیریهای بین رژیم پهلوی و مردم، در ایران بود؛ یعنی درست زمانی که هموطنانش در حال ترک کشورمان بودند، به ایران آمد تا روایتگر اوضاع ایران در جریان پیروزی انقلاب اسلامی باشد. برنت که در آن سالها 32سال بیشتر نداشت، از حال و احوال مردم ایران در روزگار انقلاب 57عکسهایی گرفت که 30سال بعد آنها را در کتابی با عنوان «44روز در ایران» منتشر کرد؛ کتابی که راوی اوضاع ایران در فاصله خروج شاه از کشور تا پیروزی انقلاب اسلامی است. برنت در این 44روز تصاویر ماندگاری خلق کرد؛ تصاویری که دامنه آنها از فرار شاه و بازگشت امامخمینی(ره) به ایران تا پیوستن سربازان به صف انقلابیون، راهپیماییهای مردم بر ضدرژیم پهلوی و جشن و شادی در خیابانهای تهران گسترده است. عکاس خبرگزاری آسوشیتد پرس درباره حضورش در ایران میگوید: «من روز بعد از کریسمس سال1978 در حالی به تهران رسیدم که از درجه بالایی از ناآرامیهای سیاسی به سر میبرد؛ باید در مدت کوتاهی متوجه شرایط میشدم. عکسی که در میدان 24 اسفند(میدان انقلاب فعلی) گرفتم، روز نخستی بود که به تهران رسیدم. ساعاتی بعد از رسیدن وسط درگیری مسلحانه بودم و میدانستم ماجرا بهزودی تمام نمیشود». این عکاس نامآشنای آمریکایی در سال 57 موفق شد 2لحظه تاریخی را هم ثبت کند؛ یکی لحظه ورود امام (ره) به ایران و دیگری پرترهای از امام خمینی (ره) که تبدیل به عکس برگزیده نشریه تایمز در سال1979 شد. برنت درباره ثبت این عکس میگوید: «قبل از اینکه وارد اتاق آیتاللهخمینی بشوم، دوربینم را بررسی کردم. درست مثل هر عکاس دیگر. قرار بود از شخصیت مهمی عکاسی کنم. دلم نمیخواست این فرصت تاریخی را از دست بدهم. وقتی آماده شدم، در اتاق باز شد. وقتی وارد اتاق شدیم، یکی از روحانیون سینی را مقابل آیتالله گرفته بود تا لیوانی آب به ایشان بدهد. آیتالله خمینی روی زمین نشسته و به دیوار تکیه داده بود و حدود 3متری با من فاصله داشت. برای نخستین بار بود که ایشان را از نزدیک میدیدم. خیلی سریع چند تا عکس گرفتم. آیتالله خونسرد، باوقار و آرام بود. شخصیت واقعا خاصی داشت».
زندگی زنان در روزهای پرالتهاب انقلاب
یکی از دیگر از عکاسان معروف و نامآشنایی که در جریان انقلاب57 در ایران به عکاسی میپرداخت، کریستینا اسپنگلر، عکاس مشهور فرانسوی است که در دنیا او را با حضورش در جنگهای ویتنام، کوزوو، کامبوج، نیکاراگوئه و حوادث و جنگهای داخلی افغانستان، عراق و انقلاب اسلامی ایران میشناسند. تا جایی که نیکلا سارکوزی -رئیسجمهور وقت فرانسه- در سال2008 بهخاطر این جسارت و شجاعتش در صحنههای خطر و حادثه و عکاسی از زنان در کشورهای مختلف به او نشان افتخار داد. کریستینا که اکنون یکی از مشهورترین زنان عکاس در اروپاست و از او کتابی با عنوان «یک زن در جنگ» منتشر شده، در جریان انقلاب ایران 34ساله بود و با خبرگزاریها و آژانسهای عکس معتبر دنیا همکاری میکرد. او با حضور در ایران از زمان پیروزی انقلاب تا چند ماه بعد از کوچهها و خیابانهای تهران و دیگر شهرهای ایران عکاسی کرد که محور بیشتر عکسهایش زنان و دختران بودند. خودش در اینباره میگوید: «من عکاسی هستم که بهدنبال زنان میروم و لحظات غم و اندوه را ثبت میکنم. وقتی میخواستم به ایران سفر کنم میدانستم که شرایط من با عکاسان مرد فرق میکند. من روسری سر کردم و بین زنان ایرانی رفتم تا نگاهشان را ثبت کنم و عقایدشان را به تصویر بکشم. در آن روزها نفوذ بین زنان مسلمان سخت بود و آنها خیلی به خارجیها اعتماد نمیکردند. در واقع عکاسان مرد خارجی نمیتوانستند راحت از زنان مسلمان عکاسی کنند. چون نگاه مثبتی به آنها وجود نداشت. حتی ممکن بود انگ جاسوسی بخورند. اما من بهعنوان یک زن فرصتی طلایی در اختیار داشتم. حجاب سر کردم و راهی ایران شدم». کریستینا تصاویر ماندگاری در ایران ثبت کرده که از مهمترین آنها میتوان به حضور زنان در راهپیماییها، صف زنان برای شرکت در رفراندوم جمهوری اسلامی، زنان مسلح عضو سپاه پاسداران در مراسم رژه نیروهای انقلابی در تهران، حضور زنان در مراسم پخت و پز غذای نذری، اقامه نماز جماعت زنان در یکی از مدارس تهران و... اشاره کرد.
همکاری مردم در برخورد با شاهد خارجی
در میان عکاسانی که کارشان پوشش تصویری از حضور امام خمینی (ره) در پاریس بود، نام یک عکاس خارجی معروف هم به چشم میخورد. میشل ستبون، عکاس فرانسوی هم همراه عکاسان ایرانی، در پاریس همراه امامخمینی(ره) بود و تعدادی از عکسهای مشهور رهبر انقلاب را ثبت کرد که مهمترینش عکس از امامخمینی(ره) زیر درخت سیب است. ستبون علاوه بر همراهی امام و عکاسی از بنیانگذار جمهوری اسلامی، عکسهای ماندگاری هم در قیام 17شهریور و کشتار مردم توسط نظامیان گارد شاهنشاهی، دستیابی مردم به تجهیزات پادگانها، مقاومت برای رسیدن به پیروزی انقلاب و زخمی شدن مردم در خیابانها دارد. او که نخستین عکاس خارجی بود که در جریان انقلاب اسلامی خودش را به ایران رساند، در اینباره میگوید: «من ایران را نمیشناختم و فقط خبرهایی از ایران و شاه و تختجمشید داشتم. جوان بودم و تازه از رشته معماری فارغالتحصیل شده بودم. حسی به من میگفت باید به ایران بیایم. چرا که برای من نخستین داستان بزرگم بود. دیگران شهرتشان را در داستانهای دیگر پیدا کرده بودند، اما برای من فرق داشت. کمی هم عقاید چپگرا داشتم و ایده دیکتاتور و پادشاه برای من زیاد خوشایند نبود. برای همین تصمیم گرفتم به ایران بیایم و از 17شهریور به بعد کاملا درگیر انقلاب ایران شدم». این عکاس فرانسوی خاطره جالبی هم از همکاری مردم با خودش دارد؛ «در طول انقلاب همیشه به من کمک میشد تا عکسهای خوبی بگیرم. اگر نیروهای امنیتی میخواستند من را بگیرند، یکی از تظاهراتکنندگان دست من را میگرفت یا به خانهشان میبرد یا در جای دیگر پناهم میداد». وی ادامه میدهد: «از اینکه مردم با من آشنا شده بودند، حس خوشایندی داشتم. حتی در جاهایی از من میخواستند بهعنوان یک شاهد از رویدادها عکس بگیرم. به یاد دارم گاهی که میخواستم برای عکاسی به بالای کامیون بروم، مردم میآمدند و دستهایشان را قلاب میکردند تا بتوانم به بالای کامیون بروم و عکس بگیرم. این برایم مهم بود که مردم چه رفتار خوبی با من دارند».