• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
شنبه 28 دی 1398
کد مطلب : 93034
+
-

مهاجرت نخبگان ایران و اثرات آن

مهاجرت نخبگان ایران و اثرات آن

شهریار جعفری‌نژاد _ استاد دانشگاه تاسکیگی آمریکا

به‌طور کلی تعامل عوامل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، حقوقی، تاریخی، فرهنگی و آموزشی می‌تواند به‌عنوان نیروهای جاذبه و دافعه در مهاجرت نخبگان (فرار مغزها) نقش ایفا کند؛ حتی ممکن است ویژگی‌های فردی مهاجران و نظام بین‌المللی و رسانه‌ای نیز بر آن تأثیر بگذارد.

شورای‌عالی انقلاب فرهنگی در جلسه 519 مورخ 1382.3.27 سیاست‎ها و راهکارهای کاهش مهاجرت نخبگان را تصویب کرده است اما متأسفانه دستگاه‌های اجرایی ذیربط تا حدودی در اجرای آن موفق عمل نکرده‌اند. متأسفانه در ایران به نیروی انسانی توجه کافی در مقایسه با سایر مسائل نمی‌شود. ایران در مسئله مهاجرت نخبگان (فرار مغزها)، یکی از کشورهای تقریبا پیشتاز بوده و این مسئله به اقتصاد ایران ضربه زده و خواهد زد. براساس مطالعات محققان، عوامل جاذبه‌ای و دافعه‌ای بسیاری در مهاجرت نخبگان دخیل هستند: مسائل شغلی و حرفه‌ای (بیکاری و عدم‌تناسب فارغ‌التحصیلان با نیازهای کشور، وجود فرصت‌های شغلی بهتر و بیشتر در کشورهای مقصد، سلیقه‌ای بودن نظام گزینشی و اداری، رابطه‌محوری به جای ضابطه‌محوری، عدم‌شایسته سالاری در جذب نیروی کار و تبعیض بین متخصصان هم‌تراز در جامعه)، تسهیلات و امکانات بهتر آموزشی و تحقیقاتی برای خود و فرزندان در کشورهای مقصد، مسائل اقتصادی (تفاوت در دستمزد با کشورهای پیشرفته، عدم‌تناسب درآمد و هزینه در ایران) و فقدان توسعه اقتصادی، کم‌توجهی به‌شأن و منزلت نخبگان از سوی برنامه‌ریزان کشور، مدیریت ناکارآمد و تعدد و تضاد در مراجع تصمیم‌گیری، انحصارات دولتی و عدم‌جذب نخبگان به بهانه کوچک‌سازی‌ ارگان‌های دولتی، مسائل اجتماعی و نداشتن آینده مطمئن برای خود و فرزندان. البته میزان تأثیر هر کدام از این فاکتورها بر مهاجرت نخبگان، متفاوت است. با توجه به اینکه، قبل از آنکه استاد دانشگاهی در آمریکا شوم در ایران تحصیل کرده، کار و در دانشگاه‌ها تدریس کرده‌ام، بنابراین ارتباط نزدیک و تنگاتنگی با دانشجویان و نخبگان ایرانی داشته‌ام. 

در آن مدت، دانشجویان زیادی جهت مشاوره و اخذ توصیه‌نامه برای تحصیل در خارج از کشور به اینجانب مراجعه می‌کردند. وقتی از دلایل رفتن آنها به خارج از کشور می‌پرسیدم در بیشتر موارد مجموعه‌ای از مسائل مربوط به عدم‌شایسته سالاری، مسائل شغلی، مسائل اقتصادی و مسائل اجتماعی (به‌طور کلی مسئله امید به آینده) را عنوان می‌کردند.
در سال‌های اخیر، تلاش‌های زیادی در جهت استخدام و به کارگیری نخبگان در کشور صورت گرفته است. به‌نظر می‌رسد که یکی از دلایلی که دستگاه‌های اجرایی ذیربط در اجرای سیاست‎ها و راهکارهای کاهش مهاجرت نخبگان ابلاغی از شورای‌عالی انقلاب فرهنگی، تا حدودی موفق عمل نکرده‌اند، مسئله «کوتوله‌پروری» در سازمان‌ها و ادارات است. واژه کوتوله‌پروری به این پدیده اشاره دارد که برخی ‌مدیران بدون توجه به توان تخصصی و علمی و تجربه در مناصب مدیریتی گمارده می‌شوند. آنها نیز به نوبه‌خود در انتصاب مدیران رده‌های میانی و عملیاتی سازمان متبوع خود، افراد ضعیف‌تر و دارای تخصص کمتر را انتخاب می‌کنند که این امر تا رده‌های مدیریتی در سطوح پایین‌تر تسلسل می‌یابد و اصطلاحا می‌گویند در سازمان، مدیران کوتوله (از لحاظ تخصص و قدرت مدیریت) به‌کار گمارده شده‌اند. در چنین سازمانی، پرسنل متخصص و کارآمد یا استخدام نمی‌شوند یا درصورت وجود به انزوا کشانده شده و مدیر ارشد برای اینکه زیر سؤال نرود و تحت سایه افراد ماهر قرار نگیرد، آنان را در مناصب مدیریتی نمی‌گمارد‌ که این امر باعث سرخوردگی افراد ماهر و در نهایت به مهاجرت افراد متخصص منجر می‌شود. از سوی دیگر، لابی‌ها و جریان‌های خاص دنبال استخدام اشخاص نزدیک به‌خود هستند. روشن است که مهاجرت نخبگان از ایران آثار زیانبار اقتصادی، علمی، فرهنگی و اجتماعی برجای گذاشته و خواهد گذاشت و باعث کاهش پیشرفت ایران خواهد شد و حتی به عقیده تعداد اندکی از محققان ژنتیک، در طولانی‌مدت ممکن است باعث تغییر در نسل‌های بعدی ایران هم شود که این موضوع نیاز به تحقیق علمی بیشتری از جانب محققان ژنتیک دارد.
امید است که کشور ایران با گام برداشتن در مسیر توسعه اقتصادی و اتکا به اقتصاد دانش‌بنیان و پایدار، ایجاد فرصت‌های شغلی، شایسته‌سالاری، بالابردن ارزش علم و عالم و جلوگیری از رشد بی‌رویه دانشگاه‌ها و مدرک‌گرایی به همراه افزایش بودجه آموزشی و تحقیقاتی، افزایش عدالت اجتماعی و تأکید بر مسائل فرهنگی باعث کاهش مهاجرت نخبگان شود.

این خبر را به اشتراک بگذارید