• جمعه 6 مهر 1403
  • الْجُمْعَة 23 ربیع الاول 1446
  • 2024 Sep 27
شنبه 2 آذر 1398
کد مطلب : 88480
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/31184
+
-

تهران و هنگامه خیابان کامل

تهران و هنگامه خیابان کامل

حامد فوقانی _ خبرنگار

تهران چکیده‌ای از سرگذشت ایران معاصر است؛ تاریخ تهران را اگر خوب مرور کنیم به‌طور حتم تا حد زیادی می‌توانیم تحلیل درستی از اتفاقات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور داشته باشیم. این شهر، روایت‌های شنیدنی کم ندارد و کوچه‌ها و خیابان‌هایش، عصاره‌ای هستند از زندگی نخبگان، فرهیختگان، شهدا، ایثارگران، ورزشکاران و حتی افرادی که پشت به سرزمین‌‌شان کردند. گذرهای این شهر، بناها، عناصر و گاها شاهدان زنده‌ای دارند که دریچه‌ای می‌شوند برای نشان دادن رشادت‌ها، تضادها، جاه‌طلبی‌ها و...
پای خیابان‌های تهران که در میان است، بی‌شک باید از یک‌سو همه گذشته‌هایش را درنظر بگیریم و از سوی دیگر یک‌خیابان استاندارد را کامل تعریف کنیم. به‌عبارت دیگر باید درک درستی از روند شهرسازی و خیابان‌سازی داشته باشیم تا بتوانیم آینده‌ای درست از این نظر ترسیم کنیم. نیاز به نقشه‌ای داریم که ما را به تهران شهری برای همه برساند. خیابان‌های تهران بعد از ناصرالدین‌شاه کم‌کم رنگ و بوی غربی گرفتند. او که به فرنگ سفر می‌کرد، سعی داشت دیده‌هایش را در معابر پایتخت دیکته کند. اما ضابطه‌ای نبود. به همین‌خاطر راه برای اتول‌سوارها فراهم می‌شد، بدون آنکه رونق کسب و کار دیده شود. کالسکه‌ها و درشکه‌ها روی سنگفرش‌ها تردد می‌کردند، بدون آنکه امنیت‌ خودشان و پیاده‌ها برقرار باشد. در یک‌کلام تهران به سمت مدرنیته می‌رفت بدون آنکه بسته کاملی از همه الزامات و موجودیت‌ها درنظر گرفته شود.

سرگذشت خیابان‌های پایتخت ایران، تا انتهای دوره قجری همین بود. با روی کار آمدن دوره پهلوی و بازشدن پای قزاق‌ها به کشور، نقطه عطفی در شهرسازی به‌وجود آمد. گستره شهر از هسته مرکزی، یعنی محدوده بازار، عودلاجان، سرچشمه، شوش، چاله‌میدان و سنگلج، چند کیلومتری فراتر رفت تا وسعت تهران افزایش یابد. در این راستا تهران دارای کوچه‌ها و خیابان‌های بسیاری شد که دو طرفشان را بناهایی تازه با معماری مرسوم آن زمان دربرگرفته بودند. در دوره پهلوی دوم -که با رشد چشمگیر مهاجرت به تهران همراه بود- چاره‌ای برای مدیران نبود جز گسترش شهر و شهرسازی. عده‌ای از مهاجران در حاشیه شهر، کلونی زندگی و حلبی‌آباد تشکیل ‌دادند و محله‌هایی جدید به شهر ‌چسباندند، عده‌ای دیگر هم سعی می‌کردند در نزدیکی دایره اصلی شهر خانه بسازند و شغلی دست‌وپا کنند. بر این اساس معابر نویی شکل گرفت که یا با راسته و کاربری‌های اطرافش همخوانی داشت یا اصلا مناسب زندگی شهری در دهه‌های آتی نبود.
تهران و خیابان‌هایش در دوره پیش از انقلاب به‌مرور رنگ خاکستری و ترافیک را تجربه کردند. همین شد که صحبت از طرح‌های ترافیکی به میان آمد و یک گروه‌ کارشناسی فرانسوی برای کمک به ماجرا وارد عمل شدند.
در دوره بعد از انقلاب هم جدا از آنکه طی چند برهه زمانی جمعیت شهر به‌شدت افزایش یافت و آسمانخراش‌ها و بلندمرتبه‌ها جای باغات و ذخیرگاه‌های تنفسی را گرفتند، همه‌‌چیز در خدمت خودروها قرار گرفت؛ رویکرد، خودرو‌محور شد و این چرخ ماشین‌ها بودند که روزبه‌روز کرامت و نیازهای بشری را له می‌کردند؛ بنابراین باید فرمان ایست صادر می‌شد. قدم اول جلوگیری از شهرفروشی و دشوار کردن مسیر برای آنهایی است که عادت به‌ خودروسواری دارند. این دقیقا همان قدمی است که مدیریت شهری فعلی برداشته تا راه برای ایجاد محله‌ها و معابری انسان‌محور مهیا شود؛ تا خیابان‌هایی کامل ایجاد شوند و کم‌کم آسمان خاکستری تهران، به آبی آسمانی رنگ عوض کند. برای این منظور اکنون می‌توان از سیاست‌های صحیح آن‌ور آبی، برداشتی درست داشت؛ نه مثل ناصرالدین‌شاه با چشمان بسته. خیابان کامل به این مفهوم که تمامی مدهای حمل‌ونقلی در آن دیده شود؛ خیابانی که همه اقشار جامعه و شهرنشینان، از نوجوان و جوان گرفته تا سالمند، فرد دارای معلولیت، نابینا، ناشنوا و فردی که به‌صورت موقت دارای معلولیت شده بتوانند نیازهای شهری خود را تامین کنند. حال برای رهایی از این ترافیکی که طی هفته‌های  پیش همه‌مان تجربه کردیم  باید صبر به خرج دهیم و همه‌مان مشارکت داشته باشیم. این راهی که شهردار تهران برای پویش دوچرخه‌سواری در پیش گرفته و توصیه می‌کند تا می‌توانیم دست از فرمان خودروهای شخصی برداریم و بر غربیلک دوچرخه بگذاریم یا پیاده و با استفاده از مترو و اتوبوس خودمان را به مقصد برسانیم، حوصله می‌خواهد. اینطور نیست که امروز او مطلبی را بیان کند و فردا روزی منتظر معجزه‌ای باشیم که ترافیک روان شده و آسمان آبی. وگرنه که با عنایت الهی و وزش باد و بارش باران در این شهر تنها آلودگی پس زده می‌شود و ترافیک همچنان باقی خواهد ماند.
ایده خیابان کامل در علم مهندسی ترافیک و برنامه‌ریزی شهری برای معابر شهری یعنی معبری که بهبود امنیت، کاهش هزینه‌های حمل‌ونقل، ارائه راه‌حل‌های جایگزین برای خودروهای شخصی، تشویق مردم به حفظ سلامت از طریق پیاده‌روی و دوچرخه‌سواری، ایجاد حس ایمنی در تردد، بهبود کارکردهای اجتماعی و بالابردن ارزش املاک مجاور را در پی دارد. حالا که شهردار پایتخت فرمان رونق پیاده‌محوری و دوچرخه‌سواری را صادر کرده، متخصصان و مدیران شهری به بررسی جوانب اجرای چنین خیابانی بپردازند و شرایط اجرا را فراهم آورند.

سخن پایانی: مرور تاریخ تهران نشان از آن دارد که مردم این شهر اگرچه علاقه‌ای خاص به پیاده‌روی و دوچرخه‌سواری داشتند و تحمل‌شان برای رسیدن از مبدأ به مقصد بسیار بالا بود اما به مرور سواره‌شدن را ترجیح داده و کاهش سلامت خود را نشانه رفته‌اند. این در حالی است که شبکه پیاده شهری مدرن در زندگی دور یا نزدیک اجدادمان در تهران قدیم، اصفهان، یزد، کرمان، کاشان، رشت، دزفول، تهران و... وجود داشت؛ آن وقت که اقوام ایرانی پای پیاده، راه منزل تا بازار، مزرعه، حمام، قهوه‌خانه، بلدیه، نظمیه، مکتبخانه، مسجد، دارالحکومه، باغ و... را طی می‌کردند. امروز هنگامی است که این رفتار باید در ادبیات مدیران شهری‌مان جای گیرد؛ در این مسیر درست جای هیچ درنگی و تعارفی نیست. نکته مهم اینجاست که تعدادی از معابر در مناطق 22گانه تهران، ظرفیت لازم برای تبدیل به یک‌خیابان کامل را دارند؛ خیابانی که به همه شهروندان در آن احترام کامل گذاشته می‌شود. به‌عبارتی پیاده‌ها می‌توانند با خیالی آسوده روی سنگفرش‌ها و موزاییک‌های مناسب‌سازی‌شده گام بردارند، گاهی مکث کنند و روی نیمکتی درنگ داشته باشند، وسایل و خریدهای خود را در حالتی امن کنار خود قرار دهند و تصمیم بگیرند که ادامه مسیر را پیاده طی کنند یا سوار بر ناوگان حمل‌ونقل عمومی به مقصد برسند. در این خیابان دوچرخه‌ها حق تردد کامل دارند؛ البته سهم‌شان به همان نسبتی تعریف شده که برای دیگران است. در این نوع خیابان، افراد دارای معلولیت و توان‌یابان به‌طور امن و آسان عبور و مرور خواهند داشت. خیابان کامل به نیازهای شهری آنها پاسخ مناسبی می‌دهد.

این خبر را به اشتراک بگذارید