روایت امیردریادار خانزادی، فرمانده نیروی دریایی ارتش از توقیف کشتی انگلیسی توقف ناو آمریکایی 600کیلومتر دورتر از مرزهای ایران و تحولات خلیج فارس
تیغ دیپلماسی هستیم
مجید مهرابی ـ دبیر گروه سیاسی
از نیروی دریایی بهعنوان یکی از بازوهای دیپلماسی ایران یاد میشود. به قول امیردریادار خانزادی، فرمانده نیروی دریایی ارتش، این نیرو بخشی از تیغ دیپلماسی است؛ این نیرو میتواند مثل وزارت امور خارجه بر توسعه دیپلماسی کشور اثرگذار باشد. بیراه نیست که به بخشی از هیاهوی یک سال آمریکا علیه ایران اگر در عرصه دیپلماسی پاسخ داده میشود به بخش دیگری از این جنگ روانی در دریا جواب داده میشود. به یاد بیاوریم اردیبهشت امسال وقتی اعلام شد ناو آبراهام لینکلن عازم خلیجفارس میشود چه هیاهویی به راه افتاد که این ناو پیام جنگ به تهران میبرد؛ فارغ از اینکه ناو آمریکایی از 600کیلومتری مرزهای آبی ایران نتوانست جلوتر بیاید و همانجا متوقف شد. این جایگاه امروز نیروی دریایی ایران در آبهای آزاد است. امیر دریادار خانزادی که آبانماه سال 1396از سوی رهبر معظم انقلاب بهعنوان فرمانده نیروی دریایی منصوب شد، در گفتوگوی یکساعته خود با همشهری میگوید که صحبت از ائتلافهای دریایی علیه ایران حرف مفت است؛ هیچ شناور معناداری در خلیجفارس نیست که ائتلاف تشکیل دهد. او میگوید خلیجفارس امن است و وقتی نیروهای بیگانه متوجه میشوند زیردریاییهای ایران در اسکله نیستند وحشت میکنند و نزدیک مرزهای ایران نمیشوند.
دریادار خانزادی در این گفتوگو روایتی از نقش نیروی دریایی در دوران دفاعمقدس بهدست داده و در ادامه هم به جایگاه نیروی دریایی ایران در آبهای دنیا میپردازد. او از ساخت یک زیردریایی جدید به نام بعثت خبر میدهد.
من پیش از آنکه وارد اتاق شما بشوم در محوطه ستاد نیروی دریایی جملهای را از رهبر معظم انقلاب روی یکی از دیوارها درباره همکاری نیروی دریایی و دستگاه دیپلماسی در عمق بخشیدن به راهبردهای نظام دیدم. نیروی دریایی و دستگاه دیپلماسی چگونه در کنار هم قرار میگیرند؟
با افتخار باید بگویم در مجموعه نیروهای مسلح، ما بیشترین تدبیر را از مقام معظم رهبری در حوزه دریا و نیروی دریایی داریم؛ مثلا درباره همین موضوع دیپلماسی دفاعی که اشاره کردید، زمانی که صحبت از گسترش دریانوردیهای نیروی دریایی شد، حضرت آقا فرمودند هرقدر نیروی دریایی و وزارت امورخارجه و یکی از نیرویهای دیگر، بتوانند عمق اقدام عمل را در حوزه دیپلماسی دریایی گسترش بدهند و امتدادهای عمقی نظام را افزایش بدهند، چیز خوبی است. ایشان نیروی دریایی را در کنار سامانه دیپلماسی کشور قرار دادند. ما همیشه میگوییم نیروهای نظامی در امتداد دیپلماسی هستند؛ جایی که تیغ دیپلماسی نمیبرد نیروهای نظامی در کنار دیپلماسی قرار میگیرند و این تیغ را برندهتر و مؤثرتر میکنند. درباره نیروی دریایی باید گفت خودش بخشی از این تیغ است. من همیشه درباره نیروی دریایی یک مثالی میزنم. میگویم معمول نیست وقتی رئیسجمهور یک کشور و یا بلندترین مقام سیاسی یک کشور به کشور دیگری سفر میکند با خودش سلاحی حمل کند، ولو در حد تسلیحات انفرادی و کوچک. حفاظت و تامین امنیت مقامات دیپلماتیک در کشور میزبان بهعهده میزبان است و اگر یکی از مقامات با خودش سلاحی حمل کند، به اقتدار ملی کشور میزبان برمیخورد. در مقابل، نیروی دریایی تنها نیرویی است که با همه تسلیحات خودش، در بندر یک کشور دیگر پهلو میگیرد. یک ناوشکن با تمام تسلیحات اعم از توپخانه، موشکها و هر تسلیحات دیگری که روی شناور دارد در بندر کشور دیگر پهلو میگیرد.خب این پدیده، معانی مختلفی دارد؛ معنای اول این است که ناوگان دریایی در امتداد دیپلماسی یک کشور حرکت میکند. معنای دوم این است که تسلیحات نیروی دریایی برای برقراری صلح و امنیت پایدار بهکار گرفته میشود. معنای سوم این است که ما بهعنوان نیروی دریایی معتقد به برقراری امنیت بهصورت جمعی هستیم. معنای چهارم این است که وقتی نیروی دریایی بخشی از نیروی انسانی و تسلیحات ارزشمندش را در آغوش یک کشور دیگر قرار میدهد، بالاترین سطح از مودت و دوستی را نمایش میدهد، بنابراین نیروی دریایی برای نظام امتداد عمقی ایجاد میکند و آقا هم فرمودهاند هر چه این امتداد عمقی بیشتر شود قطعا به نفع نظام است.
موردی بوده که تیغ دیپلماسی نبریده باشد و نیروی دریایی وارد شده باشد؟ مثلا توقیف آدریان دریا و اتفاقات بعدی آن مصداقی از همکاری نیروی دریایی و دستگاه دیپلماسی بود؟
نیروی دریایی نقشهای متعددی دارد که نقش نظامی یکی از آن نقشهای متعدد است. ما در دوران دفاعمقدس نقش برجسته نظامی نیروی دریایی و همینطور نقش این نیرو در حوزه اقتصاد ملی را دیدهایم. بخش دیگری از مسئولیتهای نیروی دریایی نقشهای پلیسی است. برای مصداقش میتوانیم به دزدی دریایی اشاره کنیم که بخشی از نقش امنیتبخشی به دریا و ایفای نقش پلیسی نیروی دریایی در این حوزه تعریف میشود. بخشی از ایفای نقشهای نیروی دریایی نقشهای ملاطفتآمیز و مردمیاری است که در دنیا به آن HADR (Humanitarian Assistance and Disaster Relief) میگویند. در موضوع آدریان دریا که به وسیله انگلیسیها توقیف شد یا دقیقتر بگوییم مورد راهزنی دریایی قرار گرفت، باید بگویم بهدلیل هزینههای بالا معمولا هیچ ناوگان تجاری به وسیله ناوگان نظامی اسکورت نمیشود مگر درمواقع و موارد خاص. در موارد و مواقع خاص هم ما این آمادگی را داریم که ناوگانمان را در سراسر دنیا اسکورت کنیم. کار انگلیسدر مورد آدریاندریا بیشتر سیاسی بود؛ یعنی هیچ تخلفی در زمینه حقوق بینالملل دریا و کشتیرانی آزاد وجود نداشت. آنها به نوعی سیاستهای استکبار جهانی را دنبال کردند و راهزنی دریایی را مرتکب شدند و بعد هم با فشار و اعمال قانون مکلف به رهاسازی نفتکش ما شدند.
در توقیف کشتی انگلیسی استناایمپرو نیروی دریایی ارتش هم نقش داشت؟
با توجه به اینکه کشتی انگلیسی تخلف کرده بود، مطالبهای از طرف سازمان بنادر و دریانوردی از نیروی دریایی سپاه صورت گرفت و نیروی دریایی سپاه هم در چارچوب قوانین و مقررات ماموریتش را به خوبی انجام داد. در موقع انجام ماموریت، ناوشکن سهند در محل حضور داشت که اگر نیروی دریایی انگلستان خطایی کرد، پشتیبانی قاطع از نیروی دریایی سپاه داشته باشد و وارد عمل شود و از مداخله نیروی دریایی انگلستان که یک FREE GATE داشت، جلوگیری کند. آنجا یک تقسیم کار مشخص داشتیم، برابر این تقسیم کار که به ابعاد آن نمیشود اشاره کرد، تکلیف بر این بود که نیروی دریایی سپاه این ماموریت را انجام دهد که الحمدلله خیلی خوب هم انجام داد. ماموریت هم از سمت سازمان بنادر و دریانوردی که متولی کنترل و نظارت و تحکیم قوانین ملی و حقوق بینالملل دریاها در آبراههاست تعریف شده بود.
من جملهای از یکی از فرماندهان ارشد نظامی کشور خواندم که وضعیت نیروی دریایی ایران در زمان جنگ و در زمان حال حاضر را مقایسه کرده بودند؛ ایشان گفته بودند نبرد در عرصه اروندرود کجا و حضور در آبهای مدیترانه کجا! ما به لحاظ قدرت دریایی امروز کجای دریا ایستادهایم؟
برای پاسخ به این سؤال ابتدا باید تصویر درستی از نیروی دریایی بهمعنای خاص و بعد نیروی دریایی زمان دفاعمقدس و نیروی دریایی بعد از دفاعمقدس ایجاد کنیم؛ ابتدا باید پیچیدگیهای حضور در دریا را تشریح کنیم. نیروی دریایی مجموعهای مرکب از تجهیزات و نیروی انسانی و سیاستهاست. ما هم ناوگان شناورهای سطحی را داریم که در طبقات و سطوح مختلف از سنگین تا سبک دستهبندی میشوند. تقسیمبندی دیگر محدودههای مناطق دریایی تحت حاکمیت جمهوری اسلامی ایران است. بخشی از مناطق دریایی ما از خط مبنا تا 12مایلی ساحل تعریف میشود.بخشی از این منطقه 12مایلی در آبهای نیمهبسته است؛ مثل منطقه خلیجفارس یا تنگه هرمز. بعد از آن محدوده، منطقه نظارت است که تا 24مایل دریایی تعریف میشود، بعد از آن منطقه فلات قاره است و بعد هم منطقه انحصاری-اقتصادی که تا 200مایل دریایی تعریف میشود. بعد از منطقه انحصاری- اقتصادی دیگر وارد تعریف دریاهای آزاد میشویم. خب، ما چقدر منطقه انحصاری - اقتصادی داریم؟ بیشترین عرض منطقه انحصاری - اقتصادی ما نقطه تلاقی منطقه ایران، عمان و پاکستان است. همین منطقه در داخل خلیجفارس بین جمهوری اسلامی ایران که تمام شمال خلیجفارس را در حاکمیت خودش دارد و کشورهای کوچک جنوبی خلیجفارس تقسیم میشود. در این مناطق دریایی چه شناورهایی را بهکار میگیریم؟ ما در مناطق تحت حاکمیت 12مایلی و آبهای داخلی، شناورهای سبک نیاز داریم، در منطقه عمیقتر و شرایط اقیانوسی، شناورهای کمی سنگینتر نیاز داریم، منطقه انحصاری- اقتصادی به همین شکل و در دریاهای آزاد شناورهای سنگینتر مثل ناوشکنهای موشکانداز را بهکار میگیریم. زیر سطح دریا عرصه دیگری است که تنوع گستردهای دارد و متناسب با قدرت دریا، عمق دریا و شرایط اقیانوسی و دریای نیمهبسته، زیرسطحیها تنوع خاص خودشان را دارند که از قدیرکلاس گرفته تا زیردریایی فاتح و زیردریایی طارق که سنگینتر هستند، تقسیمبندی میشوند، انشاءالله بهزودی ساخت زیردریایی سنگین جمهوری اسلامی تحت عنوان زیردریایی بعثت را هم آغاز خواهیم کرد.
ساخت این زیردریایی در چه مرحلهای است؟
طراحیهای مفهومی و جزئی انجام شده و کار ساخت بهزودی آغاز خواهد شد. بعثت، زیردریایی سنگینی است که حتی از زیردریایی کلاس طارق سنگینتر است. خب روی سطح دریا که میآییم طیف دیگری از تجهیزات اعم از بالگردها، هواپیماهای سرنشیندار ترابری، هواپیماهای گشت و شناسایی دور پرواز و همینطور هواپیماهای بدون سرنشین یا پهپادها تعریف میشوند. بعضی از ناوهای ما برای اینکه عملیات ضدزیردریایی انجام بدهند بالگرد ضدزیردریایی با خودشان حمل میکنند. طیف دیگری از مجموعه تجهیزات نیروی انسانی و نیروی دریایی متمرکز بر دفاع ساحلی است. اینجا مجموعه ارزشمندی از تکاوران دریایی و تفنگداران دریایی و تیم عملیات ویژه با تجهیزات خودشان مستقر میشوند. ملاحظه میکنید که دفاع در دریا دفاعی چندبعدی و چندلایه است؛ سطح را دارد، زیرسطح را دارد، آسمان را دارد، فضای الکترومغناطیس را دارد که همگی این مجموعه هم باید یکپارچگی و هماهنگی داشته باشند. شناوری که به دریا میرود، همزمان باید با سطح بجنگد، دشمن را ببیند، پرتابهایی را که به طرفش انجام میشود از دور ببیند، هواپیماهایی که از بالا پرواز میکنند، ببیند و هواپیماها و بالگردهایی که خودش باید هدایت کند و زیردریایی که زیر آب قرار میگیرد را مراقبت کند. تمام این پیچیدگیهای نبرد را درنظر بگیرید تا من به دفاعمقدس و وضعیت نیروی دریایی در زمان دفاعمقدس برگردم. اخیرا یکی از اعضای باقیمانده حزب بعث عراق گفتوگویی انجام داده و گفته است ما انتظار نداشتیم جنگ با ایران اینقدر طولانی شود و ما عملیات برقآسایی را پیشبینی کرده بودیم. خب چه چیزی استراتژی اصلی دشمن را به شکست کشاند؟ یکی از عوامل، عملیات اصلی تکاوران نیروی دریایی تحت عنوان عملیات 34روزه دفاع و مقاومت 34روزه بود. کمی عقبتر برگردیم و برویم به سال58؛ در این سال تکاوران نیروی دریایی برای مقابله با غائلهای که رژیم بعث در خوزستان آغاز کرده بود به این استان اعزام شدند. تکاوران برای مقابله با فتنه تجزیه خوزستان در آنجا مستقر شدند. اقدامات آنها بهشدت بازدارنده بود تا جایی که رژیم بعث متوجه میشود اگر تکاوران در این منطقه بمانند کاری از پیش نمیرود، بنابراین فتنه جدیدی را آغاز کردند. عدهای، لباس تکاوران نیروی دریایی را میپوشیدند و به اسم تکاور خرابکاری میکردند تا مردم، تکاوران را از این شهر بیرون کنند. استاندار وقت خوزستان، خیلی هوشمندانه نامهای را در تاریخ 15/1/59 به فرمانده وقت نیروی دریایی نوشت و اعلام کرد تکاوران این نیرو نهتنها اقدام خلافی نکردهاند بلکه در کنترل این فتنه بسیار مؤثر بودهاند. ایشان از نیروی دریایی درخواست کرد که تکاوران در منطقه بمانند. در آن مقطع نیروی دریایی از آنجا که حواشی مرز را کنترل میکرد، طرحی را تحت عنوان طرح ذوالفقار به ارتش ارائه میدهد. در این طرح حمله رژیم بعث عراق به ایران پیشبینی و توضیح داده شده بود اگر عراق به ایران حمله کند چگونه باید با آن مقابله کرد. آن طرح در شهریور 59 به تصویب رسید. نگاه کنید هنوز خبری از حمله نیست؛ یعنی نیروی دریایی بسیار هوشمندانه تکاورانش را در خوزستان نگاه داشت، طرح ذوالفقار را ارائه داد و طرح تصویب شد. 30شهریور 59 هنوز حمله انجام نشده. گروه رزمی 421 نیروی دریایی در بوشهر مستقر میشود. جانشین نیروی دریایی در آنجا مستقر میشود و ناوگان نیروی دریایی در دریا برای مقابله با تهدید احتمالی آرایش دفاعی میگیرد. تکاوران در خرمشهر مستقر میشوند و 31شهریور که جنگ آغاز میشود جزو نخستین شهدا، شهید صفری است که روی پل خرمشهر به شهادت میرسد. تکاوران نیروی دریایی دشمن را که میگفت یکروزه خرمشهر را میگیرم، آبادان را محاصره میکنم و خوزستان را تجزیه میکنم، 34روز پشت دروازه خرمشهر نگه داشتند. وقتی به تکاوران دستور عقبنشینی داده میشود، حدود 160نفر شهید داده بودند و از یک گردان 600نفری یک گروهان باقی مانده بود که حاضر به عقبنشینی نبودند. دستور عقبنشینی بهعنوان یک اقدام تاکتیکی داده میشود و اینها به عقب میآیند.
در کنترل محاصره آبادان دشمن بهدلیل اینکه نیروی دریایی از دریا علیه آنها اقدام میکند با مشکل مواجه شد. نیروی دریایی به سکوهای البکر و الامیه حمله کرد و3عملیات پشتسر هم انجام داد؛اول عملیات اشکان، بعد شهیدصفری و بعد عملیات مروارید. عملیات مروارید هفتم آذر انجام میشود، یعنی 67 روز از حمله دشمن آغاز شده بود که با این عملیات کل پایانههای نفتی دشمن از حیز انتفاع خارج میشود. در عملیات مروارید بخش قابل توجهی از نیروی دریایی عراق منهدم میشود و میرود در خور عبدالله و تا آخر دفاعمقدس در آنجا گیر میافتد. یعنی تا آخر جنگ دشمن در دریا هیچ حضور معناداری ندارد. شما نگاه کنید 67روز از دفاعمقدس میگذرد، نیروی دریایی چه نقش بزرگی را ایفا میکند. در آن زمان ما تقریبا نصف خلیجفارس را از شمال تا انتهای منطقه انحصاری اقتصادی -200مایلی دریا- بهعنوان منطقه جنگی اعلام میکنیم؛ یعنی هرکس وارد این منطقه شود احتمال اینکه بهعنوان یک اقدام دفاعی مورد اصابت نیروی دریایی قرار بگیرد، هست. خطوط مواصلاتی دشمن رژیم بعث در همین منطقه قرار دارد و خطوط ورودی تمام ناوگان تجاریاش قطع میشود؛ علاوه بر این ما تمام خطوط خروجیاش را هم قطع میکنیم، یعنی نهتنها فعالیت سکویهای نفتی دشمن و ناوگان نظامیاش را متوقف میکنیم، بلکه ناوگان تجاریاش را هم در دریا زمینگیر میکنیم. نتیجه این شد که چرخه اقتصاد دشمن متوقف شد. اگر استکبار جهانی و همین کشورهای کوچک جنوبی خلیجفارس پشت سر رژیم بعث عراق نمیایستادند و از آن حمایت نمیکردند در همان 67 روز غائله جنگ خاتمه پیداکرده بود. چون کل شاکله اقتصاد جنگ که موتور محرکه جنگ است، متوقف شد. از زمین و هوا حمایتش کردند. بندر آبادان و بندرامام که مهمترین بنادر ما بود، در همان منطقه پیک درگیریهاست، یک تکلیف بزرگ نیروی دریایی باز نگاه داشتن خطوط مواصلاتی دریای خودی است. بروید به آن دوران نگاه کنید. ما همهچیزمان وارداتی بود؛ با این بحرانی که جنگ ایجاد کرده بود و تحریمهایی که علیه انقلاب اسلامی اعمال شده بود، ببینید شرایط نفت چگونه شده بود. ما خط صادراتی همان نفتی که مورد تحریم بود را باز نگه داشتیم.
که اقتصاد کشور دچار آسیب نشود؟
بله، اقتصادی که بهطور کامل وابسته به بیرون بود. حتی اگر فاصله امروز و آن روز را بسنجیم ما آن روز همه تسلیحاتمان از خارج وارد میشد و تجهیزاتمان به نوعی اروپایی یا آمریکایی بود. ما با تسلیحات دفاعی عاریهای جنگ را در مقابل همه استکبار جهانی برنده شدیم. وقتی که نزدیک 5هزار مستشار خارجی از ایران میرفتند آنها میگفتند ما میرویم که برگردیم؛ چون میدانیم که امکان ندارد اینها بتوانند این تسلیحات را بهکار بگیرند. نیروی دریایی و هوایی 2نیروی تجهیزاتمحور هستند و مستشاران خارجی میگفتند اینها بهشدت به ما وابستهاند؛ ما اگر اخراج شویم، همه تجهیزاتشان از کار میافتد. همه آن تجهیزات را ما در دفاعمقدس بهکار گرفتیم و یک سر سوزن به ما کمک نکردند.
ما تکنولوژی ساخت موشک را با مهندسی معکوس و بهروایتی موشکهایی که از لیبی خریدیم بهدست آوردیم. میفرمایید تکنولوژی ساخت زیردریایی را هیچ کشوری به کشور دیگر نمیدهد. این تکنولوژی را از کجا آوردیم؟
دهه 70 با خرید زیردریاییها از روسیه آغاز شد. با همه محدودیتهایی که در آن زمان بود، 3 فروند زیردریایی خریدیم. کمتر از 10سال عملیات ساخت نخستین زیردریایی شروع شد و قدیرکلاسها در دهه 80پا به عرصه گذاشتند. بلافاصله بعد از آنها کار ساخت زیردریایی فاتح را شروع کردیم که یک زیردریایی نیمهسنگین است. کسی اژدر در اختیار ما نمیگذاشت؛ همین امروز هم کسی در اختیار ما نمیگذارد. کار ساخت اژدر را هم آغاز کردیم؛ مثلا اژدر والفجر یک اژدر بومی است. سال گذشته ما به این قابلیت دست پیدا کردیم که از زیردریایی موشک پرتاب کنیم. فقط تعداد انگشتشماری از کشورهای دنیا به یک فناوری بومی دست یافتهاند. شما وقتی تجهیزات را برای جنگ میبرید، این تجهیزات روی زمین داستان خودش را دارد و روی دریا داستانش پیچیدهتر میشود. در وهله اول شما چه در دریای طوفانی باشید و چه در دریای آرام باید با آب مقابله کنید. روی آب فناوریهای تجهیزات پیچیدهتر میشود. تجهیزات کاملا باید در آب نفوذناپذیر باشد. باید گاز به آن نفوذناپذیر باشد. در شرایط دریای مواج این تجهیزات باید پایدار بماند. باید متعادل باشد، عرشه ناو که میچرخد این تجهیزات همواره باید در سطح افق باقی بماند. همه این تجهیزات پایدارکننده میخواهند. لوله توپ با تغییر جهت ناو نباید تغییر کند. همواره باید هدف را نگاه کند. موشک همینطور و رادارها هم همینطور. حالا همه اینها را شما جمع کنید و روی یک شناور-زیردریایی- فشرده کنید و ببرید زیرآب. ببینید چقدر پیچیدگیهای استفاده از تجهیزات بیشتر میشود.
بعد از الحاق زیردریایی فاتح به ناوگان دریایی یکی از وبسایتهای آمریکا گزارشی را منتشر کرد و نوشت که« فاتح» کابوس آمریکاییهاست؛ فاتح چه ویژگیهایی دارد که کابوس آمریکاییها شده است؟
بهدلیل اینکه برای نخستینبار از روی زیردریایی فاتح موشک از زیر سطح دریا پرتاب میکنیم. این زیردریایی اژدر بومی دارد، سامانههای هدایت کنترل بومی دارد و قوس و صعود بومی دارد. یک روزی غربیها به ما تجهیزات میدادند و ما قابل تهدید بودیم. یعنی میدانستند ما تا چه عمقی میتوانیم برویم، با چه سرعتی حرکت میکنیم و چه قابلیتها و تواناییهایی داریم و ما را تحلیل و تهدید میکردند. امروز ما دیگر نیروی دریایی خطی نیستیم. خطی به این معنا که قابل تهدید نیستیم. این است که دشمن را نگران کرده است. وقتی زیردریایی فاتح یا قدیر یا طارق ما کنار اسکله نیست دشمن دیگر جرأت نمیکند به مرزهای دریایی ما نزدیک شود. رفتارشان را ببینید. ناو هواپیمابرشان 300مایل دورتر از مرزهای ما میایستد.
برای همین بود که ناو آبراهام لینکلن که با تبلیغات زیاد راهی خلیجفارس شد، در یک فاصله بسیار دور از مرزهای ایران متوقف شد؟
بله. نهتنها وارد نشد، بلکه 600کیلومتر دورتر ایستاده بود. اگر یک روزی جرأت کرد نزدیک ما شود، معنایش این است که حدس میزند ما کاری با او نداریم. بهزودی اتفاق میافتد که ما همه اینها را از خلیجفارس بیرون میریزیم. خلیجفارس منطقه بسیار امنی است. به تاریخ خلیجفارس نگاه کنید؛ به غیر از جنگ تحمیلی که آنها آغازگرش بودند، ما سابقه جنگ و درگیری و خونریزی نداریم. الان هم اگر در خلیجفارس هستند صرفا برای ناامن و ناپایدار کردن این منطقه است. آنها بیرون باشند خلیجفارس اصلا نزاع و درگیری ندارد. همه کشورهای منطقه با هم برادرند و ظرفیتهای قابل اشتراکگذاری دارند. این امکان وجود دارد که ائتلاف قدرتمند در این منطقه شکل بگیرد برای آنکه ناامنیها را در خارج از خلیجفارس امن کنند. منطقه خلیجفارس امن است، تنگه هرمز امن است، سواحل دریای خلیجفارس امن است و دریای عمان امن و اینها به برکت وجود نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران است.
ما اگر زیردریاییهایمان را سطحبندی کنیم بعثت در مقایسه با فاتح و قدیرکلاس در چه سطحی قرار میگیرد؟
از زیردریایی طارق هم پیشرفتهتر است. بهترتیب قدیر، فاتح و بعثت هستند. اگر بگوییم فاصله بین قدیر و فاتح صفر تا 50است، در فاصله فاتح و بعثت باید بین 100تا هزار عدد بگذاریم. فاصله خیلی زیاد است.
در سفری که به روسیه داشتید، قرارداد محرمانهای امضا شد که یکی از محورهای این قرارداد مانور مشترک نظامی ایران، روسیه و چین بود. این مانور بهمعنای ائتلاف دریایی این 3کشور است؟ جریان اینکه اول گفته شده این مانور قرار است در خلیجفارس برگزار شود، چه بود؟
ببینید اینجا موضوع ائتلاف نیست. کشورها به لحاظ منافع قابل تقسیم در کنار هم همکاری میکنند. وقتی میگوییم منافع قابل تقسیم یعنی آن چیزی که بهعنوان منافع ملی خط قرمز قطعی صدرصدی نیست؛ مثلا حضور در دریای آزاد برای ما منافع قابل تقسیم است و برقرار کردن امنیت در دریاهای آزاد منافع قابل تقسیم است. هر کشوری نیروی دریایی با قابلیت آبهای آبی اقیانوسی دارد که به آن blue water navy میگویند و ظرفیتهایش را برای دستیابی به امنیت جمعی به اشتراک میگذارد. نیروهای دریایی ایران، روسیه و چین این قابلیت را دارند که امتیازهایشان را برای برقراری امنیت جمعی در اقیانوسها و دریاهای آزاد به اشتراک بگذارند. اسم این رزمایش هم اگر اشتباه نکنم، کمربند امنیت دریایی است؛ یعنی ما یک کمربندی در دریای آزاد برای حمایت از آزادی دریانوردی و حرکت آزادانه کشتی تجاری ایجاد میکنیم. این رزمایش به نوعی برای جلوگیری از ایجاد کانون ناامنی هدایت شده توسط استکبار جهانی است. این رزمایش در منطقه اقیانوس هند است. قبلا هم من همین را عرض کرده بودم؛ حالا هر کسی به زعم خودش برداشتی کرده و تلاش کرده بود این موضوع را به انحراف بکشاند. خلیجفارس یک منطقه امن است از نظر ما، نقاط و کانونهای ناامنی در آن شکل نمیگیرد. تنها کانون ناامنی در اینجا آمریکاییها و انگلیسیها هستند. بقیه هم که میگویند ما وارد ائتلاف با آمریکا و انگلیس شدهایم حرفهای مفت است؛ اصلا ائتلافی در خلیجفارس وجود ندارد، شناور معناداری وجود ندارد، چیزی نیست در آنجا که بگوییم ائتلاف دریایی و بیشتر جنبه نمایشی است. این حرفها فریبکارانه است. کسانی که گشت دریایی و ناو و دریا را میفهمند متوجه هستند که این رفتارها ریاکارانه است و از بابت پولهایی که از برخی کشورها گرفتهاند میخواهند نمایش بدهند که ما هستیم.
شرح اعزام تکاوران با کت و شلوار برای عملیات نجات سانچی
حضور شما در فرماندهی نیروی دریایی به ماجرای کشتی سانچی گره خورد. همان موقع در خبرها گفته شد شما فرمانده نیروی دریایی چین را شبانه بیدار کردهاید و گفتهاید تکاوران دریایی ما باید برای نجات سانچی عازم چین شوند. ظاهرا هم طرف چینی مقاومت میکرده است. جریان این اعزام تکاوران چه بود؟
چون کمی از آن ماجرا گذشته شاید ذکر خاطره خیلی دقیق نباشد. آن حادثه هزاران مایل از مناطق دریایی ما فاصله داشت و اگر کسی بخواهد بگوید حادثهای در 2هزار مایلی، 3هزار مایلی یا 5هزار مایلی آبهای سرزمینی ما رخ داده و من فردا آنجا هستم، قطعا دروغ میگوید. سرعتها روی دریا مشخص است، جابهجاییها مشخص است و هفتهها طول میکشد که یک مجموعهای خودش را برای کمکرسانی به آنجا برساند. در تمام دنیا مقیاس همین است؛ تفاوت قویترین نیروی دریایی با ضعیفترین نیروی دریایی در تجهیزات و مهارتهاست وگرنه سرعتها در دریا مشخص است؛ حدودا 60کیلومتر در ساعت. اخبار سانچی را که از رسانهها دنبال میکردیم نگرانکننده بود. من بهعنوان یک ایرانی چیزی که به ذهنم رسید این بود که تیم عملیات ویژه ما بهعنوان یک مجموعه جان بر کف که برای شرایط سخت و خطرناک آموزش دیده است آمادگی انجام عملیات امداد و نجات را دارد. این را به مجموعه نیرویهای مسلح اعلام کردیم که ما برویم کمک کنیم؛ مورد استقبال قرار گرفت و شرکت ملی نفت هم استقبال کرد. وقتی به طرف چینی موضوع را منتقل کردیم، بهطور طبیعی ورود عناصر نظامی یک کشور به کشور دیگر آن هم به این شکل، حاشیههایی دارد. ما هم باید بپذیریم که یک وقتی اگر تیم عملیات ویژه چین بخواهد وارد کشور ما شود و کاری را برای نفتکش خودش انجام دهد به ما برمیخورد، با این حال آنها خیلی هوشمندانه این را از ما پذیرفتند. من با وابسته نظامی که صحبت میکردم با توجه به آن اختلاف زمانی که بین کشور ما و چین بود، ایشان گفتند اینجا ساعت 12یا 11شب است و دسترسی به فرمانده نیروی دریایی چین خیلی سخت است. من هم با تحکم گفتم این موضوع برای مملکت ما خیلی مهم است و ایشان را هر طوری شده پیدا کنید و درخواست ما را به ایشان منتقل کنید. همین اتفاق هم افتاد. درخواست منتقل شد و استقبال از این تیم عملیات ویژه را به این شرط پذیرفتند که تکاوران ما با لباس نظامی نیایند. خب، خیلی از حرفها را نمیشود گفت؛ دردآور است. هنوز هم نمیشود گفت. ما برای اینکه مجموعه تکاورانمان را به این عملیات نظامی اعزام کنیم، خیلی سریع برای اینها لباسهای یکدست و یک شکل تهیه کردیم. وقتی که رفتند یک تعدادی در داخل کشور گفتند که تکاورهای کت و شلواری رفتند. خیلی از این موضوع آزار دیدیم. روزی که آنها به آنجا رسیدند، بلافاصله گفتند که شناور سریع حرکت کند و ما را به محل ببرد. چینیها آمادگی برای این کار نداشتند و البته خیلی سریع آماده شدند و باید تشکر کرد از آنها بابت این هماهنگیها. شناور که نزدیک سانچی رسید ما روزهایی را از دست داده بودیم. تیم ما اعلام کرد سریع ما را منتقل کنید روی سانچی. آنها اعلام کردند خیلی خطرناک است و این امکان وجود ندارد. اصرار تیم عملیاتی ما منجر به این شد که آنها گفتند بنویسید که خودتان درخواست دادهاید ما شما را روی سانچی ببریم. نوشتند. در همین فرایند، آن انفجار عظیم و دردناک روی سانچی رخ داد و متأسفانه سانچی جلوی چشمان ما غرق شد.
ـ وقتی زیر دریایی فاتح ما کنار اسکله نیست دشمن جرأت نمیکند به مرزهای ما نزدیک شود، ناو لینکلن 600کیلومتر دورتر از مرزهای ما توقف کرد. به زودی زیردریایی بعثت را هم خواهیم ساخت
ـ وقتی تکاورانمان را برای عملیات نجات سانچی فرستادیم یک عده در داخل به آنها گفتند تکاوران کت و شلواری؛ خیلی از این موضوع آزار دیدیم
ـ ما همیشه میگوییم نیروهای نظامی در امتداد دیپلماسی هستند؛ جایی که تیغ دیپلماسی نمیبرد نیروهای نظامی در کنار دیپلماسی قرار میگیرند و این تیغ را برندهتر و مؤثرتر میکنند