خاطرات دوران کودکی جنایت آفرید
پسر جوان در حالت مستی خاطرهای تلخ از دوران کودکی دوستش برای او تعریف کرد و همینخاطرهگویی کافی بود تا دوست او عصبانی شود و دست به جنایتی هولناک بزند.
به گزارش همشهری، شامگاه هشتم خردادماه سال 96به مأموران کلانتری 16بندرعباس خبر رسید پسر جوانی که با ضربات چاقو بهشدت مصدوم شده بود ساعتی پس از انتقال به بیمارستان جان خود را از دست داده است. با گزارش این حادثه به قاضی محسن مینا، بازپرس جنایی بندرعباس، او به مأموران پلیس آگاهی دستور داد تا در اینباره تحقیق کنند. شواهد اولیه حاکی از آن بود که مقتول درحالیکه در جمع دوستانش بود با یکی از آنها درگیر شده و جان باخته است. آنطور که تحقیقات نشان میداد علاوه بر قاتل و مقتول در محل درگیری 5نفر از دوستان آنها نیز حضور داشتهاند که بهدلیل مصرف مشروبات الکلی بیشتر آنها حالت عادی نداشتهاند.
اولین سرنخ در اظهارات شاهد
در این شرایط بود که یکی از 7نفر حاضر در این جمع بازداشت شد و وقتی تحت بازجویی قرار گرفت جزئیات جنایت را شرح داد. او گفت: همهمان دوست بودیم. دور یکدیگر جمع شده بودیم و مشروبات الکلی مصرف میکردیم که ناگهان مقتول و صاحبخانه شروع به بگومگو با یکدیگر کردند و کار به دعوا و درگیری کشید. همگی حالت غیرعادی داشتیم و دعوا به جلوی در خانه کشید و در آنجا بود که صاحبخانه با چاقو چند ضربه به مقتول زد و این حادثه اتفاق افتاد. نمیدانم که مقتول به صاحبخانه چه حرفی زد اما هرچه بود او بهشدت عصبانی شد و این حادثه اتفاق افتاد. شواهد بهدست آمده گفتههای این جوان را تأیید میکرد و در ادامه چند شاهد دیگر که در این جمع حضور داشتند نیز حرفهای شاهد اول را تأیید کردند. در این شرایط بود که مأموران تلاشهای خود را برای دستگیری متهم به قتل آغاز کردند. با اینکه متهم به محل نامعلومی گریخته بود اما مدتی بعد مأموران به اطلاعاتی درباره مخفیگاه وی دست یافتند و او را دستگیر کردند.
اعتراف به قتل
متهم که 31سال دارد وقتی تحت بازجویی قرار گرفت به جنایتی که مرتکب شده بود اعتراف کرد. این نخستین مرتبهای بود که او دستگیر میشد و بررسی پروندهاش نشان میداد هیچ سابقه کیفری ندارد. متهم در اعترافاتش گفت: باور کنید که من ناخواسته و بهدلیل مصرف مشروبات الکلی با دوستم درگیر شدم. ما سالها بود که با یکدیگر دوست بودیم و هیچ اختلافی نداشتیم. او درباره شب حادثه گفت: حدود ساعت 7عصر بود که من و 2نفر از دوستانم مقداری مشروبات الکلی خریدیم و به خانه من رفتیم. چند دقیقه گذشت تا اینکه 4نفر دیگر از دوستانم ازجمله مقتول هم به خانهام آمدند تا با هم باشیم. همگی دوستان قدیمی بودیم و هیچ مشکلی با یکدیگر نداشتیم. یکی از آنها شروع به نواختن گیتار کرد. همگی حالت غیرعادی داشتیم تا اینکه مقتول شروع کرد به تعریف خاطره از دوران کودکی. ما از بچگی با هم بزرگ شده بودیم و به خوبی یکدیگر را میشناختیم. حرفهایی که مقتول زد برایم سنگین بود. او حرفهای بدی زد و به من نسبتهای بدی داد و باعث ناراحتیام شد. درحالیکه عصبانی شده بودم به او گفتم که از خانهام بیرون برود. او که توقع نداشت از خانهام بیرونش کنم عصبانی و با من درگیر شد. مشت محکمی بهصورتم زد و بینی و دندانم را شکست. درحالیکه صورتم غرق خون بود از روی عصبانیت چاقویی برداشتم و در شرایطی نامتعادل ضربهای به سینهاش زدم. آن لحظه به درستی نمیدانستم که چه کار میکنم؛ اما او روی زمین افتاد و من فرار کردم. متهم در ادامه گفت: من هیچ قصدی برای کشتن دوستم نداشتم. آن زمان حالت عادی نداشتم و این حادثه بهطور ناگهانی اتفاق افتاد و حالا هم از کاری که کردهام پشیمانم. تحقیقات از سایر افراد حاضر در محل وقوع جنایت، اظهارات متهم را تأیید میکرد. در این شرایط بود که متهم به قتل در حضور بازپرس پرونده صحنه جنایت را بازسازی کرد و پرونده با صدور قرار جلب به دادرسی به دادگاه کیفری یک استان هرمزگان فرستاده شد. براساس این گزارش، در این قرار اتهامات متهم قتل عمدی و مصرف مشروبات الکلی عنوان شده است و اولیای دم مقتول اعلام کردهاند خواستهشان قصاص قاتل است.