• پنج شنبه 12 تیر 1404
  • الْخَمِيس 7 محرم 1447
  • 2025 Jul 03
سه شنبه 24 اردیبهشت 1398
کد مطلب : 55878
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/1lXm
+
-

هوتن نجات و عادت به دوری از عادت

یادداشت
هوتن نجات و عادت به دوری از عادت

اصغر ضرابی ـ‌  منتقد و روزنامه‌نگار پیشکسوت

تاریخ و زمان بی‌گمان چه در افواه و چه در بسترهای عام، داور و عامل مهم تفکیک سره از ناسره است. بر‌خلاف باور و تثبیت جاری و ساری این عرف گاهی هم تاریخ ظالم و منسی و کاملا فراموشکار و فراموش‌سپار می‌شود. فی‌الواقع یکی از کبارات زمان و تاریخ، نسیان مسجل است. این قاعده در تمام زمینه‌ها اعم از هنر، سیاست، اقتصاد و... نافذ است. تا آنجا که در مورد شعر که محمل این نوشتار مجمل است، می‌توان موارد عدیده‌ای را که در گذشته و امروز به وقوع پیوسته و می‌پیوندد، متذکر شد.
برای پرهیز از اطاله کلام بهتر است به یکی از موارد اهم آن اشاره کنم. 45‌سال پیش جوان محجوب و آرامی – که شاید برخوردهای اجتماعی او را‌ برخی به حساب ملانکونی و اسکیزوفرنی می‌گذاشتند – با خجلت و شرمساری وارد کافه نادری شد. او که «هوتن نجات» نام داشت، با دو سه تن از شاعران موج نوی شعر امروز به حشر و نشر پرداخت. آنهایی که به زودی دور و بر این جوان سرشار از قریحه و استعداد را گرفتند، با ادعای سردمداری و داعیه‌داری شعر موج نو و با اطلاع از کمرویی و حتی بی‌پناهی او به جای حمایت، به سرقت تام اشعارش ‌پرداختند.
شاید امروز کسی نامی از هوتن نجات را به خاطر نیاورد، اما بسیاری اشعار او را با امضای شاعران دیگر شنیده و خوانده‌‌اند. یدالله رویایی، علمدار شعر حجم در اواسط زندگی شعری‌اش به هوتن نجات و شعر او نظر داشت تا چه رسد به احمدرضا احمدی و اسماعیل نوری‌علا و حتی محمدعلی سپانلو. در نثر هم صدالبته هوشنگ گلشیری، چند جلسه‌ای او را استثمار فکری کرد و از خود برای او مقتدایی ساخت.
همچنان که نسل جوان هیچ اطلاعی از نام و نشان شاعری به نام ک – تینا ندارد؛ همانی که آقای سهراب سپهری کپی‌کننده نوشته‌ها و اشعارش بود.
هوتن نجات از مصادیق بارز «من گنگ خواب دیده‌ام عالم همه کر» بود. من می‌پرسم؛ آیا خود‌تنبیهی مستدام و مداوم برای تاریخ لازم نیست؟
کجایند – هنوز شش، هفت‌تن از آنان زنده‌اند – متشاعران مدعی قائم به‌نفس بودن تا به ما بگویند وقتی زورچپان، خود را شاعر موج نو قلمداد می‌کردند، آیا نامی از هوتن نجات می‌بردند؟ هوتن نجات از نادر شعرایی بود که عادت به دوری از عادت داشت. اینجا باید از فریدون صدیقی سپاسمند بود که شعر بلند «برای بعد از ظهرهای آفتاب» هوتن نجات را در صفحه «هنر روز» روزنامه کیهان به چاپ رساند.
هوتن نجات از افراد نادری بود که صوم فواد (روزه ‌دل) داشت.


 

این خبر را به اشتراک بگذارید