آرامش روحی، کلید عبور از روزهای تلخ سیل
کارشناسان اجتماعی در گفت وگو با همشهری راهحلهای کاهش فشارهای روحی - روانی سیلزدگان را بررسی کردند
مهدیه تقوی راد _ خبرنگار
بلایای طبیعی همچون سیل، زلزله و... باتوجه به اثرات ویرانکننده گستردهای که بر جان و زندگی افراد دارند، میتوانند اثرات سوء روانی بسیاری را هم بهدنبال داشته باشند که به اعتقاد کارشناسان اجتماعی و روانی، میتواند تا حدود زیادی طبیعی باشد اما نکته مهم این است که مردم آسیبدیده برای روبهروشدن با مشکلاتی که بعد از این حوادث رخ میدهد، آماده شوند و زمینههای حفظ آرامش برای بازگشت دوباره آنها به زندگی در این مناطق فراهم شود. برخی فیلمها و اخباری که طی روزهای گذشته در رسانههای رسمی و شبکههای اجتماعی منتشر شده، بیانگر آن است که در بعضی از مناطق آسیبدیده از سیلهای اخیر اهالی بهدلیل وسعت حادثه و از دست دادن جان و مالشان، دچار علائم خشم، استرس، اضطراب و فشارهای روحی و روانی شدهاند؛ اتفاقهایی که برای حل آنها به اعتقاد کارشناسان «حفظ آرامش» مهمترین کلیدواژه خواهد بود. کارشناسان اجتماعی در گفتوگو با همشهری تأکید میکنند که مسئولان و نیروهای امدادگر که در مناطق آسیبدیده حضور دارند و تلاشهای بسیاری برای حل مشکلات مردم آسیبدیده انجام داده و میدهند، باید با صبر و همدلی بیشتر کنار آنها باشند و از کمکهای نیروهای مردمی و نهادهای مردمی و انجمنهای غیردولتی بهخصوص انجمنهای بومی و محلی و بزرگان مناطق استفاده کنند تا پیوند قویتری در مناطق آسیبدیده برای حل مشکلات شکل بگیرد. همشهری در گفتوگو با کارشناسان اجتماعی و روانشناسان به بررسی دلایل بروز مشکلات روحی و روانی مردم در مناطق سیلزده و حل این چالشها پرداخته است.
حسین ایمانیجاجرمی، جامعهشناس
وقوع سیل در مناطق گستردهای از کشورمان تبعات زیادی را به همراه داشت. بسیاری از مردم در سیل اخیر خانه و زندگی و تمام دارایی خود را از دست دادند و همین مسئله فشار روانی زیادی را به آنها وارد کرده و حتی در مواردی شاهد واکنشهای پرخاشگرانهای با امدادگران و مسئولان بودهایم.
کشور ما جزو کشورهای پرمخاطره در دنیا از نظر حوادث و بلایای طبیعی است و قبل از وقوع بلایا باید به فکر پیشگیری و جلوگیری از بروز خطر و یا کمکردن خسارات ناشی از حوادث و بلایای طبیعی بود اما متأسفانه موضوع پیشگیری هیچگاه بهطور جدی در اولویت اقدامات مسئولان و خود مردم نبوده است. معمولا بعد از وقوع حوادث و بلایای طبیعی زمانی که صحنه حوادث را دیده یا گزارشهایی را از این مناطق مطالعه میکنیم میبینیم تنها موردی که به آن توجه نشده ایمنی است و مشخص نیست مسئولان چطور به مردم اجازه دادهاند تا مثلا در بستر یا حاشیه رودخانه و مسیر سیلاب خانهسازی کنند و یا مسیر رودخانه به خیابان تبدیل شده است و یا اینکه چطور خود مردم روی بستر رودخانه خانه ساختهاند. اینها نیازمند اقدامات پیشگیرانهای است که باید قبل از بحران به آنها توجه کرد.
مسئله بعدی در زمان بروز حوادث غیرمترقبه انجام فعالیتهای داوطلبانه توسط سازمانهای مردمنهاد و مردم محلی در مناطق آسیبدیده است. مردم باید در قالب انجمنهای محلی و سازمانهای مردمنهاد منطقهای این آمادگی را داشته باشند تا در زمان وقوع حوادث و همراه با دستگاههای امدادی وارد کار شوند. خودشان قسمتی از کار را در دست بگیرند و فقط منتظر نیروهای امدادی نباشند.
نکته تأسفبار ماجرا اینجاست که عمده دستگاههای امدادی و داوطلبانه در شهرهای بزرگ مستقر هستند؛ درحالیکه استانهای محروم از کمترین امکانات برخوردارند و در چنین شرایطی وقوع واکنشهای پرخاشگرانه مردم حادثهدیده طبیعی است زیرا احساس میکنند که فراموش شدهاند. مردم تمام دار و ندار خود را از دست دادهاند و مسئولان بعد از وقوع حادثه به این مسئله فکر میکنند که چه اقدامی باید انجام دهند.
اما با همه اینها برای آرام کردن مردم آسیبدیده چه باید کرد؟ نکتهای که برای آرام کردن مردم در مناطق آسیبدیده باید به آن توجه شود این است که برنامههای بازسازی مناطق بلافاصله و با ذکر جزئیات برای مردم اعلام شود تا آنها اطمینان داشته باشند که مسئولان و دولت تا بازگشت زندگی عادی مجدد در کنار آنها خواهند بود. همچنین باید از روند پیگیری کار به مردم گزارش داده شود. مسئولان کشوری و مقامات محلی باید برنامههای خود را برای بازسازی و تابآوری اجتماعی اعلام کرده و توضیح بدهند که در زمینه بازسازی و ساخت شهرها و روستاهای آسیبدیده در محلهای ایمن چه اقداماتی را انجام میدهند و سازوکارهای جبران خسارت را برای مردم توضیح بدهند. همچنین نکته مهم این است که مسئولان به مردم قولی ندهند که امکان اجرای آن را نداشته باشند و وقتی قولی داده میشود باید به خوبی عملیاتی شود. ما الان با مسئله بحران اعتماد هم مواجه هستیم. گزارش سرمایه اجتماعی نشان میدهد که اعتماد به مسئولان پایین است و همین مسئله باعث میشود تا اقدامات و کارهایی که از سوی دولت و مسئولان انجام میشود در این جو بیاعتمادی بازتاب خوبی نداشته باشد. مسئولان در حوادثی مانند سیل اخیر تنها با اجرای سریع برنامهها و تحقق وعدهها و پرداخت خسارات و... میتوانند اعتماد عمومی را به این جوامع بازگردانند.
همچنین گروههای داوطلب متخصص روانپزشک، مشاور و... نیز باید حضور پررنگی در این مناطق داشته باشند تا اقدامات رواندرمانی بعد از حادثه را انجام داده تا ساختار اجتماعی و روحی مردم آسیبدیده کمی درمان شود. علاوه براینها مهمترین کاری که باید در این زمینه انجام داد این است که مسئولان از مرکزنشینی دوری کرده و توجه بیشتری به مناطق پیرامونی و محروم داشته باشند. تمرکز دستگاههای امدادی و مدیریت بحران باید در استانهای آسیبپذیر بیشتر باشد چرا که این مناطق امکانات و منابع زیادی در اختیار ندارند و در زمان وقوع بلایا بیشترین آسیب را دیده و کمترین آمادگی را در برابر حوادث دارند.
حبیبالله مسعودی فرید، معاون اجتماعی سازمان بهزیستی کشور
یکی از مسائلی که قبل، هنگام وقوع بحران و بعد از آن باید مورد توجه قرار گیرد، موضوع تابآوری افراد در شرایط سخت زندگی است. ما باید روی هیجاناتی که به مردم و مسئولان وارد میشود کار کنیم تا این هیجانات با تمام سختیهایی که وجود دارد، مدیریت و کنترل شود. آموزش مهارتهای زندگی، آشنایی به حقوق شهروندی و تابآوری اجتماعی میتواند به افراد و مسئولان کمک کند تا در زمان وقوع حوادث و بلایا رفتارهای خود را کنترل کنند، مخصوصا در کشور ما که با بلایای طبیعی روبهروست. واقعیت این است که مردم ما برای چنین شرایطی و روبهرو شدن با آن آماده نیستند و آموزش ندیدهاند.
مردمی که در شرایط بحران قرار دارند و در عرض چند ساعت تمام زندگی خود را از دست دادهاند دچار پرخاشگری ناشی از استرسی میشوند که به آنها وارد شده و تحریکپذیری زیادی دارند. در چنین شرایطی امدادرسانی اولیه به مردم بسیار اهمیت دارد، اینکه مردم مصیبتزده احساس کنند که سازمانهای امدادگر و دیگر مردم به فکرشان هستند و نیازهای اولیهشان تأمین میشود. برای این منظور ما هم در سازمان بهزیستی کشور در استانهای گلستان و خوزستان به افراد تحت پوشش سه برابر مستمری دریافتیشان را - از 500هزار تومان تا یک میلیون و 500هزار تومان به نسبت تعداد اعضای خانواده - واریز کردیم. همچنین به افراد تحت پوشش که نیاز به اقدامات حمایتی همچون تهیه ویلچر و سایر ملزومات بهداشتی و تجهیزات پزشکی داشتند نیز کمکهای لازم ارائه شده است. این اقدامات و اقدامات مشابه افراد را امیدوار میکند که مردم و مسئولان به فکر معیشت و زندگی آنها هستند. ازسویدیگر، هماهنگی بین نیروهای امدادی هم میتواند به این حس امنیت کمک کند. مهمترین قسمت در امدادرسانی که اهمیت فوقالعادهای دارد اسکان موقت، توزیع غذا و سایر خدمات همانند تأمین پوشاک و لوازم ضروری زندگی و بهداشتی است که باید هر چه سریعتر بین مردم توزیع شود و مردم احساس نکنند که بین آنها تبعیض وجود دارد؛ همین مسائل اولیه کمک میکند که رفتارهای پرخاشگری مردم کاهش پیدا کند. ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که دولت، رسانهها و سازمانهای مردم نهاد هر چه بیشتر تقویت شوند و شوراهای مشترکی متشکل از مسئولان استانها، نهادهای دولتی و سازمانهای مردمنهاد و رسانهها تشکیل شود باعث میشود تا شایعات کمتری در فضای مجازی شکل بگیرد و خدمات منسجمتری نیز به مردم ارائه شود و فضای مناطق آسیبدیده آرامتر باشد. سازمان بهزیستی نیز در اردوگاههایی که در شهرهای سیلزده برپا کرده و اقدام به احداث مهدکودک کرده است تا وضعیت روحی کودکان از حادثه سیل اخیر کمی بهتر شود و تیمهای اورژانس اجتماعی و محب نیز که در زمینه مداخلات روانی و اجتماعی خدمترسانی میکنند با 373تیم مداخله روانشناسی در استانهای سیلزده مستقر کرده و اقدامات رواندرمانی را برا ی سیلزدگان انجام میدهند.