• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
پنج شنبه 22 شهریور 1397
کد مطلب : 30387
+
-

محمد علی مجاهدی،شاعر پیشکسوت آیینی از فراز و فرودهای شعر عاشورایی می‌گوید

خرافه و گزافه آفت شعرآیینی

خرافه و گزافه آفت شعرآیینی

بهنام سلطانی

  شعرهایی که در این دوره به‌عنوان شعر عاشورایی سروده می‌شود موافقان و منتقدان زیادی دارد. به‌نظر شما کیفیت کار شاعران معاصر در مقایسه با گذشته پیشرفت داشته یا نه؟
شعر عاشورایی یکی از زیرمجموعه‌های شعر آیینی در زبان فارسی است و خود شعر عاشورایی باید تحت عنوان شعر ولایی مورد تجزیه‌و‌تحلیل قرار‌بگیرد. شعر ولایی هم شاخه‌های مختلفی مثل علوی، فاطمی، رضوی، مهدوی، عاشورایی و... دارد. مطابق اسنادی که در اختیار داریم شعر عاشورایی در زبان فارسی 1100سال پیشینه مکتوب دارد و در این دوره طولانی به لحاظ محتوایی فراز و نشیب‌های بسیاری را تجربه کرده است.از آنجا که نگاه‌ها به نهضت عاشورا متفاوت بوده، آثاری که خلق شده هم یک موضوع مشخص ندارند و تنها وجه اشتراک آنها پرداختن به نهضت الهی است. حتی در بسیاری از سروده‌های متعلق به دوره‌های قبل، هدف نهضت عاشورا نادیده گرفته شده و می‌توانیم بگوییم که یک قرائت ماتمی و عاطفی صرف از فرهنگ عاشورا در محافل و مجالس عزاداری سیدالشهدا(ع) حاکم بوده است. اولویت این نوع نگاه، اشک‌گرفتن و برقراری ارتباط معنوی با سیدالشهدا(ع) از طریق همین حالت معنوی بوده است. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، رویکرد شعرای متعهد معاصر برای روایت ابعاد فرهنگ عاشورایی که ناگفته باقی مانده بود تغییر کرد.




  پس معتقدید ماهیت شعر آیینی بعد از پیروزی انقلاب تغییر کرده و قوام بیشتری یافته است؟

در سال‌های قبل از انقلاب، تعدادی از شعرای متعهد مثل مرحوم اکبر خوشدل‌تهرانی درباره فرهنگ عاشورا شعرهای ارزشی و حماسی سرودند؛ به‌عنوان مثال می‌توان به شعر معروف خوشدل اشاره کرد: «بزرگ فلسفه قتل شاه دین این است/ که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است». محمد آزادگان یکی دیگر از شاعران آیینی قبل از انقلاب بود که رویکرد مشابهی داشت اما اشاره به هدف متعالی سیدالشهدا(ع) در پیشینه شعر مکتوب عاشورایی یا وجود ندارد و یا کمرنگ است. این نوع نگاه به فرهنگ عاشورا، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی عمق بیشتری پیدا کرد و گل‌واژه‌های مشخصی مثل پایداری، استقامت، حریت، آزادگی، بخشش، بیداری و رهایی در شعر عاشورایی متجلی شد و می‌توانیم بگوییم اشعاری که به لحاظ ساختار و محتوا کیفیت خوب و ماندگاری دارند در دوره معاصر سروده شده‌اند.معتقدم بعد از پیروزی انقلاب، رشد و پیشرفت شعر عاشورایی به لحاظ کمی و کیفی چشمگیر بوده، به‌طوری‌ که در برخی زمینه‌ها آثار تعدادی از شاعران با سال‌های گذشته قابل‌مقایسه نیست.

  شعر آیینی به لحاظ کمی حتما رشد قابل‌ملاحظه‌ای داشته اما برخی کارشناسان معتقدند به لحاظ کیفی هنوز اشعاری مثل آثار محتشم کاشانی و عمان سامانی که در کتیبه‌ها ثبت شد سروده نشده است.

به‌نظرم مقایسه آثار شاعران معاصر با شعرهایی که شاعران 1100سال قبل سروده‌اند منطقی نیست.شما فقط از 2 چهره نام می‌برید که در 1100سال گذشته آثار فاخری تولید کرده‌اند؛ یکی محتشم‌ کاشانی که با ترکیب 12بندی عاشورایی‌اش شاهکار خلق کرد و دیگری عمان سامانی که با خلق« منظومه گنجینه اسرار» خود ماندگار شد. برداشت محتشم کاشانی از فرهنگ عاشورا ماتمی است اما نگاه عمان سامانی عرفانی است که این 2 نوع نگاه با هم فاصله زیادی دارند. در همین ترکیب‌بند محتشم کاشانی اینگونه نیست که همه ابعادش در سطح بالا باشد و آثار او هم چند جایی دچار افت شده است؛ مثلا در ترجیع بند معروفش که می‌گوید:«کشتی شکست خورده طوفان کربلا/ در خاک و خون تپیده میدان کربلا»، از نظر پژوهشی و گرامری 2 نکته منفی نهفته است؛ چرا که معتقدم اولا کشتی شکسته می‌شود و شکست نمی‌خورد، دوما در فرهنگ عاشورا حضرت سیدالشهدا(ع) به‌عنوان سفینه‌نجات معرفی می‌شود و قرار نیست این سفینه شکست بخورد. اینگونه نیست که به جز محتشم و عمان سامانی، شاعر دیگری اثر فاخر تولید نکرده باشد و متأسفانه بسیاری از آنها مورد غفلت قرار‌گرفته‌اند و گمنام باقی مانده‌اند؛ مثلا در کرمانشاه شاعری به نام احمد کرمانشاهی(الهامی) را داشته‌ایم که هم‌عصر عمان سامانی بوده و در دوره ناصرالدین‌شاه در کرمانشاه می‌زیسته و قرائت حماسی و ارزشی از فرهنگ عاشورا در اشعارش نمود دارد. وقتی منظومه الهامی کرمانشاهی را مرور می‌کنیم متوجه می‌شویم که به لحاظ ساختاری و لفظ و معنا پابه‌پای حکیم ابوالقاسم فردوسی و در حد توانش شعرهای حماسی نابی درباره فرهنگ عاشورا سروده است.

 در دوره معاصر هم چنین شعرهایی که بتواند ابعاد حماسی و ارزشی فرهنگ عاشورا را معرفی کند و در عین حال ساختار محکمی داشته باشد سروده شده؟

اشعار آیینی، به‌ویژه شعرهای عاشورایی که در دوره معاصر سروده شده با گذشته قابل‌مقایسه نیست و به‌نظرم جای اینگونه اشعار در پیشینه 1100ساله شعر عاشورایی خالی بوده است. تعدادی از شاعران معاصر به واسطه تغییر نگرشی که به ماهیت نهضت عاشورا داشته‌اند آثار فاخری تولید کرده‌اند؛ مثلا در زمینه شعر نیمایی، «منظومه خون» دکتر موسوی گرمارودی اثر فاخری به‌حساب می‌آید. از طرفی غزل‌سرایان معاصر مثل سعید بیابانکی، رضا اسماعیلی، حمیدرضا برقعی و از نسل جوان احمدپور علوی و محمدرضا شرافت آثار قابل‌ملاحظه‌ای از خود به یادگار گذاشته‌اند. از شاعران پیشکسوت هم می‌توانم به غلامرضا سازگار، سیدرضا موید و محمدجواد غفورزاده (شفق) اشاره کنم که آثارشان در مقایسه با گذشته متفاوت است.

  یکی دیگر از چالش‌های شعر آیینی، به‌ویژه شعر عاشورایی این است که ارتباط مناسب بین شاعران و مداحان برقرار نیست و تعدادی از مداحان از سر بی‌اعتمادی به شاعران معاصر، اشعار خودشان را می‌خوانند که بعضا قوی نیست.پیوند بین شاعران و مداحان را چگونه می‌شود برقرار کرد؟

به‌نظرم مداح و شاعر باید به اندازه هم به روز باشند. مداحان نباید اشعاری که چندین دهه قبل سروده شده را تکرار کنند و بهتر است با نگاهی به مجموعه شعرهای معاصر، بهترین انتخاب را داشته باشند.یک مداح موفق باید حسن انتخاب داشته باشد؛ یعنی شعری که می‌خواند بدون حاشیه باشد.شعری که گزافه، خرافه و غلو در آن باشد آفت‌زاست. به‌نظرم کانون مداحان و شاعران که از سال‌ها قبل با دستور رهبر معظم انقلاب تشکیل شده و زیرنظر سازمان تبلیغات اسلامی فعالیت می‌کند باید به این مورد رسیدگی کند و علاوه بر ارائه گزارش‌های روزمره، آموزش‌های لازم را هم به مداحان و شاعران جوان ارائه بدهد.
البته به شیوه فعالیت برخی شاعران هم ایرادهایی وارد است؛ اینکه برخی شاعران در سال‌های اخیر صرفا برای حضور در جشنواره‌ها و مسابقات شعر سروده‌اند.
سال‌ها به‌عنوان داور در این جشنواره‌‌ها حضور داشته‌ام و معتقدم همین مسابقات و جشنواره‌ها یکی از ملاک‌های داوری و قضاوت درباره آثار شاعران معاصر است. چنان‌که اگر شاعری سراغ روایت‌هایی رفته که در مقاتل معتبر وجود ندارد یا از مطالب تحریف شده و مبالغه‌آمیز استفاده کرده امتیاز لازم را دریافت نمی‌کند. ما شعری می‌خواهیم که به لحاظ محتوایی قابل‌استناد باشد و ملاک اصلی ارزیابی آثاری که ارسال می‌شود همین است.

  به‌عنوان پژوهشگر و پیشکسوت شعر آیینی فکر می‌کنید مهم‌ترین آسیب‌های شعر عاشورایی شامل چه مواردی است؟ 

گزافه، خرافه و غلو ،3 عنصر آفت‌زایی است که به جان شعر آیینی افتاده. درست است که شعر آیینی در سال‌های بعد از انقلاب، یک سر و گردن از گذشته بالاتر ایستاده اما به این معنی نیست که ریزش نداشته‌ایم. باید به این ریزش‌ها که موجب آفت است توجه داشته باشیم و شعر آیینی را از این گزندها در امان نگه داریم.

 چه باید کرد تا نسل شاعران جوان به سمت شعر عاشورایی گرایش پیدا کنند؟

به شاعران جوان توصیه می‌کنم سراغ آثار برگزیده معاصر بروند و کارهای شعرایی را که دوست دارند مطالعه کنند. همین خواندن مجموعه‌های شعر باعث رشد طبع شاعرانه آنها می‌شود و کمک می‌کند تا اشعار بهتری بگویند.


فاطمه راکعی:
شاعر عاشورایی باید از آزادی و آزادگی بگوید


طی چند دهه اخیر که فضا برای شاعران آیینی مناسب‌‌تر شد، شعرهایی ماندگارتر از شعر محتشم کاشانی سروده نشده است.فاطمه راکعی- شاعر و نماینده سابق مجلس شورای اسلامی- ورود شعرای غیرمتخصص به این حوزه را دلیل اصلی این ماجرا می‌داند؛ «بعد از انقلاب، شاعران ما با وقایع عینی و ملموس بسیاری درگیر بودند که عواطف آنها را به‌خود مشغول می‌کرد، درحالی‌که کار تخصصی آنها سرودن شعر نبود و تحت‌تأثیر شباهت‌هایی که در مظلومیت و فداکاری رزمنده‌ها با یاران امام‌حسین(ع) دیده‌می‌شد قرار‌می‌گرفتند و با تلمیح به واقعه عاشورا شعرهای خود را می‌سرودند. به‌نظرم به این دلیل شعر محتشم کاشانی تا این حد مورد‌توجه قرار‌گرفته که در دوره ایشان عموما شعر جدی شبیه شعر وی، سروده نمی‌شد و بیشتر به نوحه‌سرایی می‌پرداختند اما محتشم با دقت خاص، مطالعه تاریخی این وقایع و ذوق بالایی که داشته، این مسائل را توانسته به این شکل تأثیر‌گذار بیان کند.» راکعی با مقایسه شعر محتشم کاشانی با اشعار امروزی شاعران مذهبی می‌گوید: «وقایع عاشورا در ذهن و جان ما نهادینه شده و شاعران این احساس نیاز را نمی‌بینند که به بازخوانی و بازگویی آن وقایع بپردازند. در واقع پشتوانه شعر شاعران انقلاب اسلامی و دفاع‌مقدس، شعر محتشم و دیگر شعرهای تأثیر‌گذار است و نیازی نبود تا مثلا دوباره حضرت زینب(س) را معرفی کنند. آنها تحت‌تأثیر فرهنگ گذشته، اشعاری برای پیروان راستین حسین(ع) و زینب(س) که در عصر ما به ‌گونه‌ای دیگر کربلا را بازسازی کردند، سروده‌اند. شعر عاشورایی فقط به این معنی نیست که عاشورا را توصیف کند، بلکه باید با ایده عاشورایی، شعر زمان خودش باشد. شاعر عاشورایی امروز باید شعر دفاع از حق و آزادی و آزادگی بگوید و از ظلمی که بر انسان می‌رود صحبت کند. شاعران می‌توانند با اشاره یا تلمیحی به واقعه عاشورا، احقاق حق، دادجویی از مظلوم و ظلمی را که بر آنها می‌رود، بیان کنند». 



یوسفعلی میرشکاک:
کسی به ضرب کلمات و به زور،شاعر نمی‌شود


شعرهای آیینی که از عمق جان شعرا برآمده باشد بیشتر مورد‌توجه عموم قرار می‌گیرند و احتمالا به همین دلیل آثار شاعران پرآوازه آیینی مثل محتشم کاشانی و عمان سامانی که چنین ویژگی مهمی دارند هنوز مورد‌توجه نوحه‌سرایان قرار دارند. یوسفعلی میرشکاک معتقد است که شاعران آیینی باید با توجه به ویژگی‌های خودشان شعر آیینی بگویند؛ «برخی شعرای ما نمی‌بینند که توان پروازشان چقدر است؛ می‌خواهند مثل یکی دیگر پرواز کنند و در نتیجه کارشان به نتیجه مطلوب نمی‌رسد. شاعر باید بداند که چه مقدار می‌تواند کار کند و دایره جولانش چقدر باید باشد. به‌نظرم هیچ شاعری نیست که به اندازه خودش نتواند میدان برای خودش باز کند؛ مثلا مرحوم وحشی بافقی قصیده‌گویی هم می‌کرده اما هیچ کدام از آنها قصاید قابلی نیستند. هنر وحشی در مثنوی و در غزل‌سرایی است و ترکیب‌بند و ترجیع‌بند و شعر عاطفی؛ ورای آن فضای عاطفی نتوانسته کار کند.» میرشکاک از محمدرضا آقاسی به‌عنوان یکی از شاعران آیینی معاصر که چنین ویژگی‌هایی داشته نام می‌برد؛ «در میان شاعران معاصر شعر آیینی، این حرف‌ها را مرحوم محمدرضا آقاسی خوب ملتفت می‌شده است. او یک شاعر آیینی مردمی بود که توانست طبقات فرودست جامعه را با شعر آیینی آشتی بدهد و آنها را وارد ساحت شعر آیینی کند. بارها در خیلی از شهرستان‌ها و روستاها دیده‌ام که مردم سی‌دی‌های شعرخوانی ایشان را می‌گیرند و گوش می‌دهند و به آنها عشق می‌ورزند. خیلی‌ها فکر می‌کردند که به ضرب کلمات و به زور شاعری می‌شود آقاسی شد اما اعتقاد آقاسی باید باشد تا شاعری مثل او بشود. ان‌شاءالله اینگونه نباشد که شعرای اهل دین و ایمان برای خوشایند شعرا شعر آیینی بگویند؛ چراکه معتقدم مخاطب شعر آیینی مردم‌اند و شاعران امروزی باید دایره مخاطبشان را وسیع‌تر کنند.»





مرتضی امیری اسفندقه:
شعر فاطمی، زیرمجموعه شعر آیینی 


تقسیم‌بندی شعر آیینی یکی از مباحث دوره معاصر است که بین شاعران امروزی رواج داشته و موافقان و مخالفان بسیاری داشته است. مرتضی امیری اسفندقه در پاسخ به این سؤال که اساسا شعر آیینی تقسیم‌بندی می‌پذیرد و آیا می‌توان برخلاف نظر برخی استادان، این دسته از سروده‌ها را در شاخه‌ای از ادب آیینی با عنوان «شعر فاطمی» جای داد یا خیر؟ می‌گوید: «مرحوم سیدجعفر شهیدی، از استادان برجسته و شناخته‌شده ادبیات عرب و فارسی، مطلبی درباره پیشینه شعر فاطمی در تاریخ ادب فارسی منتشر کرده‌اند و مخالفان تقسیم‌بندی شعر آیینی را به مطالعه این مقاله ارجاع می‌دهم. مقاله در شماره ۱4-۱5 مجله «گلچرخ» منتشر شده است. ایشان در آن مقاله مطلبی با عنوان «پیشینه شعر فاطمی» به چاپ رسانده‌اند. نامگذاری این مقاله نشان می‌دهد که استاد به این تقسیم‌بندی قائل بوده‌اند؛ وقتی مرحوم شهیدی صراحتا به شعر فاطمی اشاره کرده، حتما تفاوتی بین این نوع سروده‌ها با شعر عاشورایی، محمدی، مهدوی و ... وجود دارد. آنها که می‌گویند شعر آیینی را نمی‌شود به شاخه‌های مختلف اعم از فاطمی و ... تقسیم‌بندی کرد، باید به این پرسش پاسخ دهند که چرا با وجود اینکه دسته‌بندی‌های متعددی از حیث معنا در شعر فارسی رخ داده است، نمی‌توان شعر آیینی را به فاطمی، عاشورایی و... دسته‌بندی کرد؟ ما در ادب فارسی از غزل عارفانه‌- ‌عاشقانه، عاشقانه و عارفانه نام می‌بریم که تمامی این تقسیم‌بندی‌ها براساس محتوا صورت گرفته است. بنابراین، حتما شعری که برای حضرت زهرا(س) گفته شده شعر فاطمی است و نام دیگری نمی‌توان بر آن نهاد. دکتر شهیدی در همان مقاله به‌صورت کامل به پیشینه این نوع سروده‌ها اشاره می‌کنند و آغاز آن را از قرن پنجم دانسته‌اند.» امیری اسفندقه، نگاه کاربردی شاعران جوان به شعر آیینی را یکی از چالش‌های این نوع شعر می‌داند؛ «شعر فاطمی نمی‌تواند زشت و ناگوار باشد؛ شعر برای مادر سادات(س) باید در اوج باشد. از این دست از اشعار می‌توان به شعرهای فاطمی استاد غلامرضا شکوهی و استاد حسین منزوی اشاره کرد.»





حمید رضا برقعی:
شعر خوب، ‌زاده خیال شاعر نیست


رعایت خط قرمزها در شعر آیینی یکی از مواردی است که گاهی اوقات از نگاه شاعران جوان مغفول مانده و طی سال‌های اخیر انتقادهای بسیاری به شعرهای ضعیف آیینی وارد شده است. حمیدرضا برقعی، یکی از شاعران موفق حوزه شعر آیینی می‌گوید: «به‌نظرم شعر آیینی تعریف ندارد؛ چند گزینه دارد که باید درنظر گرفت و رعایت کرد تا شعر آیینی خوب گفته شود. شعر آیینی به‌خاطر خط قرمزها به‌مراتب از شعر عاشقانه‌گفتن سخت‌تر است. اصلی‌ترین مسئله در شعر آیینی رعایت خط قرمزهاست. شعر آیینی ابتدا باید شعر باشد، الان اگر بگویید شعر چیست؟ خیلی گسترده می‌شود؛ منظور این است که نظم نباشد، دوم اینکه مستند باشد، ‌زاده خیال شاعرانه شاعر نباشد؛ شاعر به موضوعی که اتفاق افتاده باید شاعرانه نگاه کند نه اینکه موضوعی که نیفتاده را خیال‌پردازی کند». برقعی درباره مختصات شعر آیینی می‌گوید:«هر شعری که از مفاهیم ارزشی و انسانی صحبت کند شعر آیینی است. بحث‌های زیادی درباره شعر آیینی مطرح می‌شود؛ مثلا می‌گویند فلان چیز هم «آیین» محسوب می‌شود. نه، من دارم درباره آیین خودم می‌گویم، زرتشتی هم درباره آیین خودش صحبت می‌کند. مسیحیان هم از آیین خودشان صحبت می‌کنند. وقتی به‌عنوان بچه شیعه می‌گویم شعر آیینی، یعنی آیین‌های من. عزاداری برای امام‌حسین(ع) آیین من است. شعر آیینی واژه قشنگی است؛ آیینگی را هم در خودش دارد». برقعی برخلاف برخی شاعران پیشکسوت آیینی، برگزاری کنگره‌ها در مناسبت‌های مختلف را تهدیدی برای شعرآیینی نمی‌داند؛ «این به مدیریت برگزارکننده‌ها برمی‌گردد. وقتی از آدم‌های متفاوت بخواهیم که شعر بگویند و برای هر برنامه‌ای اتاق فکر داشته باشیم و شاعرهایی دعوت کنیم که شعر جدید و خوب گفته‌اند هیچ تهدیدی متوجه شعر آیینی نخواهد شد.به‌نظرم اصل کار برگزاری کنگره، اتفاق بدی نیست چون ما الان برای شعر مخاطب داریم.»



 

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :