مجید، بهتر از گواردیولا!
جلالی و ویندوزی که دیگر باید عوض شود
محمدحسین عباسی
وقتی کلمه «آقا» در رسانهها پشت نام کوچک یک مربی قرار میگیرد، کم و بیش میشود فهمید که او دیگر از فضای رقابتی دور شده و بهجای قضاوتهای هفتگی، خودش را در هالهای از جنس احترام پنهان کرده است. برای دستهای از مربیها، فوتبال به شور و حال و نزاعی ابدی پیوند خورده و آنها همواره و در هر شرایطی، آماده زدن به قلب لشکر دشمن هستند اما دسته دیگری از مربیان نیز هستند که ترجیح میدهند در سکوت و آرامش کار کنند و با خواستههای هواداران روبهرو نشوند. حقوقشان را به موقع بگیرند و هر فصل را در شرایطی کاملا متوسط به پایان ببرند. مجید جلالی به دسته دوم تعلق دارد؛ مردی که سالهاست از متوسطبودن فاصله نگرفته و شخصیت جذاب هیچ درامی نشده است؛ مردی که در گوشهای از لیگ، به کارش ادامه میدهد و حداقل در زمین مسابقه، کمتر چالشهای بزرگ را میپذیرد و به استقبال ریسکهای تازه میرود. سایپا و پیکان، انتخابهای ایدهآلی برای «آقامجید» هستند؛ باشگاههایی که آرزوهای بزرگی در سر ندارند و روبهروی سکوهای خالی، فوتبال بازی میکنند. برای پیبردن به میزان دقیق جاهطلبی در مجید جلالی، کافی است به نخستین بازی این فصل تیم او مقابل استقلال وینفرد شفر مراجعه کنیم. آبیها در آزادی، با یکی از جوانترین ترکیبهای تمام تاریخشان به مصاف پیکان رفتند اما بازیکنان تیم جلالی به جای ضربهزدن به حریف، با اتلاف وقت بهدنبال نتیجه مساوی بودند. برای گروهی از مربیها، فوتبال در تکاپوی ابدی برای رسیدن به پیروزی تعریف میشود و برای گروه دیگری از آنها، همین که نبازند کفایت میکند. مجید جلالی در این مورد نیز به گروه دوم تعلق دارد.
مجید جلالی ظاهرا قصد ندارد از مرزبندی همیشگی مربی خارجی و مربی ایرانی دست بکشد. او همیشه در جمع منتقدان مربیان خارجی فوتبال ایران قرار داشته و از شواهد اینطور بهنظر میرسد که هنوز هم این مرز برای او کاملا جدی است. در تمام دنیا، تفاوتها میان مربیان بومی و خارجی به حداقل رسیده و همین حالا در انگلستان، هر 6باشگاه منچستریونایتد، منچسترسیتی، چلسی، لیورپول، تاتنهام و آرسنال از مربیان خارجی روی نیمکتشان استفاده میکنند. اصولا فاصلهها در دنیای امروز آنقدر کم شده که دیگر چنین بحثی وجود نداشته باشد اما جلالی بهصورت همزمان با ادعای وفاداربودن به «فوتبال فردا» باورهایی از «فوتبال دیروز» را به زبان میآورد. آقای «کامیپوتر» باور دارد که علی دایی و امیرقلعهنویی، بهتر از دیدیه دشان و ژوزه مورینیو هستند و تنها بهخاطر «محیط» اطراف به دستاوردهای بزرگ این دو نفر نرسیدهاند. با این سبک از مقایسه، احتمالا خود جلالی نیز باید مربی بزرگتری از پپ گواردیولا باشد. در حقیقت اما دانستههای فنی و ورزشی چهرههایی مثل دایی و امیرقلعهنویی، قابل مقایسه با امثال ژوزه و دشان بهنظر نمیرسد. جلالی که زمانی در کانون مربیان نیز مسئولیت داشته، باید پاسخ بدهد که اساسا مربیان وطنی چقدر در طول شبانه روز برای تیمهایشان وقت میگذارند؟ پیوستن به یک باشگاه بزرگ، عملا زندگی مربیان شناختهشده را مختل میکند؛ چرا که آنها تقریبا همه ساعتهای یک روز را با فکرکردن درباره تیم و تصمیمگرفتن در مورد بازیهای آینده میگذرانند اما در ایران مربیانی دیده میشوند که حتی به مفهومی به نام آنالیز تیم رقیب و برگزاری جلسه فنی قبل از هر مسابقه، اعتقاد ندارند. تفاوت مربیان وطنی با همکاران مشهور خارجیشان، نه الزاما در هوش و قریحه، بلکه در «وجدان کاری» خلاصه میشود. این مربیها به نسبت درآمد متوسط هر فرد، حقوق بسیار گزافی دریافت میکنند اما خدمات چندانی ارائه نمیدهند.
از آخرین موفقیت مجید جلالی در فوتبال ایران، 15سال سپری شده و او در همه این سالها دیگر هیچ نقطه روشنی در مربیگری نداشته است. نامهنگاری به محمود احمدینژاد و استفاده از یک لابی سیاسی برای نفی مربیان خارجی اما تا همیشه بهعنوان یک نقطهتاریک در دوران کاری او به یاد آورده خواهد شد. جلالی همواره بعد از شکستهای تیم ملی با نمودارهای خاص خودش در تلویزیون ظاهر شده اما هیچوقت در بزرگترین و پرهیاهوترین باشگاههای فوتبال ایران کار نکرده تا مشخص شود جهت نمودارهایش هرگز چندان جدی گرفته نشدهاند. او نه به لحاظ تاکتیکی چیز تازهای به فوتبال ایران اضافه کرده و نه به لحاظ فنی، دستاورد قابل توجهی داشته است. جلالی زمان زیادی را با ترسیم مربیان وطنی در نقش «قربانی» صرف کرده اما قربانیان واقعی، باشگاههایی هستند که با مربیانی «بهتر از دشان» و گواردیولا، همواره در باتلاق میانه جدول فرو میروند.
چرا جلالی نمیتواند فردوسیپور را ببخشد؟
مجید جلالی در شب تولدش مصاحبهای انجام داد و در آن مصاحبه از عادل فردوسیپور گفته بود؛از اینکه دلخور است و نمیتواند برای اتهاماتی که به او زده، فردوسیپور را ببخشد. اما این اتهامات چه بودهاند؟ سال قبل در برنامه۹۰ ویژهبرنامهای پخش شد درباره قهرمانی پاس در لیگ برتر. اینکه سرمربی تیم با جادوگران ارتباط داشته است.خیلی از فوتبالیستهای قدیمی ازجمله خداداد عزیزی، محسن بیاتینیا، آرش برهانی و... در آن برنامه اتهاماتی مطرح کردند. همان برنامه و شخمزدن شایعات اوایل دهه۸۰ پیکان مجید جلالی را که داشت به سمت صدرنشینی میرفت، وارد حاشیه کرد. از آن زمان جلالی با فردوسیپور رابطهاش شکرآب شد و حتی بوسه عادل بعد از پایان بازی استقلال و پیکان روی گونه مجید جلالی در برنامه زنده هم سبب نشد تا جلالی آن اتفاقات را فراموش کند و باز هم در مصاحبه جدیدش دلخوریاش را بیان کرده است.