• پنج شنبه 28 تیر 1403
  • الْخَمِيس 11 محرم 1446
  • 2024 Jul 18
یکشنبه 10 دی 1396
کد مطلب : 2809
+
-

پراگ 0 کپنهاگ

راهی برای سرخوشی

سفر
راهی برای سرخوشی

منصور ضابطیان | نویسنده و مجری تلویزیون:

سرگرم‌کردن آدم‌ها در فضاهای شهری، برای تشویق‌شان به انجام کاری یا تحمل‌پذیرکردن شرایط غیرعادی، کاری ا‌ست که ما چندان آن را بلد نیستیم. خیریه‌هایمان محدود می‌شود به برگزاری بازارهایی مشابه و کسالت‌بار که در بسیاری موارد، مشتی بنجل عرضه می‌کنند و شرایط موقت غیرعادی ـ نظیر کندن خیابان و تغییر مسیرها و از این‌دست ـ هم که اساساً چندان غیرعادی به‌ نظر نمی‌رسد که بخواهیم آن را تحمل‌پذیر کنیم. این مقدمه چند‌خطی برای این است که 2برخورد با این دو مسئله را در 2پایتخت اروپایی نقل کنم:

اول: در یکی از خیابان‌های اصلی پراگ ـ پایتخت جمهوری چک ـ قدم می‌زنم که دیواری را پیش رویم می‌بینم؛ دیواری نصفه‌ونیمه که با آجر درست شده اما چندان پایدار به ‌نظر نمی‌آید؛ چراکه آجرها روی هم چیده شده‌اند بدون آنکه ملاطی آنها را به هم چسبانده باشد. هر آجر به رنگی‌ست؛ بعضی‌ها کامل رنگ شده‌اند؛ بعضی‌ها طرحی بر خود دارند؛ روی بعضی‌ها اسم دو عاشق کنار هم نوشته شده و قلبی آنها را به هم متصل کرده است. حتی روی یکی اسم «الله» نوشته شده و روی دیگری به لاتین نوشته شده: ایران. چند دختر جوان انبوهی آجر چیده‌شده جلوی رویشان دارند و چند نفر دیگر آن‌سوتر روی زمین نشسته‌اند و دارند هرکدام نقشی بر آجری می‌زنند.

جلوتر که می‌روم می‌فهمم این بخشی از یک طرح خیریه برای کودکان است که یک ان‌جی‌اوی دانشجویی آن را راه انداخته. از مردم ـ و عمدتاً توریست‌ها ـ 3یورو می‌گیرند و آجری به آنها می‌دهند و آنها هم آجر را به یاد کشورشان یا عشق‌شان یا هر چیز دیگر رنگ می‌کنند یا کلماتی بر آن می‌نویسند و این می‌شود آجر بعدی دیواری که هر روز به یاد این بچه‌ها بالا می‌رود. عابران، کنار دیوار می‌ایستند و عکس می‌گیرند، با سرخوشی و شادمانی آجرها را رنگ می‌کنند، با همدیگر می‌گویند و می‌خندند و سرانجام وقت غروب چندصد یورو برای بچه‌ها جمع می‌شود. یکی از دخترها می‌گوید در 6ماه گذشته توانسته‌اند بیش از 250هزار یورو جمع‌آوری و آن را از طریق مؤسسه‌های بین‌المللی برای تحصیل کودکان در خاورمیانه هزینه کنند. دوم: یکی از میدان‌های اصلی شهر کپنهاگ را کنده‌اند.

این اتفاق در خیلی از نقاط جهان می‌افتد که وقتی ساختمانی در حال ساخت یا بازسازی ا‌ست یا میدان و خیابانی در دست تعمیر است، شهرداری آن را با وسیله‌ای می‌پوشاند. در خیلی از موارد، طرح نهایی ساختمان روی گونی‌هایی چاپ می‌شود و دورتادور ساختمان با آن پوشانده می‌شود تا شهروندان بدانند که مدتی دیگر قرار است با چه عمارتی روبه‌رو شوند. اما دانمارکی‌ها میدان‌شان را که در حال ساخت است با چیز دیگری پوشانده‌اند. دورتادور میدان پنل‌های بزرگی گذاشته شده که به واسطه آن معلوم نمی‌شود در وسط میدان چه خبر است و شهروندان، درگیر زشتی خاکبرداری و رفت‌وآمد ماشین‌آلات نمی‌شوند اما هر پنل، از حدود هزار صفحه متحرک مستطیل‌شکل تشکیل شده که می‌توانند روی یک لولای ظریف، در جای خود بچرخند.

سطح بیرونی این صفحات، سیاه است و وقتی از دور به پنل نگاه می‌کنید فقط یک سطح بزرگ سیاه می‌بینید. اما اگر صفحه‌های کوچک را درجا بچرخانید می‌بینید که پشت‌شان رنگی است. برگرداندن این صفحات می‌شود یکی از سرگرمی‌های مردمی که از میدان عبور می‌کنند. آنها با برگرداندن بعضی از صفحات، حروف مختلف رنگی را روی سطح مشکی نقش می‌زنند، اسم خودشان را می‌نویسند یا پیام‌های عاشقانه برای عشق‌شان می‌نویسند و با آن عکس می‌گیرند؛ حتی نقش‌های مختلف با آن درمی‌آورند... .

هیجان کسانی که صفحه‌ها را تندتند برمی‌گردانند و نردبان‌های بزرگ را از سویی به سوی دیگر می‌برند تا دستشان به بالاترین نقطه برسد، چندان جذاب است که آدم آرزو می‌کند کار عمرانی میدان هیچ‌وقت به پایان نرسد.

این خبر را به اشتراک بگذارید