
فرسودگی ذهنی، عامل مهاجرت ساکنان بافتهای فرسوده

مهدی حقی| کارشناس ارشد مدیریت شهری:
یکی از تأثیرات ساختمانها و املاک متروکه و رها شدهای که در بافتهای فرسوده جا خوش کردهاند، ایجاد مانع بر سر راه نوسازی محله و ارتقای پایداری بناها و محله در مواقع بحرانی است. اما شاید تأثیر مهمتری که از نگاهها دور مانده، تنزل کیفیت محیطی و تأثیرگذاری بر هویت محلهای باشد. این املاک و ساختمانها که عمدتاً نیز واجد ارزش کالبدی نیستند، با تأثیرگذاری بر سیمای کالبدی محله، داشتن عملکرد نامتناسب با بافت مسکونی پیرامون خود و تبدیل شدن به منبعی برای آسیبهای اجتماعی، تأثیر غیرقابل انکاری بر دیدگاه ساکنان نسبت به آن کوچه یا محله بر جای میگذارند. تأثیری که در بلندمدت میتواند به «فرسودگیذهنی» که یکی از گونههای رایج فرسودگی بافتهای شهری است منتج شود. در اینگونه از فرسودگی، بافت به لحاظ ارزشگذاری ذهنی افراد برای تداوم سکونت در محله یا انتخاب این بافت توسط افراد جدید، ارزش خود را از دست داده و همین نکته میتواند به مهاجرت ساکنان بومی و اصیل محله که سرمایههای اجتماعی آن محله هستند بینجامد.
بهعنوان مثال، فرسودگی ذهنی در محلههای فرسوده ناحیه 1 منطقه 13، مانند محلههای صفا و شهید اسدی در تغییر بافت فرهنگی و هویتی محلهها اثرگذار بوده است. اکنون در خیابانهای ثارالله، عابدی و... افزایش شمار خانههای فرسوده، خانههای مجردی، خانهها و املاک رها شده که چهره محله را مخدوش کردهاند، مستقیماً در مهاجرت ساکنان قدیمی این خیابانها و تغییر بافت و هویت فرهنگی محله اثرگذار بوده است. در نتیجه این اتفاق، ساکنان جدید محله که عمدتاً شیوه سکونتشان با سبک زندگی اهالی قدیمی محله در تعارض فرهنگی است، جایگزین میشود و از آن مهمتر به دلیل اینکه فرسودگی ذهنی در دل بافت فرسوده شهری اتفاق میافتد، ساکنان جدید این محلهها که در خانههای مجردی یا حتی در خانههای رها شده زندگی میکنند، واردکننده فرهنگهای معارض با بافت سنتی آن محلهها هستند و زمینهساز انواع آسیبهای اجتماعی میشوند. به نظر میرسد آنچه میتواند درمانی برای نوسازی ساختمانهای رهاشده و عمدتاً پرخطر باشد، توجه ویژه در بسته تشویقی نوسازی به اینگونه املاک و در نظر گرفتن راهکارهای قانونی برای ترغیب و الزام مالکان این بناها به ساماندهی ملک خود باشد.