نمایشی برای تمام فصول
حمیدرضا نعیمی بعد از اجرای سقراط و شوایک، «ریچارد» را به تالار وحدت میآورد
فهیمه پناهآذر
خبرنگار
حمیدرضا نعیمی در سالهای اخیر با اجرای نمایشهایی چون «سقراط»، «فاوست» و «شوایک، سرباز سادهدل» توانست موفقیتهایی را در جذب تماشاگران تئاتر داشته باشد.
نعیمی در تازهترین کار خود سراغ «ریچارد» شکسپیر رفته و قرار است با 75بازیگر این نمایش را از نیمه دوم تیرماه روی صحنه بیاورد. او کارگردانی و نویسندگی آثاری چون روزنه، دختری با شنل ارغوانی، داستانهای کارور، خانه کاغذی، آژاکس و کالون و قیام کاستلیون را بر عهده داشته است.
انتخاب متن براساس نیاز جامعه
حمیدرضا نعیمی درباره انتخاب و نگارش ریچارد بعد از نمایشهای سقراط، فاوست و شوایک به همشهری گفت:« تا به امروز یادم نمیآید نمایشی را انتخاب و کار کرده باشم که به ضرورت اجرای نمایش، وضعیت جامعه و مردم فکر نکرده باشم. ما در کشوری زندگی میکنیم که سیاسی است، از زمان به دنیا آمدن، سیاسی هستیم. این را که میگویم کاری به شخصیت سیاسی داشتن یا نداشتن ندارم. در کل، زندگی ما با سیاست آمیخته شده است.»
سیاست با طعم نفت
کارگردان نمایش « شرقدور، شرق نزدیک» میافزاید:«یکی از تفاوتهای ایران با دیگر کشورها این است که بنا به فرهنگی که داریم و بهنظرم آن هم سیاسی است، ما و بچههای ما بیشتر از کشورهای دیگر خبر داریم از نام بزرگانشان تا سیاستمداران و اهالی هنر و... اما در دیگر کشورها خبری از این شناخت نیست. ما هستیم که از همه جای دنیا خبر داریم، برایمان مهم است که در تونس، فلسطین، یمن، کنیا، الجزایر و... چه میگذرد. شاید اصلا ضرورتی برای این همه درگیری خبری وجود نداشته باشد، اما کشورمان بهگونهای است که مردم و حتی کودکان ناخواسته در جریان همه امور کشورهای همسایه، خاورمیانه و دنیا قرار میگیرند و این آفت خودش را دارد. همه در این دنیا زندگی میکنیم و اما ما همیشه نگران هستیم. شاید در این جریان سیاسی مقوله نفت این فضا را ایجاد میکند.»
چالشی برای انتخاب کارهای نمایشی
کارگردان «شوایک، سرباز ساده دل» توضیح میدهد:«با توجه به این وضعیت، من بهعنوان کارگردان در کشوری که ابعاد سیاسی دارد، زندگی میکنم و در اجرای نمایش و کارگردانی آن باید خیلی چیزها را مدنظر داشته باشم. با این شرایط برایم انتخاب متن، داشتن حس و علاقه کافی نیست. به همه ابعاد فکر میکنم و نمایشنامه مینویسم و اقتباس میکنم و در نهایت آن را روی صحنه میبرم. این برایم یک چالش است. بنابراین برای همه نمایشهایی که کارگردانی کردم، یک ضرورت احساس کردم. نمایش را روی صحنه بردم که اول تماشاگر بیاید و سرگرم شود و بعد از تماشای نمایش بتواند به ایده، فکر و پیامی که در نمایش وجود دارد، پی ببرد.»
ریچارد تاریخ مصرف ندارد
بازیگر « ددالوس و ایکاروس» با بیان این مطلب که نمایشنامه «ریچارد» برای تمام زمانها نوشته شده، یادآور میشود:«شاید متن «رومئو و ژولیت» را نتوانم در هر زمانی اجرا کنم اما «ریچارد» تاریخ مصرف ندارد و در همه زمانها میتواند اتفاق بیفتد. متونی مثل «هملت»، «در انتظار گودو» و... در هر زمان قابلیت اجرا دارد و پیام خود را میرساند.»
حسی به نمایشهایم ندارم
بازیگر «چهگوارا » میگوید که با پایان اجرای یک نمایش، دیگر علاقهای به کارهایی که در گذشته داشته، ندارد و عنوان میکند:«متنهایی را که مینویسم، اقتباس و در نهایت کارگردانی میکنم بچههای خودم نمیدانم. اینها آثاری هستند که براساس وضعیت و شرایط خاص روی صحنه رفتهاند. وقتی یک اثر تمام میشود، نمایش را فراموش میکنم؛ بهطور مثال هماکنون هیچ حسی به نمایش «سقراط» ندارم. در زمان نگارش و اجرای سقراط، متن، بخشی از وجود من است اما وقتی تمام میشود، معتقدم که دیگر تماشاگر با آن زندگی میکند و من بهدنبال کار دیگری میروم. هیچ وقت سعی نکردم پایبند و اسیر یک اثر در گذشته خودم شوم ودر کارهای جدید به آن رجوع کنم. در هر متن بهدنبال اتفاق تازه، فرم و ساختار جدید هستم. به کارهایم بهعنوان یک اثر نگاه میکنم که در یک مقطع زمانی روی صحنه بردهام.»
عشق به کارهای شکست خورده
این نمایشنامهنویس از کارهای کم اقبال و حتی شکستخوردهاش در صحنه نیز میگوید و با اشاره به این مطلب که به نمایشهایی که در اجرا با اقبال کم مواجه شدند یا حتی شکست خوردند، توجه بیشتری میکند و عشق بیشتری میورزد، یادآور میشود:« این عشق ورزی، نه بهخاطر این است که بگویم چون مردم نپسندیدند آنها را دوست دارم و فکر کنم که کار خاصی هستند که مردم با آنها ارتباط نگرفتند، بلکه به آنها نگاه میکنم که بیشتر بیاموزم و فکر کنم. داشتههای من، خیلی مرا برای انجام کار مطمئن نمیکند، نه آنکه به این داشتهها شک داشته باشم بلکه همیشه بهدنبال کارهای تازه هستم. وقتی میخواهم متنی را بنویسم و حتی بازنویسی کنم بهدنبال کار جدید هستم. کارهای موفق معمولا زود کلیشه میشود و این در سینما هم دیده میشود؛ مثلا فیلمی در ژانر پلیسی موفق میشود و همه این نوع ساخت را ادامه میدهند. منکر قضیه نیستم اما وقتی هم زیاد میشود، ابتذال بهوجود میآید. معنی ابتذال را از بذل میآورم که بذل کردن زیاد هم کار خوبی نیست.»
فرم و ساختار جدید برای ریچارد
او معتقد است که نباید اثر موفق را شناسایی کرد و برای کارهای بعدی از آن استفاده کرد. نعیمی میگوید:«دوست دارم هر کار جدید ایدههای تازه، کاراکترهای جدید و بدیع داشته باشد و دنباله رو آثار دیگر از نظر فرم، ساختار و شکل نباشد. هر کارگردانی نگاهی دارد و من هم نگاهم این است که بهدنبال این موضوع بروم که چه چیزی ارزشهای انسانی را نابود میکند؟ چه چیزی انسان را محدود میکند که بخش وجودی آن متبلور نشود؟ اگر داشتهها را فراموش کنیم بهتر و سریعتر میتوانیم خلق کنیم.اگر ادیسون فقط به یک اختراع خودش دلخوش بود شاید به اختراع جریان برق نمیرسید و این امر در هنر هم وجود دارد. باید نگاه نو داشته باشیم.»
مرگ هنری زودرس
نویسنده نمایشنامه« آژاکس» در پاسخ به این سؤال که بهنظر میرسد این نوع نگاه سخت است.توضیح میدهد:«در کشورهای دنیا نویسندگان از مرز 50سالگی که عبور میکنند تازه یک دوران تازه و شگفتانگیز را تجربه خواهند کرد اما در ایران بسیاری از هنرمندان افول کرده و به مرگ هنری میرسند و این مسئله بسیار ترسناک است. نمیدانم جامعه دچار چه بلا و نفرینی شده است. نویسنده و هنرمند باید در اوج باشند اما زود به مرگ هنری میرسند. هنرمندان باید از این محافظهکاری بیرون بیایند. خودشان، فکرشان را نو کنند. باید همه شاخههای هنری را جدی بگیرند و ورود کنند تا به مرگ زودرس هنری دچار نشوند.»
سادهنویسی برای ریچارد
کارگردان «فاوست» درباره نمایشنامه جدیدش میگوید:«ریچارد اقتباسی از ریچارد سوم اثر ویلیام شکسپیر است. سال 90آن را نوشته و تاکنون 3بار بازنویسی کردم. هر بار که خواستم نمایش را اجرا کنم فکر میکردم که وقتش نیست و هنوز به مرحله بلوغ نرسیده است. معتقدم که سراغ شکسپیر رفتن دشوار است. درست است که از این نمایشنامهنویس کارهایی را اجرا کردهام، اما بیشتر در تالارهای نمایشی کوچک و بهصورت تجربی بود. حالا قرار است ریچارد را در تالار وحدت اجرا کنم که با مخاطب گسترده روبهرو هستیم. مخاطبی که خاص هم نیست و نوع طیفی از جامعه تماشاگر نمایش خواهند بود. سعی کردم این اثر را سادهنویسی کنم اما پیشپا افتاده نباشد. ریچارد از تمام نمایشها به لحاظ فرم اجرایی دشوارتر بود و کار میکنم و مشتاق هستم که برخورد مخاطبان را ببینم.»
ریچارد طنز کمی نسبت به سقراط دارد
در نمایشهای «سقراط» و «شوایک» طنز دیده میشد، اما ریچارد نسبت به این دو نمایش جدیتر است. با این حال سعی کردم اتفاق جدیدی را ایجاد کنم و براساس تئاتر، الگوی کار را پیش ببرم. نعیمی از همکاریاش با حامد کمیلی که قرار است در نقش ریچارد سوم حاضر شود هم میگوید:همکاری با حامد کمیلی برای دومین بار، تجربه شیرین دیگری بود و خوشحالم که باز با او کار میکنم و دوست دارم این تجربه تکرار شود.