راه و رسمی برای تمام فصول
نام نذر: تکیه همسایگی
محل ادای نذر: تهران قدیم
قدیمیها اعتقاد داشتند که همسایه از برادر و خواهر به آنها نزدیکتر است؛ الجار ثم الدار: اول همسایه، بعد خانه خود. برای انتخاب خانه هم میگفتند نخست همسایه را بشناس، سپس خانه بخر. به همین دلیل در توزیع نذرها، نخست همسایهها را در نظر میگرفتند. یکی از نذوراتی که آنها برای برآورده شدن حاجاتشان نیت میکردند، نذر همسایه بود که آن را به نام «تکیه همسایگی» میشناختند. نصرالله حدادی، تهرانشناس، درباره این نذر میگوید: «در طول هفته یک یا 2 بار غذایی میپختند و بین چند همسایه که میدانستند دستشان تنگتر است، توزیع میکردند. همه همسایهها فارغ از دغدغههای زندگی با هم همدل و همراه میشدند. همچنین اگر کسی در خانه غذا یا میوهای داشت که بویش در خانه همسایه میپیچید و همسایگان طالبش میشدند، مقداری از آن غذا یا میوه را در کاسه میریختند و نذر همسایهها و بین آنها تقسیم میکردند. البته در فصل بهار و پاییز این رسم پررنگتر میان اهالی اجرا میشد. همسایگان آغوز گوسفند یا گوساله تازهزا را در کاسهای میریختند و به همسایگان خود میدادند. از آنجا که فصل بهار فصل فراوانی گوشت بره بود، گوسفندداران گوشت قربانی را میان همسایگان تقسیم میکردند و از پوستش کلاه و لباس تهیه میکردند. در گذشته پوست بره بیش از گوشتش ارزش داشت. اصلا یکی از مهمترین برکات این نذری، ارتباطی بود که میان همسایهها شکل میگرفت. چه بسا که همه دلخوریهای عالم همسایگی رنگ میباخت و انگار این نذر و نذری دادن وسیلهای بود برای کنار زدن کینهها. از سوی دیگر، پشت این نذری 2هدف نهفته بود، هدف اول بهخاطر اینکه سفره اهالی از غذا و طعام خالی نباشد و از سوی دیگر بتوانند از حال یکدیگر باخبر شوند. چون آن زمان مثل اکنون از تلفن و وسایل ارتباط جمعی خبری نبود و معمولاً همسایهها نخستین نفراتی بودند که اگر اتفاقی رخ میداد به کمک هم میآمدند. خیلی از آن روزها نمیگذرد که دل همسایه برای همسایهاش میتپید و همسایه خوب بهعنوان یکی از اعضای خانواده بهحساب میآمد. اما امروز بعضیها همسایهمداری را فراموش کردهاند و اگر رابطهای میان همسایگان هم وجود دارد بسیار محدود شده است. آن دوران همسایه جایگاه ویژهای داشت.»