• پنج شنبه 28 تیر 1403
  • الْخَمِيس 11 محرم 1446
  • 2024 Jul 18
پنج شنبه 1 تیر 1402
کد مطلب : 195294
+
-

معادله چندمجهولی مخاطب

چرا فقط ژانر کمدی در سینمای امروز ایران خریدار دارد؟

گزارش2
معادله چندمجهولی مخاطب

«فقط کمدی خوب می‌فروشد» این را همه می‌گویند. از تهیه‌کننده و کارگردان تا سینمادار و مهم‌تر از همه اینکه آمار فروش به وضوح مهر تأیید بر این حکم می‌زند. در مورد گیشه بهاری سینمای ایران که همه متفق‌القول‌اند پر‌رونق بوده، اگر فروش کمدی رکورد‌شکن «فسیل» را درنظر نگیریم، متوجه می‌شویم اوضاع آنقدرها هم که به‌نظر می‌رسد، خوب نیست. جز فسیل، ۳ کمدی دیگر هم در این مدت اکران شده که اگر سهم آنها را هم در گیشه محاسبه کنیم، متوجه می‌شویم بقیه فیلم‌ها، جز تا‌حدودی «سه کام حبس» که درام اجتماعی است، چندان مورد استقبال قرار نگرفته‌اند. این داستان سینمای ایران است؛ سینمایی که تمام تکیه‌اش در گیشه به فیلم‌های کمدی است.

درام اجتماعی در کوچه بن‌بست
فیلم‌ها برای برقراری ارتباط با تماشاگر نیازمند جذابیت هستند؛ جذابیتی که در درام‌های اجتماعی تبدیل به عنصری غایب شده است. در مورد ژانرهای دیگر هم تقریبا همین حکم صادق است. ضمن اینکه برخی از فیلم‌های روی پرده، با اینکه در ژانر خود آثار قابل‌توجهی هستند، اساسا برای فتح گیشه ساخته نشده‌اند؛ فیلم‌هایی که مخاطب خاص خود را دارند ولی نمی‌توانند بازار اکران عمومی را تحت‌تأثیر قرار دهند. یکی از مشکلات جدی فیلم‌های اجتماعی سینمای ایران، تکراری‌بودن آنهاست؛ فیلم‌هایی که ظاهرا همچنان بر مبنای موفقیت چند فیلم اجتماعی پرفروش دهه90، تولید می‌شوند، در حالی که نه بداعت و طراوت نسخه‌های اصلی را دارند و نه خواست و پسند مخاطب الزاما منطبق با سال‌های گذشته است. به‌نظر می‌رسد چرخه فیلم‌های اجتماعی به بن‌بست رسیده و به دلایل متنوع و متعدد، این سینما دیگر جذابیتی برای مخاطب ندارد.

انتظارات بزرگ
فیلمی که نسبتی با سینمای جریان اصلی ندارد، معمولا نمی‌تواند در گیشه موفقیت چشمگیری کسب کند. فیلمی از جنس «جنگ جهانی سوم» به‌عنوان اثری متفاوت در سینمای ایران، با وجود حضور محسن تنابنده در نقش اصلی، در نهایت نمی‌تواند تماشاگر پرتعداد داشته باشد. در مورد فیلمی چون «تصور» هم که لیلا حاتمی را در نقش اصلی دارد، باز همین حکم صادق است. گاهی به‌نظر می‌رسد از فیلم‌هایی که فاقد پتانسیل و توانایی فتح گیشه‌اند، انتظارات بالایی می‌رود که منطقی نیست. خیلی وقت‌ها هم خود کارگردان دچار چنین توهمی می‌شود، توهم اینکه اگر سالن‌ها و سانس‌های در اختیار فلان کمدی پرفروش به فیلم او تعلق یابد، می‌تواند با اقبال عمومی گسترده‌ای مواجه شود؛ درحالی‌که چنین تصوری از پایه خطاست.

تماشاگر چه فیلمی را دوست دارد؟
درباره اینکه تماشاگر امروز دقیقا چه فیلمی را دوست دارد، مراجعه به آمار گیشه هم می‌تواند راهگشا باشد و هم گول‌زننده. راهگشا از این منظر که بالاخره میزان فروش فیلم‌ها، سندی مهم و قابل استناد درباره پسند مخاطب است. از سوی دیگر اما نمی‌توان صرفا براساس خروجی گیشه، نتیجه گرفت که مثلا مردم فقط کمدی دوست دارند و حاضر به تماشای درام اجتماعی نمی‌شوند. نکته اینجاست که ما مدت‌هاست آثاری از ژانرهای غیرکمدی، روی پرده نداشته‌ایم که توانایی جذب تماشاگر گسترده داشته باشد. ضمن اینکه سلیقه مخاطب، مفهومی پیچیده و چندوجهی است و نمی‌شود با یک فرمول مشخص و ثابت، مخاطب را جذب سالن‌های سینما کرد. همه‌‌چیز بستگی به جزئیات و مصادیق دارد و اگر به فیلم‌های اکران‌شده در یکی دو سال اخیر ورود کنیم، به‌ندرت با فیلم جذابی مواجه می‌شویم. بخش قابل‌توجهی از داستان همین است. با این فیلم‌ها، حاکمیت سینمای کمدی بر گیشه همچنان ادامه می‌یابد.



مکث
چرا کنسرت علیرضا قربانی می‌فروشد؟


سینماداران که از آنها به‌عنوان حامیان فیلم‌های کمدی یاد می‌شود، معمولا درباره میزان اقبال عمومی به فیلم‌های غیرکمدی، به مسئله کیفیت اشاره می‌کنند. سجاد نوروزی، مدیر سینما آزادی در این‌باره به مهر گفت: ما در ژانر غیرکمدی فیلم خوب نداریم و به همین دلیل مخاطبش را هم نداریم. به همین راحتی! سؤال مشخص من از این دوستان این است که کنسرت اخیر علیرضا قربانی، چند میلیارد فروش کرده است؟ مگر سبک قربانی، از جنس موسیقی پاپ مصرفی و سرگرم‌کننده است؟ پس چرا این اندازه فروش دارد؟ اصلا کدام خواننده پاپ سرگرم‌کننده‌ای را سراغ دارید که اینگونه بتواند فروش داشته باشد؟ همین مثال را می‌خواهم به سینما تعمیم بدهم و نتیجه بگیرم که اینگونه نیست که بگوییم سلیقه مردم نازل شده است. تولیدکنندگان ما نازل شده‌اند که دیگر نمی‌توانند اثر خوب تولید کنند. علیرضا قربانی طی این سال‌ها، هم چند قطعه بسیار خوب ارائه کرده و هم به مخاطبش احترام گذاشته و به همین دلیل شاهد چنین استقبالی است.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید