• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
پنج شنبه 25 خرداد 1402
کد مطلب : 194620
+
-

از آب وقفی تا بازار سیاه آب

پنجمین نشست مرکز تهران‌شناسی همشهری با عنوان «آب و طهران» با حضور کارشناسان برگزار شد

گزارش
از آب وقفی تا بازار سیاه آب

بهاره خسروی-روزنامه‌نگار

موضوع پنجمین نشست مرکز تهران‌شناسی همشهری با آب تهران گره خورده بود. روزگاری تهران، این کهنه پایتخت ایرانی، آبادی کوچکی در منتهی‌الیه شمالی دشت ری و دامنه کوه‌های البرز بود. در واقع چشم امید همه اهالی برای تأمین آب مصرفی مورد نیاز به رود‌ها، دره‌ها و قله‌هایی بود که اغلب زمستان‌ها لباسی از برف بر تن داشتند و مردم در بهار و تابستان با آب‌شدن و سرازیر‌شدن همین برف‌ها روزگار می‌گذراندند. با روی کارآمدن قاجارها سبک زندگی اهالی این قریه خوش آب و هوا حسابی تغییر کرد. افزایش مهاجرت به پایتخت و رشد جمعیت و استفاده بی‌رویه از منابع آبی برای مردم تهران دستاوردی جز کم‌آبی و خشکسالی به‌ویژه در فصل تابستان نداشت. بحران آب به قدری برای مردم تهران جدی شد که درهمان چند‌ماه نخست تاج‌گذاری آغامحمد‌خان گروهی از کشاورزان تهرانی شکایت به دربار برده بودند که آبی برای زراعت ندارند و با مشکل بی‌آبی دست و پنجه نرم می‌کنند و دربار هم راه‌حل را در حفر قنات یافته بود. گزارش پیش‌رو نتیجه نشست چند ساعته همشهری همراه با منامسعودی آشتیانی، مسئول کمیته آب وگردشگری و کسب‌وکارهای وابسته به اتاق بازرگانی ایران، حمید کاردان مقدم، عضو هیأت مؤسسه تحقیقات آب و مدیرگروه محیط‌زیست و  نصرالله حدادی، تهران‌شناس است که در آن از منابع تا سازه‌های آبی و سازوکارهای نگهداری آب در طهران قدیم و چالش‌های پیش‌روی تامین آب تهران مورد بررسی قرار گرفت.


منابع آبی دومین شهر پرآب ایران
بنابرتعریف مرحوم محمدابراهیم باستانی پاریزی از پژوهشگران و نویسندگان معاصر، تهران بعد از اصفهان، پرآب‌ترین شهرهای ایران است. به این دلیل که هیچ‌یک از شهرهای بزرگ ایران مانند شهر تهران در میان چند دره مثل دره تجریش، فرحزاد، کن و جاجرود قرار نگرفته تا بتوان بیش از ۴۵۹ قنات از آن درآورد که همه پر آب باشند. تهران این کهنه پایتخت ایرانی در روزگاری که یک روستای کوچک و بی‌نام‌ ونشان بود، آب کافی داشت و به همین دلیل باغ‌ها و درختان پرمیوه‌ای داشت و چشمه، رودخانه و قنات 3 منبع تامین آب آن بود.

چشمه‌های معروف
در تهران قدیم 2چشمه وجود داشت. این دو چشمه شامل سرچشمه و آب پخش‌کن بود. محل سرچشمه در طرف شمال‌شرقی، نزدیک دیوار حصاری که به مرور زمان ساخته شد، قرار داشت و به 2قسمت سرچشمه بالا و سرچشمه پایین تقسیم می‌شد. آب این دو سرچشمه برای تامین آب محله عودلاجان تاحدود بازار می‌رسید. سرچشمه بالا تا منتهی‌الیه شمال شرقی و خیلی دورتر از نقاط مسکونی قرار داشت. سرچشمه پایین به فاصله کمی در غرب سرچشمه بالا قرار داشت و محله عودلاجان از آب این سرچشمه‌ها سیراب می‌شد. منبع دیگر، سرآب پخش‌کن در شمال محله سنگلج بود که گویا نهری یا مظهر قناتی بود که ازطرف سنگلج به طرف جنوب شهر که محله دباغ‌خانه در آنجا قرار داشت، جریان داشت.


رودخانه‌های غیردائمی
هیچ‌یک از رودهایی که تهران را سیراب می‌کند، دائمی نیست. این رودها که از دامنه‌های جنوبی البرز سرچشمه می‌گیرند، معمولا فقط در فصل بهار و احیانا اندک مدتی در فصل تابستان جریان دارند و فصل‌های دیگر خشک می‌شوند. رودخانه اوین یا درکه، رود و مسیل حصارک، رودخانه دارآباد، رودخانه و مسیل شمس‌آباد، رودخانه شمیران یا دربند، رودخانه و مسیل فرحزاد، مسیل قوچک یا تهرانپارس و نهر فیروزآباد از مهم‌ترین رودها و مسیل‌های تهران قدیم بودند. در حال حاضر هم رود‌‌دره‌های دربند، درکه، دارآباد، فرحزاد و کن در داخل محدوده شهری هستند و سرخه‌حصار و وردآورد خارج از محدوده شهر قرار دارند.

531قنات در شهر
 به‌گفته پژوهشگران در شهر تهران یا همان دامنه جنوبی البرز 135رشته قنات وجود داشته است. در واقع این قنات‌ها مظهرهای آب‌های تهران هستند که بیشتر آنها در شمال تهران قرار دارند. مرحوم  جعفر شهری  در جلد سوم کتاب «طهران قدیم» درباره قنات‌های معروف تهران که آب آشامیدنی اهالی را تأمین می‌کرد نوشته است: «مردم تهران قدیم به آبی که برای آشامیدن و پخت وپز در آب‌انبار ذخیره می‌شد، آب مشروب می‌گفتند. در تهران چیزی حدود ۱۰ قنات مهم و اصلی وجود داشت که آب مشروب اهالی را تأمین می‌کرد. ۱- قنات یا آب حاج‌علیرضا در سرچشمه‌خانه‌های شرق و غرب و جنوب خود ۲-قنات سردار، ابتدای خیابان عین‌الدوله و کوچه قجرها و حوالی کوچه آبشار  ۳- قنات سپهسالار، مسجد سپهسالار و مجلس شورا و خیابان نظامیه بهارستان و کوچه‌های پشت مجلس ۴- قنات فرمانفرما که حدود شمالی و باغ‌های غربی خارج از شهر و آسیاب و باغ و خانه فرمانفرما، کاخ مرمر و کاخ‌های اطراف مجلس سنا و خیابان امیریه و شرق و غرب آن ۵- قنات باغ‌شاه و قنات اکبرآباد باغ‌شاه از آب‌های آنها باغ‌شاه و جنوب آن و دارالمجانین (تیمارستان)  ۶- قنات وزیر که آب آن خیابان سرآب وزیر و گذر مهدی موش یا مهدی‌خان و خیابان امیریه و شاهپور سابق در دروازه قزوین و خیابان بلورسازی و خیابان مشیر‌السلطنه و خانه‌های اطراف آن ۷-قنات سنگلج که محله و کوچه‌های سنگلج پارک‌شهر و محدوده آن 8- قنات‌های سفارت‌های روس و انگلیس و علاءالدوله که حدود شمال مرکزی شهر و سفارت‌های مورد بحث خیابان فردوسی و باغ علاء‌الدوله، 9- قنات‌های شاه که به نام آب‌شاه و آب مهرگرد که کاخ گلستان و ارک و خیابان‌ها و کوچه‌های اطراف و مرکز شهر و بازار قسمت جنوبی را تأمین می‌کرد از مهم‌ترین قنات‌های شهر تهران بودند. البته قنات‌های دیگر مانند یوسف‌آباد، امیرآباد، بهجت‌آباد، جمشیدآباد، عشرت‌آباد و فرح‌آباد از دیگر قنات‌های اطراف تهران محسوب می‌شدند.»

جیره‌بندی آب قنات
با وجود حفر قنات همچنان بحران کم‌آبی برای پایتخت‌نشینان به قوت خود باقی بود. آب قنات‌ها باید میان مردم به‌صورت عادلانه تقسیم می‌شد تا همه بتوانند از آن به خوبی استفاده کنند. ‌احسان بهرام غفاری در کتاب «صدای پای آب‌» از برنامه جیره‌بندی استفاده از آب قنات‌ها می‌نویسد: «برنامه آب‌برداشتن از قنات به دیوار نصب می‌شد. قنات مهرگرد که مظهر آن در اندرونی عمارت سلطنتی کاخ گلستان بود دارای مجرایی موقوفه بود و تقسیم‌بندی آن براساس برنامه‌ای از پیش تعیین‌شده بود. در این برنامه هرکسی می‌دانست چه زمانی از این آب استفاده کند.»
برنامه آب‌برداشتن از قنات مهرگرد اینطور بود: روز شنبه: خانه مستوفی‌الممالک؛ شب شنبه: محله عودلاجان؛ روز یکشنبه: خانه معتمدالدوله و گذر هفت‌تن؛ شب یکشنبه: کوچه باغ ایلچی؛ روز دوشنبه: محله عودلاجان؛ شب دوشنبه: محله عودلاجان؛ روز‌سه‌شنبه: عباس‌آباد در کوچه‌های حمام چال و خانه زنبورکچی‌باشی؛ شب‌سه‌شنبه: محله عودلاجان؛ روز چهارشنبه: محله عودلاجان؛ شب چهارشنبه: محله عودلاجان؛ روز پنجشنبه: محله عباس‌آباد؛ شب پنجشنبه: محله عودلاجان؛ روز جمعه: خانه حسام‌السطنه و گذر نوروزخان و  شب جمعه: کوچه غریبان.

اولین محله‌های تهران در حوالی آب
 صفحات تاریخ تهران را که ورق بزنیم و به گذشته این شهر سرک بکشیم به نشانه‌های زیبایی از جاذبه آبی و طبیعی درآن می‌رسیم؛ اینکه نخستین محله‌های تهران بر مبنای جریان آب شکل گرفتند و نام بسیاری از آنها مانند عودلاجان، آبسردار، آب‌سنگل درخونگاه، نعمت‌آباد و چهارراه سرچشمه با نام آب گره خورده است. این ماجرا نشان از وجود چشمه‌ها و نهرهای روان در دل تهران قدیم بود.

آخرین نسل آب‌انبارها
در روزگاری که هنوز خبری از تکنولوژی و سیستم لوله‌کشی در معماری خانه‌ها نبود تا به ساده‌ترین روش ممکن دسترسی به آب فراهم شود، آب‌ها برای تامین نیازهای مصرفی در آب‌انبار خانه‌ها نگهداری می‌شد. این آب‌انبار‌ها هم به 3دسته عمومی مانند آب‌انبار «سید‌اسماعیل» و«مسجد معیر»، وقفی مانند آب‌انبار «مسجد جامع تهران» و « مسجد میرزا موسی» و خانگی تقسیم می‌شد. در گذشته در معماری خانه‌ها به انتخاب فضای مناسب برای آب‌انبار توجه می‌کردند و به مرور زمان با اجرای عملیات لوله‌کشی آب، کاربری آب‌انبارها به انباری و سایر بخش‌های مورد نیاز خانه تغییر پیدا کرد. البته آخرین نسل این آب‌انبارهای خانگی در خانه حاج‌حسین آقا ملک در بازار بین‌الحرمین، خانه اردیبهشت، تیمچه وکیل‌التجار در میدان محمدیه، سرای کاظمی، خانه سیدرزاز و خانه اتحادیه مکان ضبط سریال «دایی‌جان ناپلئون» همچنان با همان سبک و سیاق قدیمی موجود است. معمولا آب‌انبار‌ها در مسیر جریان آب و قنات‌ها و چاه‌ها قرار داشت.

تفاوت آب فقرا و پولدارها
ماجرای دسترسی و تقسیم عادلانه آب برای تامین نیازهای مصرفی خانه از پخت‌وپز تا رفت و روب از مهم‌ترین دغدغه‌های مردم تهران قدیم بود. وظیفه تقسیم آب بر عهده فردی به‌عنوان میراب بود. اجرای طرح تقسیم آب به‌صورت همگانی در بیشتر محل‌های تهران بازخورد خوبی میان پایتخت‌نشینان داشت و به بسیاری از بی‌نظمی‌ها خاتمه داد. تهرانی‌ها با روش تقسیم نوبتی آب زیرنظر میراب خیلی زود کنار آمدند. آن زمان 2نوع آب وجود داشت؛ آب روز و آب شب. آب روز پر از آلودگی و متعلق به فقرا و آب آخر شب نسبتاً پاکیزه‌تر و برای پولدارها و گردن‌کلفت‌های محله‌ها و آب اول شب هم مخصوص افرادی بود که دائماً در حال چانه‌زدن با میراب بودند.

با‌کیفیت‌ترین آب در بازار سیاه
در روزگار گذشته باکیفیت‌ترین آب برای خوردن، آب قنات باغ‌شاه بود. این قنات در میدان حر امروزی واقع شده بود و مردم شهر حاضر بودند برای آب این قنات پول بیشتری پرداخت کنند. به همین دلیل گاهی در تابستان آب قنات شاه که توسط بشکه و گاری حمل می‌شد بازار سیاه پیدا می‌کرد و شهرداری تهران هم برای جلو‌گیری از افزایش بهای آب مداخله می‌کرد. در آن دوره قنات شاه سازمان منسجمی شامل 8میراب و یک تحصیلدار داشت و توزیع آب با بشکه‌ای در بسته انجام می‌گرفت. با توجه به استقبال وسیع مردم پایتخت از آب این قنات، بعضی از فروشندگان، آب نهرها را هم داخل بشکه به‌عنوان آب قنات شاه میان مردم می‌فروختند که این موضوع باعث شیوع بیماری میان مردم شد، برای همین شهرداری تهران برای نخستین بار با پلمپ‌کردن بشکه‌های آب، نوعی استاندارد محلی را برای توزیع آب آشامیدنی توسط بشکه آغاز کرد.

مصائب ساخت آب‌انبارهای خانگی
آب‌ها از مسیر نهرها و جوی‌های محله توسط تنبوشه(لوله‌های سفالی) به داخل خانه‌ها هدایت می‌شدند. به طبع همراه جریان آب هر وسیله، آلودگی، حشره و... به خانه‌ها و آب‌انبارها ورود می‌کردند. اغلب آب‌انبار‌ها به همین دلیل بوی تعفن و مشمئز‌کننده‌ای می‌دادند به همین دلیل ساخت آب‌انبار‌های خانگی با مصائب زیادی همراه بود. در خانه‌های شمالی آب‌انبار را در حیاط حفر می‌کردند و روی آن تلمبه می‌گذاشتند. اما برای خانه‌های جنوبی کار کمی سخت‌تر می‌شد. چون لوله‌های تنبوشه در این بنا‌ها از دل ساختمان عبور می‌کرد تا به حیاط و آب انبار برسد. به همین دلیل میزان نم و رطوبت در خانه‌های جنوبی بیشتر بود.

نظافت آب‌انبارها
یکی از کارهای رایج و پر‌ماجرا در میان مردم تهران قدیم ماجرای نظافت آب‌انبار‌ها بود. تخلیه و نظافت آب‌انبارها  که هرسال برای استقبال از سال نو انجام می‌شد از کارهای مهم هر خانه یا محله بود. معمولا به‌دلیل ایستایی آب در این بخش خانه، آب‌انبارها پر از میکروب، کثافات و لجن و خزه می‌شد. کسی که مسئولیت نظافت آب‌انبار را بر عهده می‌گرفت، باید تن به بسیاری از سختی‌ها و حتی بیماری‌ها می‌داد. به روایت جعفر شهری، نظافت و جمع‌آوری گل و لای آب‌انبار سیداسماعیل چیزی در حدود 3ماه زمان برد. این آب‌انبار پر از جانوران و حشرات مختلفی چون رتیل، سوسک، عنکبوت و دیگر حشرات موذی بود.

ماجرای ورود سوسک به تهران
آب‌انبارها یکی از مناسب‌ترین و امن‌ترین مکان‌ها برای رشد و تکثیر سوسک‌ها بودند. تا قبل از اوایل دهه20در تهران حشره‌ای به نام سوسک موجودیت خارجی نداشت. این سوسک‌ها سوغات کالاهای ایتالیایی به ایران است که در جعبه‌های آن مخفیانه جا خوش کرده و از اروپا راهی تهران شدند. به باور کارشناسان با توجه به فضای نمور آب‌انبار‌ها و چاه‌های جذبی، فرصت خوبی برای تولید‌مثل سوسک و تکثیر آنها در تهران فراهم بود.

 ضرب‌المثل‌های آبی
موضوع آب با هویت تهران گره خورده است. در فرهنگ و ادبیات فولکلور ما چیزی به اندازه حرمت نان و آب ارزشمند نیست. به همین دلیل در این‌باره ضرب‌المثل، قصه و روایت‌های زیادی نقل شده است. اصطلاح معروف « طرف رفته آب خنک بخورد» یکی از همین نمونه‌های مهم توجه به آب در زندگی روزمره پایتخت‌نشینان است. قدیم‌ها که خبری از سیستم‌های پیشرفته سرمایشی نبود، خوردن یک جرعه آب خنک برای تهرانی غنیمتی بود. اهالی پایتخت‌نشین در حسرت آب خنک‌خوردن بودند. از کنار زندان قصر آب خنک قنات‌های «مخلص‌آباد» و«نعمت و آب» گذر می‌کرد. زندانیانی که در داخل سلول‌های قصر محبوس بودند می‌توانستند از آب خنک و گوارای این قنات‌ها بخورند. یا اصطلاح «پاچه ور‌مالیده» این موضوع مربوط به‌کار آب حوضی‌ها در تهران قدیم می‌شود. این افراد برای کشیدن آب حوض پاچه‌های شلوارشان را برای کار بالا می‌زدند. مثل معروف «بزار در کوزه آبش را بخور» که کنایه از بیهوده کارکردن است یکی دیگر از ضرب‌المثل‌های ادبیات عامیانه ایرانی است. درگذشته برای خنک‌ماندن آب، آن را داخل کوزه‌ها نگهداری می‌کردند. این کوزه‌ها را معمولا داخل حوض‌ها می‌گذاشتند و برای جلوگیری از ورود حشرات و جانوران به داخل کوزه اغلب در آن را با توپ‌های پارچه‌های که با وسایل دور ریختنی خانه درست می‌شد، می‌بستند. «‌آب از دستش نمی‌چکه» کنایه به آدم خسیس، «آب از سرش گذشته» کنایه از اینکه کاری از دست کسی بر نمی‌آید، «آب که جا بمونه می‌گنده» کنایه از بی‌تدبیری، ازجمله مثل‌های معروف در ادبیات عامیانه ایرانی‌هاست که در آن آب نقش مهم و اثر‌گذاری را ایفا می‌کند.

آب آلوده و بیماری‌های کشنده
برخی از اهالی تهران قدیم به‌ویژه در دوره قاجار، بهداشت و نظافت فردی را کمتر رعایت می‌کردند که بخش عمده این ماجرا به نبود اطلاع‌رسانی صحیح و فراهم‌نبودن زیرساخت‌های مورد نیاز برمی‌گشت. برای همین مهم‌ترین عامل بیماری‌های مردم تهران چون وبا مصرف آب آلوده و تصفیه‌نشده بود. این بیماری که به نام «مرض موت» یا «مرگا مرگی» هم میان مردم مشهور بود، خیلی از پایتخت‌نشینان را به کام مرگ فرستاد. اسهال خونی و ژیاردیا که نام یک موجود زنده‌ای همانند انگل است که در بدن انسان‌ها می‌تواند زندگی کند، از دیگر بیماری‌های شایع در تهران قدیم به‌حساب می‌آمد که به تشخیص اطبای آن روزگار منشا آن آب‌های آلوده بود. جعفر شهری  نویسنده و تاریخ‌شناس در کتاب طهران قدیم به بیماری سالک اشاره می‌کند و آن را نشانی از تهرانی‌بودن به شمار می‌آورد. او در کتابش نوشته است: «مرض سالک نیز رهاوردی بود که نشانه تهرانی‌‌بودن به‌حساب می‌آمد و هرکسی سالک نداشت به تهرانی‌‌بودن باورش نمی‌کردند، چه می‌گفتند آب تهران سالک می‌آورد. مرض خوش‌سلیقه‌ای که اکثراً صورت و پیشانی و بینی را فرامی‌گرفت، پشت دست، ساعد و بازو هدف دومش بود.»

یخچال‌های طبیعی
در گذشته یخچال‌ها یکی از مکان‌های مهم تهیه یخ در تهران بود. یخچال، جایی بود که در آن به‌طور طبیعی یخ تهیه می‌شد و یخ‌های فراهم‌شده را کارگران یخ‌سازی به انبار یخ که در همان‌جا بود، منتقل می‌کردند و پس از پر‌شدن، در انبار را می‌بستند، با این کار راه ورود و خروج هوا بسته می‌شد و در تابستان، در انبار را باز می‌کردند و یخ‌ها را به مرور زمان به بازار عرضه می‌کردند. ساختمان یخچال‌ها شامل زمینی وسیع با دیواری شرقی - غربی و چینه‌ای و بسیار بلند بود، چالی در زمین به‌صورت استخر می‌کندند و در کنار آن انباری در عمق زمین می‌ساختند. دسته‌ای از این انبار‌ها مسقف و برخی بدون سقف بود. برای رسیدن به درانبار، چند پله (متناسب با عمق انبار) پایین می‌رفتند. در انبار‌های مسقف در تراز سطح زمین، دیوار انبار را سوراخ می‌کردند که کارگران به محض گرفتن یخ، آنها را به قطعات کوچک‌تر می‌شکستند و از سوراخ به داخل انبار می‌ریختند و در انبار‌های بدون سقف، از بالا انبار را پر از یخ می‌کردند و زمانی که انبار پر می‌شد، سوراخ و در انبار‌های مسقف را کامل می‌بستند، تا هوا به داخل آن نفوذ نکند و در انبار‌های باز نیز با پوشال و حصیر و نظایر آن روی یخ‌ها را می‌پوشاندند تا بتوانند یخ را تا فصل گرما نگه دارند. عمده یخچال‌های تهران در جنوب آن شکل گرفته بودند.
یخچال‌های معیرالممالک، حاجی‌باقر، حاجی آقامحمد، وزیرحاجی علی‌اکبر، حاجی‌شیخ‌رضا، حاج آقارضا فرزانه، حاج‌رجب تختی، پدرجهان پهلوان غلامرضا تختی و حاج حسن شمشیری از معروف‌ترین یخچال‌داران تهران قدیم بودند.

کارخانه‌های یخ‌سازی‌ مدرن
یخچال‌ها هر چند در تابستان برای مردم تهران مفید بود اما یکی از آلوده‌ترین مکان‌ها به‌حساب می‌آمد. یخ‌هایی که در این یخچال‌ها برای فروش به بازار عرضه می‌شد پر از میکروب و آلودگی بود. جالب‌تر اینکه مردم وقتی آب می‌خوردند، با دیدن هر نوع حشره در داخل ظرف فقط به یک فوت برای رفع آلودگی اکتفا می‌کردند. برای ساماندهی این وضعیت در دهه 40نخستین کارخانه یخ قالبی در محدوده سه‌راه جمهوری (سه‌راه شاه) راه‌اندازی شد. در این کارخانه در مقایسه با یخچال‌های طبیعی، یخ بهداشتی‌تری تولید می‌شد و یخ‌ها برای فروش به دکه‌های یخ‌فروشی سر چهار‌راه‌ها منتقل می‌شدند. البته به مرور زمان دکه‌های یخ‌فروشی جمع‌آوری شد و تنها بازمانده آنها در شهر تهران یک دکه قدیمی در میدان فلسطین است.

آب سفارت
آب موجود در لوله‌های تهران با انتقال بخشی از آب رودخانه کرج به تهران از یک مخزن در شمال شهر تأمین و در مقایسه با آب قنات‌ها و آب‌های سطحی که از طریق نهرهای آلوده به آب‌انبارها سرازیر می‌شد پاکیزه‌تر بود و مردم با رغبت بیشتری از آن استفاده می‌کردند. اما از دیدگاه خارجیان هنوز آب شهر تهران قابل اطمینان نبود و به همین دلیل سفارتخانه‌های خارجی با نصب دستگاه‌های کوچکی در داخل سفارت آب لوله را تصفیه و ضدعفونی می‌کردند. سفارت انگلیس در تهران حتی پیش از لوله‌کشی آب شهر با استفاده از آب قنات سفارت و مخزن آب نهر کرج، آبی را که از طریق یک نهر وارد سفارت می‌شد پس از تصفیه برای آشامیدن مورد استفاده قرار می‌داد. این آب گاهی توسط خدمه سفارت یا باغبانان ایرانی بیرون آورده می‌شد که در میان افراد تحصیلکرده و خانواده‌های پولدار طرفدار زیادی داشت و بازار سیاه پیدا کرده بود. البته به‌علت وجود مواد تصفیه‌کننده که درسفارت انگلیس به آن اضافه می‌شد، آشامیدن این آب را اغلب مردم خوش‌نداشتند.

ساخت نخستین سدها
سال 1326کار مطالعه بر روی رودهایی که آب شهر تهران را تامین می‌کردند شروع شد. نتیجه این تحقیقات و مطالعات در پایان به ساخت سد کرج در سال 1343و سد لتیان در سال‌1346برای پیشگیری از خشکسالی شهر تهران  منجر شد.


عوامل کم‌آبی تهران

 مهمان‌های بسیاری از پژوهشگران و تهران‌پژو‌‌هان در پنجمین نشست مرکز تهران‌شناسی همشهری حضور داشتند، برای همین سؤال‌های متفاوتی مطرح شد از هویت آب تهران تا دلایل کم‌آبی پایتخت و راهکارهایی  برای برون‌رفت از این مشکلات. حمیدکاردان مقدم، عضو هیأت مؤسسه تحقیقات آب و مدیرگروه محیط‌زیست درباره کمبود آب شهر تهران از گذشته توضیح داد: «در دهه‌های 20و 30تهران جمعیتی در حدود یک میلیون داشت. در واقع برنامه‌ریزی‌ها و فراهم‌کردن زیرساخت‌های مورد نیاز آب تهران برای جمعیت یک میلیونی پیش‌بینی شده بود. اما تهران امروز یک ابر‌شهر با جمعیت 12میلیونی ساکن و شناور است. بالطبع این افزایش جمعیت، مهاجرپذیری، افزایش دمای کره زمین، کاهش نزولات جوی، تلفات آب از سیستم لوله‌کشی، افزایش مصارف عمومی، افزایش مراکز صنعتی و توسعه فضای سبز باعث کاهش آب‌ها و سفره‌های زیر‌زمینی و در نهایت کم آبی و بحران آب می‌شود. در حال حاضر شهر تهران فقط ده‌ها قنات فعال دارد که سالانه 30میلیون مترمکعب آب از آنها برداشت می‌شود. بالطبع در دراز مدت به‌دلیل نبود الگوی صحیح استفاده از آب قنات، آنها هم خشک خواهند شد.»

راهکارهای حل بحران
 منامسعودی آشتیانی، مسئول کمیته آب وگردشگری و کسب‌وکارهای وابسته به اتاق بازرگانی ایران، تصمیم‌گیری و برنامه‌ریزی صحیح و حفظ منابع آبی با بهره‌وری از حداقل امکانات را یکی از راهکارهای پیشنهادی برای حل بحران آب پایتخت می‌دانست و گفت: « نخستین گام برای محقق‌شدن این امر مهم پیاده‌سازی‌ مدیریت یکپارچه منابع آبی است. افزایش بهره‌وری از آب، استفاده از منابع نا‌متعارف مانند بازگشت چرخه آب‌های خاکستری به مصرف، فرهنگسازی‌ و آموزش درست مصرف‌کردن آب، توسعه تکنولوژی، اختصاص بودجه برای بهسازی سیستم منابع آبی و از همه مهم‌تر داشتن الگوی مصرف متعارف کمک بزرگی به کاهش تنش‌ها و بحران آب می‌کند.»


حکایت خواندنی سیدمهدی قوام و مرد یخ‌فروش

 کسب‌وکارهای بسیاری در تهران قدیم به آب وابسته بود، برای همین اتفاقات بسیاری در این‌باره رخ می‌داد که خواندنی است. مانند اینکه روزی «آسید مهدی قوام» از روحانیون و واعظان معروف تهرانی از مجلس روضه‌ای در راه بازگشت به خانه بود که فریاد و گریه مردیخ‌فروشی توجهش را جلب می‌کند. این روحانی کمی جلوتر می‌رود می‌بیند مرد با گریه به مردم التماس می‌کرد: «آهای مردم بیایید یخ‌های منو بخرین، این همه سرمایه منه، سرمایه‌ام داره آب می‌شه و از بین میره.» سید با دیدن این صحنه همه یخ‌های مرد یخ‌فروش را می‌خرد و بعد از آن کنار دست مرد یخ‌فروش گریه می‌کند. این بار یخ‌فروش تعجب می‌کند؟ علت گریه را از سید پرس وجو می‌کند؟! او در پاسخ می‌گوید: «تو با این کارت چه درسی به من سیدمهدی دادی، تو یخ‌هایت در شرف آب‌شدن بود، این همه داد زدی گریه کردی، من چه‌کار کنم که عمرم آب شد؟»






 

این خبر را به اشتراک بگذارید