
گفتوگو با هرمز شجاعیمهر، مجری باسابقه رادیو و تلویزیون
همیشه سعی کردهام از زبان مردم صحبت کنم

سعیده مرادی
هرمز شجاعیمهر که کارش را از اوایل دهه 60 در صدا و سیما شروع کرد، حدود 3دهه میشود که مجری یکی از قدیمیترین و پربینندهترین برنامههای تلویزیون یعنی «سیمای خانواده» است. برنامهای که هر روز از شبکه اول سیما روی آنتن میرود و همانطور که از نامش هم پیداست به موضوعات مرتبط با خانوادهها میپردازد. کمتر کسی را میتوان پیدا کرد که این برنامه پرمخاطب را ندیده و اجرای زیبا و صدای دلنشین هرمز شجاعیمهر به دلش نشسته باشد. جالب است بدانید که این مجری باسابقه کارش را با گویندگی در رادیو و با حضور در برنامههایی چون «سلام صبح بخیر» آغاز کرد. با این مجری خوشسابقه و محبوب که با مجله «خانواده سبز» دستی هم در آتش مطبوعات و رسانهها دارد، به گفتوگو نشستهایم.
بسیاری از مخاطبان قدیمی رادیو شما را با برنامه معروف خانه و خانواده به یاد دارند. آیا از همان ابتدا کارتان را با چنین برنامههایی شروع کردید؟
نه، شروع کار من با برنامه رادیویی «سلام صبح بخیر» بود که نخستین برنامه زنده رادیو پس از انقلاب هم محسوب میشد. پس از گذشت یک سال همراه خانم بیدمشکی به برنامه زنده رادیو خانواده رفتیم. این روند ادامه داشت تا اینکه بعد از 10 سال اجرای نخستین برنامه زنده تلویزیونی به نام «تهران بیست» به من پیشنهاد شد. یکی از دلایلی که من بیشتر بهعنوان مجری برنامه خانواده شناخته شدهام، در درجه اول به علاقه من به خانواده برمیگردد. خانواده کوچکترین نهاد اجتماعی است که همه مهارتها و ویژگیهای شخصیتی فرد در آن شکل میگیرد و در زندگی اجتماعی بهکار میرود. طبیعی است خانواده برای من محیطی مقدس است.
«سیمای خانواده» جزو برنامههای تلویزیونی است که سالهای سال در حال پخش است. به اعتقاد شما رمز این ماندگاری و بازخورد مثبت مردم نسبت به این برنامه چیست؟
«سیمای خانواده» بعد از سالیان سال همچنان از تلویزیون پخش میشود و من تصور میکنم که این برنامه، تنها برنامهای است که حرف دل مردم را میزند و این دلیل استمرار و موفقیت آن بهحساب میآید. ما در این برنامه سعی میکنیم که آنچه مخاطب برایش مهم است و در زندگی و روزمره با آن سر و کار دارد را مطرح کنیم. ما به نوعی زبان دل مردم را فهمیدهایم و تمام تلاشمان بر این بوده است که خواسته آنها را در هر زمینه چه پزشکی باشد چه آموزشی، چه مهارتهای اجتماعی یا حتی آشپزی در این برنامه اجرا کنیم.
شما بهعنوان یکی از مجریان «سیمای خانواده» چه سهمی در موفقیت آن داشتهاید و فکر میکنید چرا این برنامه تلویزیونی در همه این سالها توانست با مردم ارتباط نزدیک برقرار کند؟
خب سیمای خانواده همیشه برای من جذاب بوده است و من همیشه سعی کردهام از زبان مردم صحبت کنم و از مسائلی حرف بزنم که دغدغه زندگیشان است. من این رویکرد و ایده را از برنامهای بهنام «محله زندگی» در رادیو آموختم که مردم با آن تماس میگرفتند و مسائل ساده و روزمره زندگیشان را با برنامه در میان میگذاشتند. درخصوص ارتباط این برنامه با مردم هم باید بگویم سیمای خانواده در همه این سالها بهخوبی توانسته به مردم نزدیک شود. طوری که بسیاری از مردم این برنامه را بهعنوان عضوی از اعضای خانواده خود پذیرفتهاند و با آن ارتباط برقرار کردهاند.
شما یکی از مجریان قدیمی هستید که در اجراهایتان نهایت ادب و احترام را لحاظ میکنید، چیزی که امروزه در اجرای برخی از مجریان جوان کمتر به چشم میخورد و آنها موفقیت را در گستاخی یا تمسخر مهمانان میبینند تا بهنوعی سر زبانها بیفتند و سریع مطرح شده و به زعم خودشان به موفقیت برسند. بهنظر شما یک مجری چگونه میتواند موفق و در ذهن مخاطب ماندگار باشد؟
البته یکی از مواردی که یک مجری بهشدت به آن نیاز دارد تا در کار خود جاافتاده و توسط مخاطب پذیرفته شود، زمان است. در کنار زمان چیزی که در اجرا بهشدت به آن نیاز داریم، این است که گوینده سواد، صدای خوب و اجرای قشنگی داشته باشد. از همه اینها واجبتر داشتن ادب و تربیت است. یک گوینده باید اول شخصیت گویندگی داشته باشد و ریشه شخصیت ادب و تربیت است.
دانش و تجربه در عرصه اجرا چه جایگاهی دارند؟
هر دو عامل دانش و تجربه به موازات هم معنا پیدا میکند. البته تجربه اهمیت بیشتری دارد. حتی امروز هم پس از سالها اجرای برنامه زنده، باز هم به نکاتی پی میبرم که جدید است.
امروزه جذب مخاطب یکی از دغدغههای برنامهسازان تلویزیونی است. بهنظر شما چه باید کرد تا بینندگان بیشتری پیدا کنند؟
بهنظر من ما باید خودمان را با جوانان این کشور هماهنگ کنیم. باید برای خواسته و میل آنها برنامه بسازیم. باید افق را باز و خط قرمزها را کم کنیم. امروز بهنظرم این امر خیلی مهمتر از گذشته است. همچنین نیاز است که در برنامهها از متخصصان بیشتر استفاده شود. ما هر قدر در برنامهها مباحث آموزشی داشته باشیم، باز هم کم است. ما باید اطلاعات را با مردم در میان بگذاریم و از دیدگاههای آنها در ساخت برنامهها استفاده کنیم. با این امر عملا میتوانیم تغییرات مثبتی هم در زندگی مردم ایجاد کنیم که باعث میشود تا برنامه و اجرایمان بیشتر
هم دیده شود.
کار اجرا در برنامههای تلویزیونی، چه تأثیری در زندگی شخصیتان داشته است؟
خب من مجری برنامهای مانند برنامه خانواده هستم که در آن با بسیاری از کارشناسان و استادان مسائل خانوادگی و اجتماعی گفتوگو میکنم و آنها بهترین شیوهها را برای داشتن یک زندگی سالم و بیدغدغه ارائه میکنند. طبیعی است که من هم از این اطلاعات در زندگیام استفاده میکنم. فکر میکنم همه آنچه در برنامه گفته میشود در زندگی همه ما قابل اجراست.
شما یکی از مجریانی هستید که در مقابل دوربین ارتباط صمیمانهای با مردم دارید. آیا این رفتار صمیمانه در خارج از قاب تلویزیون هم ادامه دارد؟
تلاش میکنم همینطوری باشم. واقعاً همانطور که در برنامهام، پیش مردم هستم و تغییری در رفتار من حاصل نمیشود. سعی میکنم با مردم خیلی راحت باشم و خودم را مخلص و خدمتگزار آنها میبینم. این فقط یک حرف نیست. احترامی که مردم برایم قائلند ارزنده است، قدر آن را میدانم و خدا را همیشه شاکرم. با مردم هم همیشه صمیمی هستم.
شما صاحب امتیاز یکی از مجلات خانوادگی پرمخاطب هستید. آیا کار اجرا تأثیری بر کیفیت مطالب مجله یا بالعکس داشته است؟
فعالیت من هم در تلویزیون و هم در مجله در یک راستا قرار دارد و هر دو یک هدف را دنبال میکند. در هردو نیاز است که در جریان مسائل اجتماعی و خانوادگی باشم. من خیلی وقتها از رادیو و تلویزیون اطلاعاتی کسب کرده و در مجله استفاده میکنم و خیلی وقتها مطالب مجله را در تلویزیون بیان میکنم. به نوعی این دو مکمل هم هستند.
کار در تلویزیون سختتر است یا مطبوعات؟
بهنظر من هم کار درمطبوعات و هم تلویزیون شیرین است و سختی ندارد. اما این دو تفاوتهایی دارند. رسانه مکتوب مانند مجلات، روزنامهها و... ماندگارتر هستند، اما اثرگذاری تلویزیون و لذت و شیرینی آن بیشتر است. مردم تلویزیون را بیشتر میببینند و همین امر بر جذابیت آن میافزاید.