• پنج شنبه 28 تیر 1403
  • الْخَمِيس 11 محرم 1446
  • 2024 Jul 18
سه شنبه 24 خرداد 1401
کد مطلب : 163173
+
-

زیرساخت‌های فرهنگی با موسیقی

رضا فرهادی-مدیر استودیو کرگدن

چیزی که من در موسیقی فعلی به‌شدت احساس می‌کنم، کمبود شنیداری است. ما موسیقی‌های بسیار غنی از گذشته داریم که امروزه دیگر شنیده نمی‌شوند؛ درواقع زنجیره آن موسیقی‌ها یک جایی پاره شده است. از اواخر دهه۶۰ و اوایل دهه۷۰ در یک بازه زمانی پرونده آن موسیقی‌ها بسته شد و امروزه وقتی موزیکی می‌شنویم که کمی به گذشته مرتبط است توجهمان را به‌شدت جلب می‌کند اما همانطور که می‌بینیم بخش اعظمی از تولیدات موسیقی این روزها فاصله خیلی زیادی با موسیقی گذشتگان ما دارند. درواقع نه در ملودی، نه در تنظیم و نه در اشعار ارتباطی با گذشته دیده نمی‌شود. البته در زمینه موسیقی‌سازی‌ هم همین اتفاق افتاده است. در دهه۷۰ به‌شدت موسیقی آوانگارد در ایران توسط هنرمندانی چون علیرضا مشایخی، نادر مشایخی، احمد پژمان، محمدسعید شریفیان و... بسط و گسترش پیدا کرد و وزنه آن سنگین شد. موسیقی کلاسیک و ارکسترال نیز همین روند را طی می‌کرد اما متأسفانه بعضی‌ها به‌خاطر اینکه توانایی زیادی در بخش موسیقی جدی نداشتند به آن موج موسیقی‌های نازل پیوستند و به‌واسطه نداشتن پیشینه و دانش روی موج اتفاقات روزمره حرکت کردند که ماحصلش شرایط امروزی موسیقی ما شده است. کسی نمی‌گوید موسیقی پاپ بد است چرا که موسیقی روزمره است اما بحث حمایت از زیرساخت‌های فرهنگی است. در تمام دنیا یکسری ارگان‌های دولتی یا مراکز خصوصی از موسیقی جدی که زیرساخت‌های فرهنگی را می‌سازد و بحث‌اش هم مصرف روزانه و سالانه نیست، حمایت می‌کنند. پیشینه موسیقایی ما به دهه۳۰ برمی‌گردد که اوج شکوفایی موسیقی است و از آن به‌عنوان معیار فرهنگ موسیقایی یاد می‌کنیم اما تا به حال برای حفظ و نگهداری‌اش چه کار کردیم؟ برای ارکستر ملی ایران چه کردیم؟ این ارکستر الان کجاست؟ ثبت و ضبط آثار اجرایی‌اش کجا صورت گرفت و چه اتفاقی برایش افتاد؟ سرنوشت بسیاری از گروه‌های خوب موسیقی چه شد؟ ارگان‌های فرهنگی و هنری موظف هستند از موسیقی جدی برای زیرساخت فرهنگی حمایت کنند و هیچ جایگزینی نیز برای این حمایت درست و مناسب وجود ندارد. بروز و ظهور موسیقی‌هایی که امروز شهرمان را پر کرده‌اند که معتقدم اصلا قابل شنیدن نیستند، باعث شده مردم خیلی موسیقی باکیفیت گوش نکنند؛ چون در آن صورت مجبور به تعمق و فکر‌کردن می‌شوند و متأسفانه این روزها نیز کسی فکر نمی‌کند. کسی موسیقی بی‌کلام گوش نمی‌کند و تنها رابط بین شنونده و موسیقی، خواننده شده است و اگر روزی خواننده از موسیقی ایران حذف شود کسی دیگر موسیقی کار نمی‌کند و مخاطبی هم نخواهد داشت.

این خبر را به اشتراک بگذارید