• پنج شنبه 28 تیر 1403
  • الْخَمِيس 11 محرم 1446
  • 2024 Jul 18
دو شنبه 29 فروردین 1401
کد مطلب : 158592
+
-

تقویم / سالمرگ/مردی که زیاد می‌دانست

تقویم / سالمرگ/مردی که زیاد می‌دانست

جلال مقدم چون برخی از نابغه‌های سینمای ایران قدر ندید. قدرنادیده هم از دنیا رفت. کسی که در زمانه‌ای او را روشنفکر می‌نامیدند و پیشرو، در  اواخر عمر گفته بود: «این انگ روشنفکری را هم الکی به ما چسباندند». اما واقعیتش این بود که او نه به عنوان یک روشنفکر بی خاصیت و حرّاف که به‌عنوان کسی معرفی شد که  در سال‌های دهه 30 و 40 در سینمای ایران فکر روشن داشت. او توانست در میانه سینمای مردمی و نخبگانی حرکت کند. شاخص بود و نتیجه خوبی هم گرفت. متولد نیشابور بود و کارش را با نوشتن نقد در مطبوعات آغاز کرد. اما شروع کار مقدم در سینما، با نوشتن فیلمنامه بود. آشنایی او با فرخ غفاری، منجر به نوشتن فیلمنامه «جنوب شهر» (1337) شد که پس از رفع توقیف و با حذف بسیاری از صحنه‌های فیلم، با عنوان «رقابت در شهر» به نمایش درآمد. غفاری و مقدم، 6 سال پس از «جنوب شهر»، مجددا در فیلم «شب قوزی» نیز با یکدیگر همکاری کردند که یکی از نخستین فیلم‌های ایرانی بود که در خارج از مرزها، توانست به توفیق برسد و در جشنواره‌هایی همچون «کن» و «لوکارنو» به نمایش درآید. بعد از آن بود که مقدم تصمیم گرفت وارد عرصه کارگردانی شود. او طی سال‌های ۱۳۴۵ تا ۱۳۶۵ ،8فیلم سینمایی را کارگردانی کرد. پس از کارگردانی فیلم چمدان در سال ۱۳۶۵ دیگر فیلمی نساخت و فعالیت سینمایی را تنها در عرصه بازیگری دنبال کرد. به پیشنهاد مسعود کیمیایی، در فیلم «سرب» بازی کرد و چنان درخشید که در سال‌های بعد در فیلم‌هایی چون «دندان مار»، «هامون»، «دلشدگان» و «رد پای گرگ» بازی کرد. جلال مقدم که از آلزایمر رنج می برد در اسفند سال۱۳۷۴ بر اثر سانحه رانندگی در خیابان کریم خان زند تهران، به بیمارستان منتقل شد و پس از ۶۰روز کما، در تاریخ ۲۹فروردین۱۳۷۵ درگذشت. با مرگ ناباورانه او سینمای ایران یکی از آگاه‌ترین و بهترین فیلمسازان خودش را از دست داد. مردی که زیاد می‌دانست اما روزگار سختی را سپری کرد و «دانایی» بر رنج و محنتش افزود.

این خبر را به اشتراک بگذارید