ایران را هنوز نمیشناسند
گفتوگو با نعیمه حسوکی، استاد سوری که سالهاست زبان و ادبیات فارسی تدریس میکند
فهیمه پناه آذر- روزنامهنگار
نعیمه حسوکی، اهل شهر حلب و فارغالتحصیل رشته زبان و ادبیات عربی دانشگاه این شهر است. حسوکی از سوی دانشگاه حلب به ایران اعزام شد و در ایران مدرک ارشد خود را گرفت و بهگفته خودش تحصیلات را در این دوره در دانشگاه تربیت مدرس زیرنظر بهترین استادان ادامه داد و مدرک دکتری هم گرفت. علاقهاش به این رشته آن قدر زیاد است که میگوید:« تحصیل در رشته زبان و ادبیات فارسی که آرزویم بود با فرهنگ ایرانی آشنا شوم؛ ایرانی که مردمان پر مهر و محبتی دارد. حضورم در ایران را هیچ وقت فراموش نمیکنم». حسوکی میگوید:«در تمام دوران جنگ 10 ساله علیه سوریه کار کردیم و وظیفه خود را انجام دادیم و در مدت 4سال بنده رئیس شعبه زبان فارسی در آموزشگاه زبان دانشگاه حلب بودم و هماکنون نیز مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی در دانشکده ادبیات هستم». گفتوگویمان با حسوکی درباره ادبیات زبان فارسی و علاقهاش به فرهنگ ایرانی است؛ با آشناییای که به فارسی دارد، سؤالات را جواب میدهد و اینکه ادبیات فارسی خارج از مرزهای ایران چه علاقهمندانی را دارد و برای گسترش این زبان چه میتوان کرد.
با توجه به علاقهمندیای که به فرهنگ ایران دارید، با فرهنگ و رسوم ایرانی چطور آشنا شدید، تجربیاتتان از این فرهنگ چیست؟
به واسطه علاقهمندی که دارم همیشه سر کلاسهای آموزشی - فرهنگی چه در دانشگاه، چه در خارج از دانشگاه از ایران و ایرانیان صحبت کردم. همیشه روابط دو فرهنگ منطقه بهویژه سوریه و ایران را برای آشنایان، دوستان همکاران و دانشجویان و علاقهمندان تعریف میکنم. مگر میشود خاطراتی که در ذهن هر کسی که به ایران سفر میکند، به سرزمین شگفتیهای گوناگون، از فرهنگ، تمدن، ادبیات، به سرزمین عشق (فردوسی و سنایی و مولانا و حافظ و سعدی)، هنر، نقاشی، کاشی... و چیزهایی که به یاد ماندنی وگفتنی و زیبا که برای همیشه در ذهن حک میشود مانند نگینی که در نقره میدرخشد بهراحتی گذاشت یا فراموش کرد. در مورد آداب و رسوم مردم ایران، راه معرفی آن خیلی گسترده است که در این مقوله نمیگنجد و ریشه در تاریخ هفت هزار ساله ایران دارد، اما عناصر فرهنگ ایرانی که فراتر از مرزهای سیاسی ایران است میشود در عناصری برشمرد از جمله؛ زبان پارسی و گویشها و لهجههای متعدد پارسی، جشنهای ملی از جمله نوروز هر چند که آداب و سنن مردم در اعیاد، فرهنگ و تمدن ملل مختلف را نشان میدهد و آداب و سنن در ملل گوناگون مختلف است، اما نوروز دارای مراسم ویژهای است از خانهتکانی و تمیزکردن آن تا آمادگی خانوادههای ایرانی برای استقبال سال نو خورشیدی که براساس تقویم جلالی که در اول فروردین هر سال برگزار میشود تا سفره هفتسین، دعای تحویل سال که از زیباترین لحظهها بهحساب میآید و با حالات دعا و نیایش آغاز میکنند، دید و بازدید مردم و رفتن به خانه پدر و مادربزرگ و هدیه دادن بزرگترها به کوچکها، نوپوشی، سفرها در ایام عید با هدف صلهرحم، تفریح و زیارت. همچنین موسیقی سنتی ایران نوروز و جشنی به نام چهارشنبهسوری و سیزده بهدر که به بدرقه نوروز میآید. آداب و رسوم مردم ایران را نمیشود در چند خط خلاصه کرد و دربارهاش میتوان کتابها نوشت- البته که نوشته شده- از جمله رسوم مذهبی ایرانیان باید به مراسم عزاداری در ماه محرم اشاره کنم که هرسال در ماه محرم برای شهادت امامحسین(ع) در نبرد کربلا عزاداری میکنند و این یکی از مهمترین مراسم مذهبی ایرانیان است. ادبیات یک عشق خاصی است و جایگاه خیلی ویژهای برایم دارد که کشور ایران شعرایی را که نام و آوازه آنها از مرزهای این کشور فراتر رفته است دارد و بزرگانی چون فردوسی، سعدی، حافظ، مولوی، نظامی، خیام و بسیاری از شعرای فرهیخته که همواره با اشعار ژرف و خوشآهنگ خود سبب سربلندی ایران در جای جای نقاط دنیا شدهاند. هنر نیز همانند ادبیات از جایگاه والایی نزد ایرانیان برخوردار است و کشور هنرمندپرور ایران با آثار ارزشمند هنری خود در طول تاریخ توانسته است سهم چشمگیری از میراث هنری تاریخ جهان را بهخود اختصاص دهد و هنرمندان ایرانی در هنرهای مختلفی آثار فاخری را در جای جای کشور ایران از خود به یادگار گذاشتهاند.
این فرهنگ با توجه به پیشینهای که دارد تا چه اندازه در کشورهای دیگر ازجمله کشورهای همسایه شناخته شده است؟
هر کشوری آداب و رسوم خود را دارد که با ارتباط و زندگی با افراد آن جامعه میشود؛ به دستآورد و این مسئله در همه کشورهای دنیا وجود دارد اما واقعا حیف است کشوری مانند ایران با پیشینه تاریخی هزاران سال و فرهنگ و رسوم و آدابی که دارد به آن صورتی که باید باشد برای مردم شناخته نشده باشد، حداقل بنده مطئنم که این چیزی که میگویم کاملا در کشورهای عربی و از جمله سوریه درست است. شاید در چند سال اخیر تا حدی این شناخت بیشتر شده باشد ولی باز هم نیاز دارد که عمیقتر و ژرفتر باشد.
بهنظر شما مسئولان مرتبط، در زمینه شناخت و معرفی فرهنگ ایرانی به چه نکاتی توجه نکردهاند و اینکه چه کارهایی باعث شناخت هر بیشتر فرهنگ ایرانی در میان کشورها ازجمله کشورهای همسایه میشود؟
نقش مسئولان فرهنگی بسزاست چون که آنها افرادی هستند که مسئول حفظ میراث فرهنگی خود در بقیه کشورها هستند و تلاششان در این زمینهها از افراد معمولی بیشتر به چشم میآید، آنها پل ارتباطی معرفی فرهنگ کشور خود هستند و این پل را باید از راههای مختلف از جمله؛ رفت وآمد، رسانه وآهنگ و موسیقی و کتاب، جذب مخاطب و به دست آوردن دل او با عشق و محبت و بهصورت دستهجمعی از طریق همه کانونهای فرهنگی اعم از تبلیغ، رساندن کتابها و نشریهها بهدست مخاطبان، اعزام دانشجویان و پذیرفتن دانشجویان غیرایرانی برای ادامه تحصیلات در همه تخصصها، برگزاری جلسات علمی- فرهنگی تخصصی در تمامی رشتهها و در هر مناسبتی (بزرگداشت شاعری، نویسندهای) هر سال با برنامهریزی قبلی و هماهنگی با استادانی که فارغالتحصیل شدهاند از ایران بهصورت حضوری یا مجازی در تمامی دانشگاههای مختلف جهان، از دانشگاههای کشورهای همسایه و هم مرز تا دورترین نقاط فرهنگی دنیا باید شکل بگیرد. همچنین حمایت و پشتیبانی از فعالیتهایی که در دانشگاههای خارج از کشور و ارتباط برقرارکردن با استادان و دانشجویان زبان فارسی و فراهمکردن تمام نیازهای برای معرفی و گسترش دادن آموزش این زبان به دیگران. باید اینجا هم به نقش خیلی مهم ترجمه اشاره کنم که باید از آن حمایت شود و کمیتههای تخصصی در زمینه ترجمههای مختلف از استادان فارغالتحصیل شده و توانمند تشکیل شود و کتابهای مورد نیاز ترجمه شود و در نشستهای مخصوص کتابهای ترجمه شده ارائه شود. جلسههای نقد و بررسی با حضور مسئولان فرهنگی از 2 کشور با دعوت از متخصصان زمینههای مختلف به عمل آید که راهی برای آشنایی بیشتر با ادبیات باشد.
نگاه دانشجویان خارجی که زبان و ادبیات فارسی میخوانند به فرهنگ ایرانی به چه شکل است؟
دانشجویان دانشگاههای سوریه بعد از گسترش رشته ادبیات فارسی در چند دانشگاه دولتی سوریه و افتتاح این رشته در چند سال اخیر در دانشگاه حلب نیز کمکم با فرهنگ ایران از طریق کلاسها و ادبیات این سرزمین آشنا شدند؛ همچنین برگزاری بعضی از فعالیتها در خود دانشگاههای کشور نیز به معرفی و شناخت بیشتری کمک کرده است. فارسی رشتهای است در عین اینکه تازگی دارد، برای هر دانشجویی که دوست دارد تحصیلاتش را در این رشته ادامه بدهد کمی با نگرانی هم همراه است، آن هم دلیل خودش دارد. بیشتر دانشجویان از اطرافیان میپرسند که آینده این رشته چیست؟ اگر فارغالتحصیل شدیم کجا و در چه زمینه میشود از این تحصیلات استفاده کنیم و صدها سؤال دیگر که با آن مواجه میشوند.
درباره زبان و ادبیات فارسی، ارتباطی میان دانشگاههای ایران و سوریه وجود دارد؟
اقدامات دولتی هر دو کشور سوریه و ایران برای گسترش این رشته و اعزام دانشجویان سوریه جدی است و تمام تلاش خودشان را انجام میدهند مخصوصا در چند سال اخیر با اینکه شرایط جنگ تکفیریها علیه سوریه شرایط معمولی زندگی را به هم ریخته بود ولی باز هم در تمامی دانشگاههای کشور دانشجویانی برای ادامه تحصیلاتشان در این رشته به ایران اعزام شدند. در بین خود دانشگاهها ازجمله حلب تفاهمنامههایی امضا شده که شامل جنبههای فرهنگی از اعزام دانشجو و استادان وتهیه کتابها ونشریات و نشر مقالات مشترک و برگزاری همایشهاست.
علاقهمندی دانشجویان خارج از کشور ازجمله سوریه به ادبیات فارسی چگونه است شما این نگاه و تعریف را چگونه میبینید؟
جای خوشحالی است که دانشجویانی که در این رشته تحصیل میکنند بیشترشان از سر عشق و علاقه وارد آن میشوند، انگار میخواهند وارد حوزه جدیدی شوند و آن را کشف و یک تجربه تازه از زبان و ادبیاتی که برای آنها ناشناخته و مبهم است داشته باشند، بعضیها هم برای آشنایی به حوزه ادبیات تطبیقی که بخش مهمی از آن شامل ادبیات ایران و عرب است، به یادگیری زبان و ادبیات فارسی میپردازند. واقعا نیاز داریم از طریق مؤسسههای دولتی و وزارت علوم ایران و سوریه و همکاری آنها این انگیزه را در دانشجویان بیشتر کنیم و آنها را تشویق کنیم و امید به این دسته دانشجو بدهیم که اگر تحصیلات دوره دانشگاهی هم به پایان رسید امکان این را داشته باشند که در مقطع ارشد و دکتری هم ادامه تحصیل بدهند.
با توجه به تجربهای که درباره تدریس زبان و ادبیات فارسی دارید؛ آسیبشناسی که در اینباره وجود دارد؟
از زمان فارغالتحصیل شدنم از دانشگاه تربیت مدرس ایران تقریبا 11 سال گذشته. وارد کار تدریس زبان و ادبیات فارسی شدهام چه برای افراد تخصصی در خود گروه چه برای دانشجویان غیرمتخصص از رشتههای دیگر و واقعا یک آسیبهایی در مورد تدریس مواجه شدم ازجمله سرفصلهایی که غیردقیق صددرصد که در برنامه درسی طراحی شده برای خودگروه که واقعا به بازنگری دقیق مجدد نیاز دارد، همچنین کمبود بعضی تجهیزات و لوازم ازجمله کتابها و مجلات و آزمایشگاه مجهز برای پیشرفت این رشته و جذب دانشجوی بیشتر که با توجه به شرایط جنگ جهانی چند ساله علیه سوریه تعداد دانشجویان خود گروه کمتر شد و ما نیاز داریم به راههای مختلف دوباره دانشجو را با فراهمکردن مهمترین امکانات جذب کنیم؛ مخصوصا در شهر حلب. نکته دیگر بنده فکر میکنم باید اقدامات جدیتری در جذب دانشجو شکل بگیرد که بتوانیم با تعداد خوبی از دانشجویان کار پیش ببریم و جلسات تعریفی بیشتری قبل از ورود دانشجو به دانشگاه با همت مسئولین از 2کشور برگزار کنیم همراه با کارهای فرهنگی در خود دانشگاه که انگیزهای باشد برای دانشجویی که هیچ آشنایی از این رشته ندارد تا پنچره جدیدی به روی او باز کنیم. همچنین کمبود تخصصهایی که در گروه نیاز داریم که آنرا خدا را شکر کمکم و در مدت نه چند طولانی با برگشت دانشجویان اعزامی برطرف میشود.
در خارج از کشور بهخصوص در سوریه چه اندازه منابع برای تدریس و آموزش زبان فارسی وجود دارد؟
تلاش میکنیم کتابهای مورد نظر و مهم برای دانشجویان تهیه کنیم و بعضی وقتها از چند کتاب سرفصلهایی انتخاب میکنیم که در یک جزوه در دسترس دانشجویان باشد ولی متأسفانه منابع آنچنان که باید باشد نیست و بعضی وقتها از راههای مختلف و از شبکه اینترنتی برای دانلود بعضی از کتابها استفاده میکنیم هر چند آن هم سختیهای خود را دارد.
مکث
مشکلات آموزش ادبیاتفارسی در خارج
کمبود منابع یکی از مشکلاتی است که با آن روبهرو میشویم، در دانشکده ادبیات حلب کتابخانه تا حدی قابلقبول برای دانشجویان زبان و ادبیات فارسی وجود دارد، درست است که بیشترین کتابها از منابع اصلی و فرهنگهاست ولی کافی نیست. به کتابهای جدید، نیاز داریم. شاید این مشکل در دمشق بهدلیل پایتخت بودن، حل شده باشد.ولی در حلب متأسفانه هنوز نه. دسترسی به منابع وکتاب برای استادان و دانشجویان کار راحتی نیست چه از لحاظ هزینه چه از لحاظ مرز ومشکلات دیگر.
مکث
چگونگی تعامل میان دانشگاههای ایران و سوریه
خوشبختانه میان دانشگاههای مختلف تعامل و تفاهمنامهها امضا شده ولی باز هم عرض میکنم، برای توسعه و گسترش زبان فارسی نیاز جدی هست که وارد حوزه اجرا شویم، چند سال پیش دانشگاه حلب تفاهمنامه با دانشگاه شهیدبهشتی داشت و جدیدا با دانشگاه الزهرا تفاهمنامهای امضا شده است. همچنین تعدادی از دانشجویان هماکنون در 2مقطع کارشناسی ارشد و دکتری به تحصیلات خود ادامه میدهند و در چند سال آینده برمیگردند و وارد حوزه کار میشوند.