خوشنویسی ایران جهانی شد
هنر خوشنویسی ایران با عنوان «برنامه ملی پاسداری از هنر سنتی خوشنویسی ایران» در فهرست میراث ناملموس جهان به ثبت جهانی رسید. همزمان با ثبت جهانی این برنامه ایران در فهرست میراث جهانی یونسکو در شانزدهمین نشست کمیته بینالدول حفاظت از میراث فرهنگی ناملموس یونسکو که بهصورت آنلاین برگزار شد، ترکیه پرونده خوشنویسی خود با عنوان «حسن خط، هنر باستانی خوشنویسی اسلامی» و عربستان با همراهی 15کشور عربی پرونده «دانش، مهارت و شیوه خوشنویسی عربی» را ثبت جهانی کرد. ترکیه و عربستان هنر خوشنویسی خود را در فهرست معرف میراث جهانی یونسکو ثبت جهانی کردند. یعنی تنها اذعان کردهاند که هنر خوشنویسی دارند، اما ایران توانست خوشنویسی ایرانی را در برنامه پاسداری خوب یونسکو ثبت جهانی کند؛ یعنی علاوه بر آنکه هنر خوشنویسی ایرانی در فهرست میراث ناملموس یونسکو جهانی شد، این پرونده 2پله بالاتر از ترکیه و عربستان قرار گرفت و خوشنویسی ایرانی زیر عنوان برنامه پاسداری خوب از این میراث جهانی به ثبت رسید.
ایران پاسدار خوب خوشنویسی در جهان
مصطفی پورعلی، رئیس دفتر ثبت آثار تاریخی در اینباره به همشهری میگوید: برنامه پاسداری خوب ایران از هنر خوشنویسی چنان شایسته بود که یونسکو این پرونده را در صدر پروندههای ثبت جهانی خود قرار داد.
بهگفته او، طی چندین دهه اخیر، علاوه بر آنکه مردم و هنرمندان خوشنویس توانستهاند هنر خوشنویسی را زنده نگاه دارند و کانونهای آموزشی متعدد در کشور برای ترویج و آموزش این هنر شکل دهند، دولت ایران نیز توانسته هنر خوشنویسی را در جلد کتابهای درسی و موضوعات مختلف حفظ و پاسداری کند. او گفت: فهرست برنامه پاسداری خوب یونسکو یعنی آن که ایران توانسته است علاوه بر زنده نگاه داشتن یک اثر ناملموس و رواج استفاده از آن، بر داشتن برنامه برای حفظ یک اثر ناملموس تأکید داشته و توانسته است یک هنر مردمی را به بهترین شکل زنده نگاه دارد و از آن حمایت کند.
سیر خوشنویسی ایران در عهد باستان
هنر خط و خوشنویسی ایرانی در آثار مکتوب و نسخ خطی برجای مانده از دهههای نخست ورود اسلام به ایران با تغییر خط ایرانیان به بهترین شکل در آثار موزهای و گنجینههای مرتبط با نسخ خطی قابل مشاهده است. اما برای دانستن تاریخ هنر خوشنویسی در ایران و ابداع خط نستعلیق باید به اواخر دوره ساسانی و پس از آن مراجعه کرد. بسیاری از خوشنویسهای ساسانی کتیبههای برجایمانده از صدر اسلام را در ایران نگاشتند و پس از آن هم نستعلیق ایرانی زاده شد.
شهرام امینیان، کارشناس اسناد تاریخی درخصوص تاریخچه خط و خوشنویسی در ایران پس از اسلام به همشهری گفته بود: خط پهلوی ساسانی پس از چند دهه از پایان فرمانروایی ساسانی در ایران رو به اضمحلال رفت.
او درباره تاریخ خط و خوشنویسی در ایران پس از اسلام گفته بود: حکومت ساسانی طی یک سده بهتدریج رو به اضمحلال رفت و اعراب آن زمان با تسخیر ایران ناگهان خود را صاحب کشوری با گستره وسیع امپراتوری دیدند. همین زمان در شبهجزیره نجد از یمن تا استانهای جنوبی عربستان و در مجاورت استان الانبار و بصره در عراق، خط عربی کوفی رایج بود.
امینیان با اشاره به مشکلات و نقایص موجود در خط کوفی که یکی از آنها پراکندگی این خط در کشورهای عربی و مشکلات زبانی و نوشتاری آن میان اعراب است، گفت: خواندن خط کوفی برای خود اعراب هم مشکل بود. اعراب آن دوره مشکلات دیگری نیز داشتند. مثلا معتقد بودند که خواندن و نوشتن کار افراد کندذهن است. به همین دلیل حتی افرادی وجود داشتند که اشعار بسیاری را میتوانستند بسرایند، ولی خواندن و نوشتن نمیدانستند. بهگفته امینیان، شیوه نگارش و خطنویسی اوایل تسلط اعراب بر ایران، منفصل بود که از آن با عنوان خط کتیبهای نام میبرند. در این شیوه حروف به یکدیگر نمیچسبند و برای نوشتن و بیان موضوعات مهم تاریخی همچون تاجگذاریها و فرامین مهم و... استفاده میشد.
امینیان میگوید: در این شیوه از خطنویسی ایرانیها که بر کتیبهنویسیها مشاهده میشود، خطنویس حروف باید چنان زیبا کتیبهها را می نوشت که خوانندگان بتوانند بهرا حتی از دور آن را بخوانند. بنابراین در این شیوه از خوشنویسی، فاصله سطرها و حرفها از یکدیگر به دقت رعایت میشد.
آنطور که این کارشناس آثار خطی مطرح کرده است، نوع دیگری از خط در ایران باستان و دوره ساسانی وجود داشت که به آن خط متصل میگفتند و این خط در مکاتبات اداری و دیوانی کاربرد داشت.
براساس مطالعات انجامشده روی نوشتههای بهجای مانده بر سکههای ساسانی نیز میتوان دو نوع خط منفصل و متصل را مشاهده کرد؛ سکههایی که در دوران ساسانی ضرب شدند، خط کتیبهای داشتند و در آنها از حروف منفصل استفاده میشد. بعدتر در دوران انوشیروان ساسانی، خطوط متصل شدند.
امینیان کارشناس آثار خطی میگوید، اعراب با چنان تشکیلات وسیعی در امپراتوری ایران ساسانی مواجه شدند که ترجیح دادند ضرب سکه ساسانی تا مدتی ادامه داشته باشد و تا دوران حکومت بنیامیه نیز سکههای ساسانی به همان شکل ضرب میشد. کارمندان ادارات نیز همان افرادی بودند که خط اداری پهلوی میدانستند. اما در دوران بنیامیه، نخستین سکههای ضربشده به خط کوفی در ایران مشاهده شد که شعارها و جملات مقدس اسلامی بر آنها حک بود.
عصر زایش نستعلیق
ابواسعد بوعلی، نخستین فردی بود که حروف کوفی را اعرابگذاری کرد و بعدتر ایرانیها حروف پارسی را نیز وارد این خط کردند و پارسی به خط عربی نوشته شد. براساس گفتههای امینیان، در دوران مأمون فردی از اهالی بیضاء به نام ابنموقع شیرازی خطهای مختلف ابداع کرد که به نام قلمهای ششگانه شناخته میشوند. خط نخست «محقق» بود که با پهنترین نوک قلم نوشته میشد، حروف و کلمات در آن حجیم بودند و زمان زیادی برای نوشتن آن صرف میشد.پس از آن خط «ریحان» آمد و بعد «ثلث» که مادر خطها خوانده میشود. خط ثلث برای نگارش کتیبهها در مساجد و متون قرآنی مورد استفاده قرار میگرفت. در قرنهای بعدی یاقوت مستعصمی و ابنبواب در تکامل خط کوشیدند و خط بعدی که نسخ بود و دارای مهندسی حروف و بسیار زیباست، بهوجود آمد.
احمد نیریزی، سرآمد خطنویسان این دوران است که در قرن دوازدهم آثار زیبایی به نسخ برجای گذاشت. خط بعدی توقیع و بهمعنای امضا بود که بیشتر در دربار مأمون رواج داشت و فرامین او به این خط نگاشته میشد. بعدتر در زمان بنیعباس بهدلیل فراوانی مکاتبات خط دیگری وضع شد که سرعت نوشتن آن بیشتر بود و سپس در دربار عثمانی رواج زیادی یافت. ابنموقع در نیمه نخست قرن چهارم درگذشت و پس از او شاگردانش خط تعلیق را ابداع کردند که خطی زیباست و قلم با رقص بر کاغذ منحنیهایی ایجاد میکند که خط پایانی هر کلمه میشود آغازگر خط بعدی و البته مایه تبختر کاتبان و خوشنویسانی بود که به این شیوه از خطنویسی تسلط داشتند. تا اوایل دوران صفویه بیشتر فرامین با این خط نوشته میشد و بعدتر در اواسط قرن نهم هجری میرعلی تبریزی با تلفیق 2خط نسخ و تعلیق، نستعلیق ایرانی را آفرید.
میراث ناملموس و پاسداری خوب
یونسکو در سیودومین نشست خود در پاریس که سال2033 برگزار شد، کنوانسیون پاسداری از میراثفرهنگی ناملموس را به تصویب رساند. این سازمان در تعریف خود از کنوانسیون میراث ناملموس اعلام کرد: میراثفرهنگی ناملموس بهمعنای اقدامها، نمایشها، ابرازها، دانش، مهارتها و نیز وسایل، اشیا، مصنوعاتدستی و فضاهای فرهنگی مرتبط با آنهاست که جوامع، گروهها و در برخی موارد افراد، آنها را بهعنوان بخشی از میراثفرهنگی خود میشناسند. این میراث فرهنگی ناملموس که از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود، مدام توسط جوامع و گروهها در پاسخ به محیط، طبیعت و تاریخ آنها، مجددا خلق میشود و حس هویت و استمرار را برایشان به ارمغان میآورد و بدینترتیب احترام به تنوعفرهنگی و خلاقیت بشری را ترویج میکند. در این کنوانسیون، فقط به آن قسم میراثفرهنگی ناملموس توجه میشود که با اسناد بینالمللی حقوق بشر و نیز با ضرورت احترام متقابل میان جوامع، گروهها و افراد و لزوم توسعه پایدار منطبق باشد. براساس تعریف یونسکو، سنتها و ابرازهای شفاهی شامل زبان که محلی برای میراثفرهنگی ناملموس به شمار میرود، هنرهای نمایشی، اقدامات اجتماعی، آیینها و جشنوارهها، دانش و اقدامهای مربوط به طبیعت و کیهان و مهارت در هنرهای دستی سنتی ذیل میراث ناملموس جهان قرار میگیرند. کنوانسیون میراث ناملموس یونسکو همچنین 3 ردیف پرونده را در خود جای داده است؛ نخست پرونده معرف است، یعنی کشورهای عضو میتوانند داشتههای فرهنگی خود را بهعنوان داشته موجود به ثبت جهانی برسانند. ردیف دوم مرتبط با پروندههای میراث فرهنگی ناملموس در خطر است و ردیف سوم مرتبط با برنامه پاسداری خوب میراثفرهنگی ناملموس است. این ردیف یکی از مهمترین ردیفهای موجود در فهرست یونسکو است که معدود کشورهایی توانستهاند یک پرونده ثبت جهانی را با برنامه خوب پاسداری در فهرست میراث ناملموس جهان قرار دهند.