![سایه توسعه نامتوازن بر تنوع قومی](/img/newspaper_pages/1400/05-Mordad/17/laee/1301.jpg)
سایه توسعه نامتوازن بر تنوع قومی
احسان هوشمند، قومشناس معتقد است که نبود سیاستگذاری درست در مسیر توسعه خوزستان موجب پررنگ شدن روایتهای قومیتی شده است
![سایه توسعه نامتوازن بر تنوع قومی](/img/newspaper_pages/1400/05-Mordad/17/laee/1301.jpg)
لیلا شریف ـ روزنامهنگار
خوزستان، جغرافیای مشترک اقوام مختلف عرب، بختیاری، لر، شوشتری، دزفولی، بهبهانی، ترک قشقایی و... است و اتفاقات اخیر خوزستان و اعتراضات مردم موجب شد تا بار دیگر موضوع تنوع قومی این خطه مورد توجه قرار بگیرد. تنوع قومیتی همچون شمشیری دولبه برای مردم خوزستان عمل کرده است، همانطور که این تنوع میتواند فرصتهایی را برای این استان رقم بزند، موجب بروز برخی مشکلات نیز شده است. براساس گفته احسان هوشمند، قومشناس نبود توسعه متوازن موجب شده تا روایتهای قومی بر نارضایتیها سایه بیندازد. این جامعهشناس و پژوهشگر مطالعات قومی در گفتوگو با روزنامه همشهری گفت:«متأسفانه در دوران معاصر شاهد بودیم که استان خوزستان از سیاستگذاری و توسعه متوازن محروم بود، به همین دلیل روایتهای مطرح شده در مورد آسیبهای توسعه شکل قومیتی بهخود گرفتند».
تنوع قومی خوزستان تا چه میزان مرتبط با صنعتی شدن این منطقه است؟
ویژگیها قومی و فرهنگی خوزستان تنها از روند صنعتی شدن این منطقه متأثر نبوده است بلکه از گذشتههای دور، گروهی از هموطنان در خوزستان زندگی میکردند که دارای ویژگیهای زبانی و قومی خاص خود بودند. نیمنگاهی به قومیتها و اقلیتهای حاضر در خوزستان این نکته را تأیید میکند که در کنار هم قرار گرفتن این قومیتها سیری تاریخی را پشت سر گذاشته است و نباید این اتفاق را مرتبط با یک عامل دانست. بهعبارت دیگر باید گفت که صنعتی شدن نقش پررنگی در این روند ندارد. خوزستان در یک سیر تاریخی قومیتهای مختلفی را در خود جای داده است و تمام این قومیتها به شکل مسالمتآمیزی در کنار یکدیگر زندگی کردهاند.
با توجه به این توضیحات باید گفت که تنوع قومی چطور میتواند زمینه پیشرفت در خوزستان را مهیا کند و همچنین عوارض ناشی از تنوع قومی در منطقه خوزستان چیست؟
تنوع قومی و زبانی به تنهایی نه منجر به پیشرفت میشود و نه عقبماندگی توسعهای را رقم میزند. بهعبارت دیگر ارتباط مستقیمی میان مختصات قومی و زبانی با روند توسعه وجود ندارد. البته ناگفته نماند که این تنوع فرهنگی میتواند به یک فرصت در حوزه گردشگری تبدیل شود. در واقع تنوع اقلیمی در کنار هنر و صنایعدستی اقوام مختلف در خوزستان میتواند در خدمت توسعه استان قرار بگیرد.
در استان خوزستان بهدلیل همزیستی مسالمتآمیز چند سدهای اقوام مختلف، شاهد پیوند عمیق میان ساکنان استان هستیم. بهطور طبیعی مشکل حاد و حساسی که بتواند همبستگی و انسجام ملی در این استان را تحتتأثیر خود قرار بدهد، وجود ندارد اما این مختصات منجر به این نمیشود که بگوییم هیچ پدیده و اتفاقی بر این همزیستی مسالمتآمیز اثر نگذاشته است، بنابراین استفاده از تنوع قومی و زبانی در مسیر گردشگری را میتوان بهعنوان یک مزیت استان خوزستان نام برد.
در کنار مزیتهای تنوع قومی نمیتوان به عوارض این موضوع اشارهای نکرد. بهدلیل سیاستهای توسعهای ناموزون و ناپایدار استان خوزستان شاهد بروز عوارض خاص در این منطقه بودهایم که این شرایط به رقابتهای قومی و محلی دامن زده است. بهعنوان مثال باید به یکی از سفرهایی که به شرق استان خوزستان برای انجام یک پژوهش داشتم، اشاره کنم. در این سفر متوجه شدم که بسیاری از هموطنان بختیاری ما گلهمند بودند که با وجود اینکه نخستین اکتشافهای نفتی در مسجدسلیمان انجام شد و پس از آن سایر حوزههای نفتی خوزستان مورد بهرهبرداری قرار گرفتند اما بیشترین آورده نفت برای استان مربوط به منطقه غربی و جنوبی خوزستان صرف شده است. بهعبارت دیگر آنها معتقد بودند بیشتر پالایشگاهها و تأسیسات پتروشیمی، بزرگراهها و... در مناطقی وجود دارد که هموطنان عرب ما ساکن هستند. بسیاری از بختیاریها اینگونه تحلیل میکردند که سیستم بیشتر گرایش به عربهای خوزستان دارد و شاخصهای توسعه شرق، بسیار پایینتر از غرب خوزستان است.
زمانی که به جنوب و غرب استان خوزستان سفر کرده بودم، با نگاهی مقابل این دیدگاه روبهرو شدم و برخی از هموطنان و نخبگان عرب ما گلایه داشتند که چرا بیشتر مدیران استان اهل بخشهای شرق، جنوب و شمال استان هستند و عربهای سهم کمی در مدیریت استان دارند.
بنابراین باید قبول کرد که روندهای توسعه در جغرافیایی مانند خوزستان با تنوع قومی بالا، میتواند چنین عوارضی داشته باشد و حتی گاهی به رقابت نیز منجر شود.
بنابراین سیاستهای توسعهای در مناطقی با تنوع قومیتی میتواند منجر به برهم خوردن مناسبات اجتماعی و همبستگی شود؟
بله! این موضوع را باید به شکل جداگانه آسیبشناسی کرد، بهعبارت دیگر مناسبات اجتماعی پذیرای افراد با قومیتهای مختلف است و این موضوع به ذات خود خدشهای به همزیستی مسالمتآمیز وارد نمیکند، مشکل زمانی ایجاد میشود که رقابت بر سر اشتغال و آوردههای صنعت شکل بگیرد، چنین اتفاقی ممکن است که همبستگی ملی تحتتأثیر قرار بگیرد و دچار مشکل شود.
با توجه به چنین نگرانیهایی باید گفت که قومگرایی چه تأثیری بر هویت ملی دارد و چرا برخی نگاه قومی در منطقه خوزستان را نقطه مقابل هویت ملی قرار میدهند؟
دو مفهوم قوم و ملیت مفاهیم جدیدی هستند که از ادبیات غربی وارد کشور ما شدهاند و بر ایران معاصر اثر گذاشتهاند اما بهطور کلی در تاریخ و تمدن ایران، گروههای زبانی و قومی ساکن در امپراتوری بزرگ ایرانی بودیم و در دوره اسلامی نیز این تنوع قومیتی در ایران حفظ شد. بنابراین باید قبول داشت که ایرانیهای در طول تاریخ با تکیه بر قومیتهای گوناگون حیات خود را ادامه دادهاند، در تقویت بنیانهای ملی و زبان مشترک تاریخی و ایرانی فعال بودهاند و هر گروهی در هر نقطه از ایران، سهم مهمی در تکوین این تمدن تاریخی داشته است.
افراط و جهتگیری سیاسی قومگرایی، یک پدیده جدید در ایران معاصر است که در مقابل هویت ملی قرار میگیرد. اگر بخواهم دقیقتر به این موضوع بپردازم باید بگویم اینکه گروهی به چه زبانی صحبت میکنند نسبت مغایری با هویت ملی ندارد بلکه این نکته در جایی تبدیل به مشکل میشود که با افراطگرایی پیوند بخورد.
متأسفانه در دوران معاصر شاهد بودیم که استان خوزستان از سیاستگذاریها متوازن محروم بود، به همین دلیل روایتهای مطرح شده در مورد آسیبهای توسعه، شکل قومی بهخود گرفت. اگر آوردههای توسعه را کنار بگذاریم باید قبول کنیم که تأسیسات توسعهای برخی آسیبهای زیستمحیطی و اجتماعی را به همراه داشتهاند و زمانی که ابعاد این آسیبها گستردهتر میشود، نارضایتی ساکنان منطقه را رقم میزند بهعنوان مثال ساکنان روستاهای اطراف کارخانههای کشت و صنعت انتظار دارند که در قبال این آلودگیها، حداقل فرزند آنها در کارخانهها مشغول فعالیت باشند اما محدود بودن ظرفیت کارخانه در جذب نیرو موجب میشود تا نارضایتیهایی شکل بگیرد و بیشتر مواقع این نارضایتیها شکل قومیتی بهخود بگیرد. بهعنوان مثال در خوزستان برای دورهای این اعتراض مطرح شد که بخش عمدهای از کارگران و نیروهای کار شرکتهای کشت و صنعت از نیروهای محلی نیستند. در این زمینه بررسیهای آماری انجام شد و بنده نیز دست به پژوهش میدانی زدم و مشخص شد که اکثر کارگران شرکتهای کشت و صنعت – جز برخی از مهندسان متخصص- اهل همان استان هستند و حتی تعداد زیادی از کارکنان این شرکتها را نیروهای عرب زبان تشکیل میدهند.
همه این موارد نشاندهنده این است که ما نیازمند آسیبشناسی سیاستهای توسعهای و فرهنگی در استانهای پیچیدهای مانند خوزستان، آذربایجان و... هستیم اما متأسفانه در این زمینه به اندازه کافی مطالعه صورت نگرفته است و باید بگوییم که در این شرایط امکان رویارویی نگاه قومی در برابر نگاه ملی وجود دارد.
آیا قدرت گرفتن نگاه قومیتی در نهایت منجر به مرکزگریزی میشود؟
به میزانی که قومیتگرایی سیاسی شود، در تقابل با همبستگی ملی قرار میگیرد. در خوزستان گروههای قومی متعددی زندگی میکنند و اگر افراطیگرایی قومی بهتدریج رشد کند، امنیت استان مخدوش میشود و میان گروههای مستقر در استان شکاف ایجاد میشود و این اتفاق میتواند پیامدهای توسعهای، اجتماعی و فرهنگی در پی داشته باشد.
اتفاقات اخیر خوزستان تا چه میزان بر موضوع تنوع قومی این منطقه سوار بود؟
ما شاهد بروز مشکلات زیادی برای کشاورزان و گاومیشدارهای مناطقی از خوزستان بودیم و بهدلیل وجود شبکههای اجتماعی امکان بازتاب این مشکلات مهیا شد. در ابتدا اعتراضها در بخش عربی خوزستان شکل گرفت اما این اعتراض ها به سرعت به سایر نقاط سرایت پیدا کرد. این روند نشان میدهد که مشکل فراتر از دستهبندیهای قومی است. در دوران معاصر بهدلیل آنکه توسعه خوزستان پایدار نبود، برخی از مناطق از روند توسعه محروم ماندند و برخی نیز با مشکلات محیطزیست درگیر شدند. مجموع این اتفاقات زمینه نارضایتی را فراهم کرد و در گذر زمان نیز روایتهای قومی بر این نارضایتیها غالب شدند. مشکل این است که اقدامات توسعهای در این منطقه مبتنی بر آمایش سرزمین و مشارکت محلی نبوده است و ظرفیت منطقهای در خدمت توسعه قرار نگرفت.