• پنج شنبه 28 تیر 1403
  • الْخَمِيس 11 محرم 1446
  • 2024 Jul 18
دو شنبه 20 اردیبهشت 1400
کد مطلب : 130232
+
-

کووید، انسان و آینده‌ای بی‌جواب

ترس و اضطراب از آینده در دوره عالم‌گیری کرونا احساسی طبیعی است؟

کووید، انسان و آینده‌ای بی‌جواب

هدا عربشاهی

سازمان جهانی بهداشت 11مارس 2020، کووید-19 را رسما به‌عنوان عالم‌گیری معرفی کرد. با این اعلام جهانی، بسیاری از کشورها مقرراتی را برای ایجاد محدودیت‌های شدید و تعطیلی‌های سراسر اعمال کردند. بسیاری از مردم به امید ‌اینکه پس‌از پایان این محدودیت‌ها- که در اکثر کشورها بین 2 تا 4ماه بود- زندگی طبیعی را از سر خواهند گرفت شروع کردند در خانه به ورزش، پختن نان و دیگر فعالیت‌هایی که به‌نظر می‌رسید می‌تواند در پرکردن زمان مؤثر باشند. اما به‌تدریج بیکاری، مشکلات مالی و بحران اقتصادی ناشی‌از تعطیلی‌ها و روند افزایشی ازدست‌دادن عزیزان، آن‌ روی دیگر سکه کووید را نشان داد. اکنون پس‌ازگذشت بیش‌از یک‌سال از شروع عالم‌گیری، هرچند عرضه واکسن‌های ضدکرونا امیدهایی را به‌وجود آورده است اما روند کند واکسیناسیون در بسیاری از کشورها، جهش‌های جدید و همچنین حس اضطرابی که مردم جهان در ماه‌های پشت سر، تجربه کرده‌اند سبب شده که بازگشت به زندگی عادی بسیار دور از دسترس به‌نظر برسد و این ترس را برانگیزد که زندگی پس‌از کووید چگونه خواهد بود.
عالم‌گیری‌هایی چون کووید نه‌فقط بحرانی اپیدمیولوژیک که بحرانی روان‌شناختی‌اند که به بروز اضطراب، افسردگی، بی‌خوابی، آسیب روحی، خشم، روان‌پریشی، حملات عصبی و بی‌حوصلگی منجر می‌شوند. عالم‌گیری و تعطیلی‌های سراسری ازسوی دولت‌ها زندگی عمومی را متوقف و اقتصادها و صنایع را با چالش بی‌سابقه‌ای برای بقا مواجه کرد. یکی از راه‌های بقای صنایع، تعدیل تعداد زیادی از نیروهای انسانی بود و همین مسئله موجب شد که صدهاهزار نفر یک‌شبه، بدون شغل شوند. دیوید بارلو، استاد روانشناسی دانشگاه بوستون آمریکا در پژوهشی باعنوان «کشف اسرار اضطراب و اختلالات آن از دیدگاه نظریه هیجان» که سال2000 منتشر شد نشان داد که براساس پدیدارشناسی، بیانگری رفتاری، روان‌سنجی و عصب‌زیست‌‌شناسی، ترس و اضطراب دو احساس مهم بشرهستند که اساساً با همدیگر فرق دارند. به‌طوری‌که، از دیدگاه نظری، ترس را می‌توان به‌عنوان ابزاری درنظر گرفت که برای «آگاهی از خطر و ارزیابی آن» بروز می‌یابد درحالی‌که اضطراب را می‌توان به‌عنوان احساس ناخوشایند و واکنش فیزیولوژیکی پیامد ترس معرفی کرد. یکی‌از دلایل بروز اضطراب، ترس از آینده نامطمئن است. پژوهشی باعنوان «اضطراب، برانگیختگی و خودپنداره» که سال1985 منتشر شد اضطراب را به‌‌صورت «تهدیدی برای سعادت آینده، تهدیدی برای عزت‌نفس و تهدیدی برای توانایی‌های فردی در درک تجربه‌های زیسته» تعریف می‌کند.
فروید می‌گوید:«مرگ منشای تمام ترس‌های بشر است» و عالم‌گیری به ما می‌گوید: «هیچ‌چیز دیگر درست نمی‌شود.» ویروس باعث ترس از زندگی می‌شود. حتی مراودات اجتماعی با دیگران حس خطر و تهدید را به ما القا می‌کند و این ترس را در ما به‌وجود می‌آورد که با معاشرت‌های اجتماعی، والدین و فرزندانمان را در معرض خطر قرار می‌دهیم.

احساس اضطراب نسبت به آینده طبیعی است
جای تعجب نیست که اضطراب، افسردگی، استرس، بدخلقی و سایر مشکلات روان‌شناختی در نتیجه عالم‌گیری افزایش یابد. بیکاری، ازدست‌دادن درآمد، تعطیلی مدارس و مهدهای کودک، محدودیت‌های تفریحی و مسافرتی و درنهایت، افزایش آمار مرگ، به‌طورطبیعی به افزایش استرس و اضطراب می‌انجامد. زیرا مردم در وضعیت پیش‌آمده احساس تنهایی می‌کنند، ازنظر اجتماعی منزوی می‌شوند و عزیزانشان را از دست می‌دهند و درحالی‌که در بیم‌وامید ازسرگیری زندگی عادی دست‌وپا می‌زنند نگران آینده‌ نامعلوم پساکرونا هم هستند.
لی چمبرز، مشاور تندرسی و روانشناسی محیطی در این‌خصوص می‌گوید: «طبیعی است که درباره آینده پساکووید احساس اضطراب کنیم. درمدت بیش‌از یک‌سال گذشته، تغییرات قابل‌توجهی برای سازگاری با این عالم‌گیری در مردم ایجاد شده است. در مرحله کنونی، حتی اگر آینده بسا کرونارا هم بارها تصور کنیم بازهم دقیقاً نمی‌دانیم که آن زندگی چگونه خواهد گذشت و مهم‌تر آنکه، نمی‌دانیم چه‌زمانی خواهد بود.بدون وجود چشم‌انداز روشنی از آینده و بدون توانایی ایجاد برنامه‌ای بلندمدت قادر نخواهیم بود خودمان را برای آینده آماده کنیم. همچنین، مقرراتی که به‌طورمداوم در حال تغییر هستندظرفیت تحمل ما را نسبت این حجم از بلاتکلیفی کاهش می‌دهند.»

عالم‌گیری عدم‌اطمینان؛ زندگی بدون کتابچه راهنما
عالم‌گیری سبب شده که انسان از پیش‌بینی آینده ناتوان شود، حتی اقتصاد هم قادر نیست پیامدهای این وضعیت اضطراری را تخمین بزند. همین‌مسئله موجب شده که روانشناسان کنار «عالم‌گیری بهداشتی»، «عالم‌گیری عدم‌اطمینان» را هم مطرح کنند. ناتوانی در برنامه‌ریزی برای آینده، ناتوانی در انتخاب‌های بزرگ و کوچک از سیاستگذاری‌های اقتصادی و سیاسی تا تصمیمات کوچک روزمره، بر همه ابعاد زندگی مردم تأثیر گذاشته و آنها را حتی در مسائلی چون برنامه‌ریزی برای تعطیلات، خرید خانه و تشکیل زندگی مشترک در بلاتکلیفی و برزخی بزرگ قرار داده است.
ویتورینو آندروئلی، روانکاو، نویسنده و شاعر ایتالیایی کمی پیش‌از شیوع عالم‌گیری در کتابی نیازانسان خردمند به امنیت در جامعه ترس را بررسی کرد و در آن به مسئله عدم‌امنیت پرداخت و دیدگاهی را برای درک و مواجه‌شدن با این ناامنی و رهایی از اضطرابِ آینده‌ای بی‌جواب ارائه داد. به‌اعتقاد این روانکاو، مسئله عدم‌اطمینان و بلاتکلیفی، ما را درمقابل انتخابی قرار می‌دهد که همیشه با دو فاکتور مرتبط است؛یکی درون ما و در تردیدهای ما و دیگری در بیرون ما و در محیط خارجی. آندروئلی در این‌خصوص می‌گوید: «اگر من سر چهارراه ندانم کدام جهت بروم، هرچند این مسئله می‌تواند به عزت‌ نفسی مربوط باشد که در من به حدی وجود ندارد که بگذارد مسیر درست را انتخاب کنم اما همچنین می‌تواند از جهانی سرچشمه بگیرد که به اندازه کافی واضح نیست و نمی‌داند چگونه من را راهنمایی کند. بدون علائم راهنمایی‌رانندگی و تابلوی خیابان‌ها هیچ‌کس نمی‌داند کجا برود.»
به‌نظر می‌رسد که عالم‌گیری تقریباً همه علائم راهنما را پاک کرده است و موجب شده که روزبه‌روز وضعیت وخیم‌تر شود، زیرا هر زمان سطح خطر بالاتر می‌رود حتی پیش پا افتاده‌ترین موقعیت‌هاهم به تصمیمات پیچیده‌تری نیازپیدا می‌کنند. بنابراین، اگر کووید-19را به‌عنوان فاکتور بیرونی درنظر بگیریم، بدیهی است که نتوانیم برای آینده بعد از آن به چشم‌اندازی قابل ملاحظه‌ای برسیم و این ارتباط چندانی با فاکتور درونی و داشتن یا نداشتن عزت نفس ندارد.
زیگموند باومن، جامعه‌شناس و فیلسوف لهستانی و استاد جامعه‌شناسی دانشگاه لیدز انگستان هم درخصوص بلاتکلیفی بشر می‌گوید: «ناخوشی ناشی‌از عدم‌اطمینان و بلاتکلیفی، بیش‌از اینکه به بیماری‌های روانی درونی ما مربوط باشد به آسیب‌شناسی‌های جهان سیال، شتابزده و همواره در تغییری ارتباط دارد که آینده‌ را به‌طور فزاینده‌ای ناخوانا و غیرقابل پیش‌بینی‌ می‌کند.»

ناامنی؛ فرزند ترس
هرچند عوامل بیرونی، ترس و اضطراب را به ما تحمیل کرده‌اند و شاید اقتصاددان‌ها و سیاستمداران قادر نباشند آینده را پیش‌بینی کنند، اما نباید خودمان را ببازیم و دست از تلاش‌کردن برداریم. ویتورینو آندروئلی در این‌باره توضیح می‌دهد: «اگر پاسخ‌ها نتوانند از بیرون به ما برسند، بایدخودمان مستقل از بیرون و درون خودمان روی ناامنی فردی کار کنیم. زیرا ناامنی همواره فرزند ترس است و وقتی می‌ترسیم، انتخاب غیرممکن می‌شود.»
 

این خبر را به اشتراک بگذارید