جواد عزیزی_دبیرگروه حوادث
جنایتی که در مشهد رخ داد و در جریان آن زنی با همدستی 2مرد شوهرش را به قتل رساند، از یک منظر شباهت زیادی به جنایتهایی دارد که پیش از این هم در صفحه حوادث درباره آنها نوشتهایم. تصور کنید، مرد جوانی با اینکه سالهاست ازدواج کرده و همسر و 3فرزند دارد، تصمیم میگیرد برای نخستینبار یک دوستی مخفیانه و یک رابطه عاشقانه خارج از عرف خانواده را با زنی دیگر تجربه کند. اما در همان نخستین رابطهاش چنان غرق این عشق ممنوعه میشود که حتی وقتی زن جوان از او میخواهد مرتکب جنایت شود و شوهر او را به قتل برساند، قبول میکند. مطالعه این گزارش ممکن است سؤالات زیادی را نسبت به عامل جنایت در ذهن مخاطب شکل دهد. آیا مرد جوان از مجازات قتل خبر نداشته و نمیدانسته بالاخره روزی دستش رو میشود و باید تاوان سنگینی بدهد؟ آیا او تصور میکرده عشقی که به این زن پیدا کرده، ناب و دستنیافتنی است و اگر او را از دست بدهد، خسران زیادی متحمل میشود؟ آیا وی فکر نمیکرد زنی که به همین راحتی به شوهر خود خیانت کرده، به او نیز وفادار نخواهد ماند؟
همه این سؤالها ممکن است درنهایت مخاطب را به این نتیجه برساند که حتما این مرد عقل و هوش درست و حسابی نداشته، وگرنه چهکسی ممکن است بهخاطر زنی که به شوهرش خیانت کرده و بهخاطر یک رابطه دوستی که مدت زیادی از آن نمیگذرد، دستش به خون آلوده شود؟
اما بهنظر من بهعنوان یک خبرنگار حوادث که سالها شاهد چنین پروندههایی بوده، پاسخ این سؤالات را باید در مطالعه رفتار مجرمانی جستوجو کرد که به قولی تازهکارند و برای نخستینبار دست به خلاف میزنند. مثل همان پسران نوجوانی که چند سال قبل وقتی تصمیم گرفتند برای نخستینبار دست به زورگیری بزنند و با مقاومت نخستین طعمهشان روبهرو شدند، به جای اینکه با چاقو او را تهدید کنند و بترسانند، تیغه آن را در سینه وی فرو کرده و او را به قتل رساندند. یا سارق تازهکاری که وقتی برای سرقت وارد خانهای شد و صاحبخانه را روبهروی خود دید از ترس دستگیری او را به قتل رساند و موقع فرار توسط همسایهها دستگیر شد.
بسیاری از مجرمان تازهکار وقتی در شرایط بحرانی قرار میگیرند، ممکن است عجیبترین تصمیم را بگیرند. تصمیمی که اگر در شرایط عادی به آن فکر کنند، حتما درنظرشان مسخره و احمقانه جلوه میکند. به همین دلیل است که میگویند از دزدی باید ترسید که ناشی و تازهکار است؛ چرا که مجرمان حرفهای خوب میدانند چطور رفتار کنند که هنگام ارتکاب یک جرم، جرمی بزرگتر را رقم نزنند.
شاید بتوان گفت که متهم گزارش امروز ما وقتی درگیر نخستین رابطه عاشقانه اما ممنوعه خود شد، قدرت تصمیمگیریاش را از دست داد و زمانی که از زن جوان شنید تنها راه ادامه این رابطه قتل شوهر اوست، بدون هیچ مخالفتی تن به این خواسته هولناک داد. حال آنکه به گفته خودش، پس از ارتکاب جنایت به این نتیجه رسیده که «زنی که به همین راحتی به شوهرش خیانت میکند، به او نیز وفادار نخواهد ماند» و او میتوانسته به جای اینکه خواسته زن جوان را عملی کند، به راحتی به این رابطه پایان دهد. اما مرد جوان همه این تصمیمات به ظاهر ساده و کاملا روشن را نگرفت، چون برای نخستین بار بود که وارد چنین رابطهای شده بود. او یک مجرم تازهکار بود و مجرمان تازهکار در شرایط بحرانی، انگار که نمیبینند، نمیشنوند و تعقل و تفکرشان از کار میافتد. به همین دلیل است که ما خبرنگاران حوادث، هر روز از اتفاقاتی مینویسیم که ممکن است در آینده برای هر یک از ما نیز رخ بدهد. با این امید که اگر خدای ناکرده روزی یکی از مخاطبان ما در شرایط مشابه قرار گرفت، به جای اینکه تصمیمی هولناک، غیرمنتظره و دیوانهوار بگیرد، در گوشهای از ذهنش جرقهای روشن شده و از بروز حادثهای غیرمنتظره جلوگیری شود.
یکشنبه 22 تیر 1399
کد مطلب :
104664
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/J6EZo
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved