• پنج شنبه 28 تیر 1403
  • الْخَمِيس 11 محرم 1446
  • 2024 Jul 18
پنج شنبه 25 اردیبهشت 1399
کد مطلب : 100653
+
-

گفت‌وگو با مجید اخشابی، خواننده‌ای که رکورددار ساخت اثر برای‌ماه مبارک رمضان است

اجازه نمی‌دادند تیتراژ گمگشته پخش شود

اجازه نمی‌دادند تیتراژ گمگشته پخش شود

پرنیان سلطانی

حتما همه ما آن روزها را به یاد داریم که سر سفره افطار همراه با خواننده تیتراژ سریال «گمگشته» زمزمه می‌کردیم: «میگن فرشته روزشو با گریه افطار می‌کنه/ فرشته می‌دونه که نور، ظلمتو بیدار می‌کنه»؛ ترانه‌ای که با صدای گرم و پرانرژی مجید اخشابی خوانده می‌شد و به‌نوعی نخستین تیتراژ مجموعه‌های تلویزیونی به‌حساب می‌آمد؛ قطعه‌ای که تا نخستین روز‌ماه مبارک رمضان هم اجازه پخش نداشت و بعد از انتشار، تحولی بزرگ در زندگی هنری خواننده‌اش و برنامه‌های تلویزیونی ایجاد کرد؛ تیتراژ گمگشته‌ در گام اول باعث معرفی مجید اخشابی به مخاطبان موسیقی شد و در ادامه اهمیت موسیقی خوب در بهتر دیده‌شدن آثار نمایشی را به فیلمسازان و مسئولان وقت صدا و سیما گوشزد کرد. تا جایی که از آن پس تیتراژ به یکی از ارکان جدایی‌ناپذیر مجموعه‌های تلویزیونی تبدیل شد و ما امروز نتیجه آن را می‌بینیم که خوانندگان نام‌آشنا بر سر ساخت بهترین قطعه برای سریال‌ها و فیلم‌های مختلف با یکدیگر رقابت می‌کنند! حالا در نوزدهمین سال انتشار این موسیقی فیلم اثرگذار، سراغی از دکتر مجید اخشابی گرفتیم تا با او که دکتری پژوهش هنر دارد و با ساخت12تیتراژ‌ماه رمضانی، رکورددار تولید اثر موسیقایی برای‌ماه مبارک رمضان است، از هر دری صحبت کنیم. اگر هنوز هم صدای او که می‌خواند «اون که میاد اگه بگم/ یک گل سرخ بهار می‌شی/ یه قطره خون رو آینه/ یه چشمه انتظار می‌شی» در گوش‌تان  هست، این گفت‌وگو را از دست ندهید.

  اگر موافقید گفت‌وگویمان را با تیتراژ سریال گمگشته شروع کنیم که یکی از ماندگارترین تیتراژهای تلویزیونی در‌ماه رمضان است. چطور شد تصمیم گرفتید برای این سریال تیتراژ بخوانید؟
من فعالیت موسیقایی‌ام را از سال1370شروع کردم و قطعاتی را هم تا زمان ساخت تیتراژ گمگشته کار کرده بودم. اما دراصل صدای من از سال1380و با همان تیتراژ گمگشته به مخاطبان موسیقی معرفی شد. این کار براساس پیشنهادی از سوی عوامل تولیدکننده سریال صورت گرفت؛ قرار بود من موسیقی متن را کار کنم. اما آنها قصد داشتند برای تیتراژ پایانی کار هم یک موسیقی باکلام داشته باشند. این شد که شعری از علی معلم را انتخاب کرده و درنهایت، کار ساخته شد.
  آن زمان مخالفتی با این کار صورت نگرفت؟ چون ابتدای دهه80تیتراژخوانی به شکل امروزش مرسوم نبود و صدا و سیما هم محدودیت‌های خاص خودش را در استفاده از موسیقی داشت.
چرا اتفاقا. از آنجا که این نخستین تجربه تلویزیون در تیتراژ سریال‌ها بود، مدیران وقت شبکه در برخورد اول با کار، آن را نپذیرفتند و حتی علنا اعلام کردند که این قطعه به هیچ عنوان اجازه پخش نخواهد گرفت. 3روز به شروع‌ ماه رمضان مانده بود و هنوز تکلیف این تیتراژ مشخص نشده بود که من دیدم واقعا فرصتی برای ساخت یک کار دیگر وجود ندارد. این شد که گفتم یا همین کار را پخش کنید، یا برای تیتراژ پایانی از یک موسیقی بی‌کلام استفاده کنید. اما با شروع ‌ماه مبارک رمضان و پخش سریال گمگشته، قطعه من هم کار شد.
  و چقدر هم مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت. همین حالا که قریب به 2دهه از پخش آن می‌گذرد، هنوز خیلی‌ها آن را حفظ هستند و زیرلب زمزمه می‌کنند.
بله، همینطور است. واقعا اگر ریسک‌پذیری مدیران وقت صدا و سیما نبود، این موسیقی که در نوع خودش خیلی ساختارشکن بود، هیچ‌وقت منتشر نمی‌شد.
  به‌عنوان خواننده‌ای که جزو پیشتازان تیتراژخوانی است، به‌نظرتان تلفیق موسیقی و نمایش چقدر باعث شکوفایی هر دو هنر می‌شود؟
طبیعتا این دو یکدیگر را کامل می‌کنند. موسیقی قطعا باعث تقویت جنبه‌های دراماتیک هنری و حسی تصویر می‌شود. این در حالی است که موسیقی اساسا قابلیت سیو کردن زمان و خاطره را دارد! شما وقتی یک موسیقی را در سنی خاص گوش کنید، وقتی دوباره بعد از سال‌ها آن را بشنوید، تمام خاطرات آن سن دوباره در ذهن‌تان نقش می‌بندد. این قابلیت خیلی مهم موسیقی، می‌تواند به ماندگاری هرچه بیشتر فیلم و سریال و اثرگذاری بهتر پیام و مفهوم آن در ذهن مخاطب کمک کند. از طرف دیگر تصویر هم کمک می‌کند که صوت بهتر در ذهن بنشیند و به این ترتیب این دو هنر باعث شکوفایی یکدیگر می‌شوند.
  کمی هم از تیتراژ فاصله بگیریم. بی‌شک شما یکی از نخستین فعالان سبک تلفیقی پاپ و سنتی هستید. به‌نظرتان کارهای اینچنینی که با پایه موسیقی اصیل ایرانی اما با شکل نو و جوان‌پسند ارائه می‌شوند، چقدر در جذب جوان‌ها به شنیدن موسیقی فاخر مؤثرند؟
ببینید! طبیعتا هر محصول هنری که از گذشته عرضه می‌شده، نیاز به آپدیت و به‌روزرسانی دارد. این طبیعی است که ما باید محصول ارزشمند قدیم را با بسته‌بندی و ارائه‌ای جدید به مخاطبان امروز عرضه کنیم. در موسیقی، این بسته‌بندی معنای تنظیم را به‌خود گرفته است. ما باید تنظیم‌های موسیقی‌مان را تغییر دهیم و محتوای موسیقی اصیل و ایرانی‌مان را با بیانی نو و جدید به نسل جدید مخاطبان عرضه کنیم. خب با این تعریف، بهره‌مندی از پایه و محتوای موسیقی اصیل ایرانی و ارائه آن با یک تنظیم و بیان نو، کاری خلاقانه و نوآورانه به‌حساب می‌آید که هم به دور از تکرار است و هم در عین حال محتوایی باکیفیت و ارزشمند دارد.
  این نوع موسیقی که امروز باعنوان موسیقی تلفیقی می‌شنویم، چقدر به موسیقی بامحتوا و باکیفیتی که شما از آن می‌گویید، نزدیک است؟
خب ببینید!  قطعا موسیقی تلفیقی در وهله اول به آگاهی کامل هنرمند از موسیقی اصیل ایرانی نیاز دارد. کسی که می‌خواهد وارد این حوزه شود، باید به ردیف‌ها و گوشه‌های موسیقی ایرانی تسلط کامل داشته باشد. اما متأسفانه امروز برخی از جوان‌های فعال ما در این حوزه، به موسیقی ایرانی اشراف کافی ندارند، به همین دلیل در آثارشان فقط از گام‌های موسیقی ایرانی استفاده کرده‌اند، بدون اینکه متوجه ظرایف و ریزه‌کاری‌های کار باشند. درحالی‌که شناخت موسیقی اصیل ایرانی با موفقیت و ماندگاری آثارشان رابطه‌ای مستقیم دارد. هرقدر که موسیقی سنتی ایرانی را بهتر بشناسند، آثارشان به‌مراتب اثرگذارتر و ماندگارتر خواهد شد.
  فضای کلی این روزهای موسیقی کشورمان را چطور می‌بینید؟ به‌عنوان کسی که دانش‌آموخته موسیقی است، بزرگ‌ترین مشکل این روزهای موسیقی را چه می‌دانید؟
به‌نظر من بزرگ‌ترین آسیب ما در این حوزه، محتوای آثار موسیقایی است. متأسفانه این روزها شاهد اشعار بسیار سخیف، بی‌محتوا و دم‌دستی‌ای هستیم که واقعا نمی‌شود اسم شعر روی آنها گذاشت. این در حالی است که مخاطبین موسیقی هم عمدتا از این ترانه‌های ساده‌تر و دم‌دستی‌تر بیشتر استقبال می‌کنند. این موضوع در میان تولیدکنندگان فعلی کشور باعث ایجاد یک اعتقاد شده که اگر شعر سخت باشد، مردم آن را گوش نمی‌دهند! برای همین هم شاعران و ترانه‌سراهای ما بیشتر به سمت و سوی محتوای آسان، سریع‌الانتقال و سریع‌الوصول می‌روند.
  اتفاقا برخی از همکاران‌تان هم همین اعتقاد را دارند که این روزها سلیقه عمومی موسیقایی مردم به سمت کارهای سطح‌پایین گرایش پیدا کرده و موسیقی‌های سخیف، تربیت گوش شنیداری مردم را بر هم زده‌اند. به‌نظرتان ریشه این مشکل کجاست؟
من دلیل اصلی این موضوع را بی‌توجهی به عرصه آموزش موسیقی می‌دانم. متأسفانه مدیران فرهنگی هیچ برنامه‌ای برای آموزش مردم در این حوزه ندارند. صدا و سیما هم در برنامه‌هایش از موسیقی بیشتر به عنوان یک سرگرمی و تفریح استفاده می‌کند تا اینکه بخواهد جنبه اطلاع‌رسانی و آموزش‌محور موسیقی را در دستور کار قرار بدهد. خب وقتی مردم ما درخصوص قابلیت‌های موسیقی کشورشان و ارزش‌های موسیقی کلاسیک هیچ نوع آگاهی‌ای ندارند، مسلما جذب کارهای سهل‌الوصول‌تر می‌شوند. ما اگر می‌خواهیم سطح عمومی موسیقی کشورمان را بالا نگه داریم، ابتدا باید شنونده‌های حرفه‌ای موسیقی تربیت کنیم.
  خب شاید یکی از دلایل افول سطح سلیقه مخاطب این باشد که اساسا کارهای خوب هم کمتر تولید می‌شود و مردم برای لذت‌بردن از موسیقی، واقعا گزینه دیگری در اختیار ندارند؛ قبول دارید؟
در همین فضا گهگاه جوان‌های ما کارهای خوبی تولید می‌کنند اما موج ابتذال‌گری، آنها را به حاشیه می‌راند. دلیلش هم همان نکته‌ای است که عرض کردم؛ اینکه ما به مخاطبان‌مان درباره موسیقی خوب، آموزش کافی نداده‌ایم تا خودشان موسیقی کم‌ارزش را پس بزنند. البته که نسل جوان فعال در حوزه موسیقی کشورمان هم خیلی کم‌حوصله است. خواننده‌های امروز ما نمی‌خواهند مانند خواننده‌های نسل قدیم سال‌ها وقت صرف یادگیری کنند و می‌خواهند یک شبه ره صد ساله را بروند. برای همین وقتی مدت کوتاهی به دریای بیکران موسیقی اصطلاحا ناخنک زدند، به فکر خلق اثر می‌افتند. خب طبیعتا وقتی کسی دانش کافی برای خلق اثر موسیقایی نداشته باشد، سعی می‌کند به شکل‌های عجیب و غریب برای کارش جذابیت ایجاد کند که مسلما کارکرد این جذابیت‌های صوری، صرفا چند هفته یا چند‌ماه است و نمی‌توان به ماندگاری آنها امید داشت. اگر ما واقعا به‌دنبال کسب افتخاری در عرصه بین‌المللی موسیقی هستیم، باید روی میراث موسیقی‌مان که از گذشتگان به دستمان رسیده کار کنیم و با ارائه آن در قالب‌های مختلف مانند سمفونی، پاپ و حتی جاز، امضای خودمان را پای اثری دارای هویت بگذاریم.
  کمی هم برایمان از خودتان می‌گویید؟ اینکه این روزها بیشتر مشغول چه کارهایی هستید؟ به‌نظر می‌رسد نسبت به قبل در حوزه تولید قطعه موسیقی کم‌کارتر شده‌اید؛ چرا؟
خب من روزگاری همه وقتم صرف تولید اثر می‌شد اما حالا فعالیت‌هایم به چند بخش تقسیم شده که یکی از آنها ارائه قطعه‌های موسیقایی جدید است. من این روزها بخشی از زمانم را صرف تدریس در دانشگاه‌های مختلف و تدریس در آموزشگاه موسیقی‌ام می‌کنم. بخشی از وقتم هم برای شناخت رشته‌های هنری مختلف صرف می‌شود. ضمن اینکه از اساس، تولید علم و تالیف کتاب و مقاله به‌طور جدی در دستور کارم قرار دارد اما با این حال اثر موسیقایی هم به‌اندازه، تولید می‌کنم. همین حالا جدیدترین کارم که تیتراژ سریال «میان‌بر» است، از شبکه 5سیما پخش می‌شود. تقریبا هر یکی‌دو‌ماه هم قطعه جدیدی در فضای مجازی منتشر می‌کنم. این‌روزها یک قطعه جدید هم در دست تهیه دارم که بعد از‌ماه مبارک رمضان منتشر خواهد شد.

نگاهی به لیست کارهای مجید اخشابی
رکورددار تیتراژهای تلویزیونی

مجید اخشابی جز 3 آلبوم گمگشته، همراز و پریزاد، ده‌ها اثر برای برنامه‌های تلویزیونی ساخته که حتی مرور اسم‌هایشان هم خاطرات خوش روزهای گذشته را برایمان زنده می‌کند. او که کار ساخت تیتراژ را با سریال گمگشته در سال1380شروع کرد و آغازگر تیتراژخوانی در تلویزیون شد، تاکنون بیش از 150اثر موسیقایی تولید کرده که بیشتر آنها برای تلویزیون است یا در مناسبت‌های مختلف از صداوسیما پخش شده و به گوش ما رسیده است. ساخت موسیقی برای سریال‌هایی مثل گمگشته، «عروج»، «مسافری از هند»، «متهم گریخت»، «خانه به دوش»، «یک وجب خاک»، «دارا و ندار» و... و برنامه‌های ترکیبی سفر بخیر، محله بنده‌نواز، الفبای مهربانی، مسابقه ستاره‌ها، صبح بخیر ایران، سیمای خانواده، جشن رمضان، شب‌های شیدایی، ‌ماه محبوب، بر آستان جانان، تا نیایش، شب مهتاب، ‌ماه دراومد، خوشا شیراز و... ازجمله مهم‌ترین کارهای مجید اخشابی در تلویزیون است. این خواننده نام‌آشنا تاکنون برای برنامه‌های تلویزیونی در‌ماه مبارک رمضان، 12کار ساخته که گمگشته، همراز، «تیتر روزنامه (سریال عروج)»، «کوچ (سریال متهم گریخت)»، خانه به دوش، بر آستان جانان، پیدا و پنهان، دلتنگ فردا، ‌ماه من، «ماه و پری (برنامه‌ماه محبوب)»، «هست و نیستم» و یک وجب خاک ازجمله آنهاست.

 خواننده، آهنگساز، نوازنده، پژوهشگر و مدرس دانشگاه
 متولد: 1351
 تحصیلات: دکتری پژوهش هنر از دانشگاه هنر تهران
 آثار: آلبوم‌های گمگشته، همراز و پریزاد
 فعالیت‌های مرتبط: تاسیس استودیو موسیقی مهرآوا و آموزشگاه موسیقی همراز، راه‌اندازی نشریه فرهنگی – اجتماعی زیر و بم، تالیف کتاب «نوازندگی در استودیو» و «سنتورنوازی» و تالیف و مشارکت در ارائه مقاله‌های مختلف در حوزه موسیقی





رضا صادقی
امسال با دعوت

این روزها برنامه مناسبتی «دعوت» از ساعت‌های میانی روز تا لحظات افطار روی آنتن می‌رود و روایتگر قصه زندگی مردمانی است که برای حفظ خانواده‌شان به فداکاری‌های بزرگی دست زده‌اند. اما نکته جالب توجه درباره این برنامه، تیتراژ آن است که خواننده‌اش از مدت‌ها پیش با تیتراژخوانی سریال‌ها و برنامه‌های ماه مبارک رمضان در زمره پرکارترین خوانندگان مناسبتی قرار گرفته است. بله، صحبت از رضا صادقی است؛ خواننده نام‌آشنایی که سال1389 قطعه‌ای موفق را برای سریال «ملکوت» به کارگردانی محمدرضا آهنج اجرا کرد که هر شب از شبکه دو سیما پخش می‌شد. او سال1392 نیز چند قطعه برای سریال «دودکش» ساخت که بین آنها تیتراژ پایانی این سریال با نام «همین کافیه» که درونمایه اجتماعی داشت، با موفقیت چشمگیری مواجه شد؛ تیتراژی که اینطور شروع می‌شد: «مثل کوه پشت و پناه همیم / ولی هر دومون دستامون خالیه / باید جای من باشی تو زندگی / بفهمی نداری چه بد حالیه / باید جای من باشی تا حس کنی / چقدر سخته عشقت بلرزه صداش / ببینی چطور حاضری جونتو / بدی تا بسازی یه رویا براش». خواننده‌ای که این روزها تیتراژ ابتدایی برنامه دعوت را با ترانه پیام ربیعی و آهنگسازی و تنظیم مهدی ابراهیمی‌نژاد می‌خواند، تیتراژ برنامه شهر باران را هم در کارنامه کارهای مناسبتی‌اش برای‌ماه مبارک رمضان دارد.





محمد علیزاده
هواتُ کردم...

محمد علیزاده هم با تیتراژخوانی برای ویژه‌برنامه‌های‌ ماه رمضان ازجمله «شهر باران» و ‌ماه عسل و همچنین مجموعه تلویزیونی این ایام مانند «هواتُ کردم» و «برادر»، نام خودش را به‌عنوان یکی از خواننده‌های پرکار ‌ماه پر خیر و برکت رمضان مطرح کرده است. علیزاده نخستین تیتراژ رمضانی‌اش را سال1390 برای برنامه شهر باران شبکه یک ساخت که این کار ظرف مدت کوتاهی بسیار فراگیر شد. «منم مثل تو مات این قصه‌ام / تو هم مثل من امشبو دعوتی / درست تو همین ساعت و ثانیه / سزاوار زیباترین رحمتی» بیت آغازین کار محمد علیزاده برای تیتراژ شهر باران بود. او در سال92 قطعه پرطرفدار هواتُ کردم را برای سریال «خروس» اجرا کرد که کار سعیدآقاخانی بود و از شبکه دو سیما پخش می‌شد. همچنین سال1395 تیتراژ سریال برادر را خواند که این قطعه به انتخاب مخاطبان تلویزیون به‌عنوان تیتراژ برتر ‌‌ماه رمضان در آن سال انتخاب شد. در کارنامه کارهای مناسبتی علیزاده، تیتراژ ابتدایی برنامه تلویزیونی‌ ماه عسل در سال1396 هم به چشم می‌آید. ضمن اینکه این خواننده نام‌آشنا در همان سالی که تیتراژ‌ ماه عسل را خواند، قطعه‌ای هم در وصف امام‌علی(ع) برای تلویزیون ساخت که در شب‌های قدر در قالب برنامه ماه عسل پخش شد.




احسان خواجه‌امیری
حالا با بچه مهندس

بعد از مجید اخشابی، عنوان دومین خواننده پرکار در ‌ماه مبارک رمضان به احسان خواجه‌امیری با 8کار مناسبتی می‌رسد. این خواننده، آهنگساز و تنظیم‌کننده موسیقی پاپ و سنتی ایران که این شب‌ها با تیتراژ سریال «بچه مهندس 3» دوباره نام خودش را به‌عنوان یک خواننده فعال در‌‌ ماه مبارک رمضان بر سر زبان‌ها انداخته، نخستین‌بار در سال1384 تیتراژ سریال مناسبتی «برای آخرین بار» را اجرا کرد و به موفقیت چشمگیری در این حوزه دست یافت. خواجه‌امیری 2سال بعد تیتراژ سریال «میوه ممنوعه» را خواند که آن هم بسیار مورد استقبال روزه‌داران قرار گرفت. موسیقی سریال «مثل هیچ‌کس» که ماه رمضان سال1387پخش شد هم با این خواننده نام‌آشنا بود. خواجه‌امیری علاوه بر اینکه تیتراژ ابتدا و پایانی این سریال را خواند، 2 ترانه میانی هم برای «مثل هیچ‌کس» ساخته بود. خواجه‌امیری 2 سال بعد تیتراژ سریال «در مسیر زاینده‌رود» را خواند که سریال ماه رمضانی سال1389بود. او در این سریال علاوه بر ساخت تیتراژ پایانی و یک موسیقی بی‌کلام برای تیتراژ ابتدایی، 3 ترانه میانی هم خواند. خواجه‌امیری در ادامه تیتراژهای رمضانی‌اش در سال1392، دو قطعه به نام‌های «به دادم برس» و «شب سرمه» را برای سریال «مادرانه» اجرا کرد و 2سال بعد از آن تیتراژ پایانی برنامه «ماه عسل» را خواند.




مهدی یراحی
از اذان تا تیتراژ 

بخش زیادی از محبوبیت مهدی یراحی با‌‌ ماه مبارک رمضان گره خورده است. همین سال گذشته بود که اذان دلنشینی از این خواننده نام‌آشنا منتشر و در مدت زمان اندکی جهانی شد. این شهرت تا آنجا پیش رفت که آبیدال، بازیکن سابق بارسلونا در صفحه شخصی‌اش با انتشار ویدئویی که در آن صدای مهدی یراحی به‌عنوان موذن شنیده می‌شد، نوشت: 
«500 سال است که صدای اذان در اسپانیا ممنوع شده است اما دیشب دوباره این صدای زیبا بازگشت». علاوه بر این اذان زیبا، یراحی تاکنون 3قطعه هم برای برنامه ماه عسل ساخته که یکی از دیگری پرطرفدارتر است. «هوای تو» نخستین کار مناسبتی یراحی است که سال1388 از برنامه ماه عسل پخش شد و پس از آن بود که آلبوم اول این خواننده پرطرفدار کلید خورد. این خواننده نام‌آشنا چندی بعد قطعه دیگری برای برنامه احسان علیخانی با نام «هر جای دنیایی دلم اونجاست» ساخت که بسیار مورد استقبال مخاطبان موسیقی قرار گرفت. به همین دلیل هم قطعه «سازش» را با همان الگوی پیانومحور هر جای دنیایی دلم اونجاست، برای ماه عسل اجرا کرد. البته یراحی یک‌بار دیگر هم قطعه‌ای برای تیتراژ پایانی ماه عسل ساخت که مجوز پخش نگرفت و درنهایت به‌صورت اینترنتی منتشر شد.

این خبر را به اشتراک بگذارید