پس از پایان بلا
همشهری در گفتوگو با کارشناسان اجتماعی به تغییر سبک زندگی مردم در این روزهای کرونازده پرداخته است
حمید رضا بوجاریان_خبرنگار
زندگی امروز بسیاری از مردم با یکی دو ماه قبل کاملا فرق کرده است. از علاقهمندیها و تفریحها گرفته تا نوع تعاملات و ارتباطات اجتماعی. عامل همه این تغییرات ویروسی است که اگر نمیبود، شاید زندگی با همان سرعتی که داشت، به پیش میرفت و زمین و مردمانش را در مسیری قرار میداد که میتوانست برای آنها مخاطرات جدی داشته باشد. اما حالا که ویروس آمده، بسیاری به خود آمدهاند و با نگاه به گذشته، در حال عوض کردن سبک زندگی خود برای همزیستی همیشگی با کرونا هستند. سبکی از زندگی که اگر کرونا نبود، به این سادگی زیر بار انجامش نمیرفتیم. همشهری در گفتوگو با چند کارشناس و متخصص علوم اجتماعی از وجوه مثبت و منفی کرونا و اثر آن بر انتخاب شیوهای جدید از زندگی مردم این دوران پرسیده است.
پرشدن خلأ ارتباطی و درک بیشتر در خانوادهها
دکتر احمد بخارایی، جامعهشناس معتقد است برخلاف تصور عموم، کارکردهای مثبت ویروس کرونا از ابعاد منفی آن بیشتر بوده است. او میگوید: «هر پدیدهای کارکردهای مثبت و منفی دارد. ما تا قبل از شیوع ویروس کرونا در جامعهای زندگی میکردیم که اعضای خانواده مانند جریانی پرشتاب در حال دور شدن از یکدیگر بودند. سیل بیتفاوتی اعضای خانواده به هم در حال از بین بردن مفهوم و کارکرد خانواده بود اما، با شیوع بیماری و جبر حاکم بر آنکه افراد را ناگزیر به بودن در کنار هم کرد شاهد آن بودیم که اعضای خانواده به هم نزدیک شده و گسلهای ارتباطی خود با هم را تا حدود زیادی جبران کردند». وی با اشاره به اینکه افزایش گفتمان میان اعضای خانواده به تغییر سبک زندگی منجر شده است، افزود: «خانوادهها اکنون در مقایسه با دوران قبل از کرونا، درک بهتر و عمیقتری نسبت به یکدیگر پیدا کردهاند. این موضوع را میتوان از کارکردهای مثبت کرونا در جامعه محسوب کرد».
تقویت و رنگ باختن استدلالها
این جامعهشناس، با بررسی سوابق رفتاری مردم در دوران قبل از کرونا، رفتارهای عمومی را ناشی از احساسات و هیجانزدگی میداند و میگوید، تغییر رفتارهای هیجانی به استدلالی در حوزه بهداشت عمومی دیگر کارکرد مثبت کرونا در فرهنگ و سبک زندگی مردم بوده است؛ «تا قبل از دوره کرونا، رفتارهای اجتماعی در کشور مبتنی بر استدلال و احتساب هزینه- فایده نبود و رفتارها عمدتاً بر مبنای هیجانزدگی شکل میگرفت. بعد از شیوع بیماری، بسیاری از مردم موقتاً حساب هزینه- فایده کرده و با ترجیح دادن استدلالهای بهداشتی به جای رفتارهای احساسی و هیجانی کوشیدند از سلامت خود مراقبت کنند. این موضوع به حدی فراگیر شده است که توجه به بهداشت فردی و رعایت اصول تضمینکننده سلامت مبتنی بر یافتههای علمی اکنون به بخشی از زندگی مردم تبدیل شده است و افرادی که این اصول را رعایت نمیکنند مورد شماتت اجتماعی قرار میگیرند». او معتقد است با گذشت چند ماه از شیوع ویروس در جامعه، اینک مجدداً و کمکم شاهد رنگ باختن استدلالها و بازگشت افکار عمومی به رفتارهای هیجانی هستیم؛ «فرهنگ ما فرهنگ هیجانی و تقلیدی است. هر چه آمار مرگ بالاتر میرود برخلاف انتظارها تعداد کسانی که در خیابان ماسک میزنند کمتر میشود. هر فردی به دیگری که ماسک ندارد نگاه میکند و با تقلید از او ماسک نمیزند. این به رفتار هیجانی ما برمیگردد. جامعه ما بهدلیل فرهنگ کمتر تکامل یافته و کمتر متحول شده با عنصر تقلید و هیجان روبهرو شده است و باید این رفتار را به شکل منسجمی تغییر داد».
پذیرش واقعیت جاودانه نبودن
مشغول بودن به زندگی روزمره و تلاش بیحد و حصر برای بهدست آوردن پول، مقام و قدرت سبب شده است بسیاری از افراد به این تصور برسند که مرگ برای آنها نیست و میتوانند به هر شکل در جامعه زندگی کنند. آنطور که دکتر بخارایی میگوید، پذیرش واقعیت مرگ درس دیگری است که کرونا به صاحبان قدرت و ثروت و مردم داده است؛ «پدیدهای به نام مرگ واقعیتی است که ما در این زندگی پرشتاب و پرتلاطم خود کمتر به آن توجه کردهایم. فراموش کردن اینکه مرگ روزی از راه میرسد باعث شده است افراد بیشتر از حد نیاز خود و خانواده بهدنبال پول و کسب قدرت و ثروت باشند. اینکه چنین رفتاری از مردم سر میزند ناشی از جنبههای ساختاری جامعه است چرا که مردم به رویه و روش صاحبان قدرت در جامعه عمل میکنند. یادآوری اینکه مرگ به همه افراد نزدیک است سبب شده بسیاری در خانواده حفظ سلامت خود را در اولویت قرار داده و کمتر به فکر کسب درآمد و بهدست آوردن قدرت باشند. این رفتار را میتوان در ساختارها و لایههای مختلف جامعه بهخوبی مشاهده کرد».
جلب اعتماد مردم به توانمندیها
با شیوع کرونا، مردم سبک زندگی خود را تغییر دادهاند اما این تغییر همراه و همگام با مقداری توانمندی دولتها و حکومتها در برخورد با ویروس بوده است. بخارایی این موضوع را تأیید میکند و میگوید: «شاید مهمترین کارکرد مثبت کرونا را در ابعاد کلان اجتماعی بتوان در ارزیابی مردم از مقدار توانمندی حاکمان کشورها در برخورد با بیماری دانست. اینکه دولتها و حکومتها تا چه اندازه هنر برخورد با بحران را دارند به سبک زندگی مردم جهت میدهد. هر چه این توانمندی بالا باشد، مردم اعتماد بیشتری به حاکمان پیدا کرده و به این ترتیب دوام و قوام خانوادهها بیشتر میشود اما، اگر مردم اعتماد کافی به حاکمان در برخورد با بحرانهایی مانند کرونا یا هر بحران دیگری نداشته باشند هر یک از آحاد جامعه راه خود را برای برخورد با بحران در پیش خواهد گرفت». این استاد جامعهشناسی تأکید کرد: «کرونا به ما پیام میدهد که افراد ضعیف و ناتوان را هدف میگیرد و آنها را از بین میبرد. این موضوع در سطح اجتماعی نیز تکرار میشود. جوامعی که ساختارهای ضعیف اجتماعی دارند و نمیتوانند سری میان سرها در بیاورند در مقابله با کرونا و کروناهایی که در پیش دارند محکوم به شکست خواهند بود. اجزا و نهادهای یک جامعه باید بتوانند رضایت اجتماعی را ایجاد کنند و نه عاملی باشند برای فرار اجتماعی. این پیام مهم کرونا هم برای حاکمان و هم برای مردم است».
جهتدهی کامیابیها و ناکامیها به سبک زندگی
سبک زندگی انسانها و اینکه یک پدیده چطور میتواند آن را دستخوش تغییر و تحول کند، از موضوعاتی است که جامعهشناسان بر آن اتفاق نظر دارند. بسیاری از متخصصان بر این باورند که هر پدیدهای تا مدتها میتواند به زندگی افراد جهت تازهای داده بهگونهای که یک تغییر را به رفتار و هنجار اجتماعی تبدیل کند. دکتر مسعود غفاری روانشناس اجتماعی در اینباره میگوید: «همه مردم پیوسته 2تجربه کامیابی و ناکامی را در زندگی خود تجربه میکنند. کامیابیها به بهبود سبک زندگی و ایجاد آرامش در زندگی فرد کمک کرده و ناکامیها به ایجاد رویهای ناخوشایند منجر میشود». او معتقد است: «کسی که بر اثر بیماری به اجبار خانهنشین میشود دچار ناکامی است. ناکامی سبب میشود فرد شوهری دوستداشتنی یا پدری مهربان نباشد؛ چرا که در ذهن او افکار زیبایی وجود ندارد و فرد نمیتواند در مقابل مشکلات سبک زندگی خوبی در خانه انتخاب کند».
استقلال بیشتر اعضای سنتی خانواده
یکی از فعالیتهایی که کرونا در ایران به رونق گرفتن آن کمک شایانی کرده است، فعالیتهای آنلاین و افزایش ضریب نفوذ فناوری میان خانوادههاست. در گذشته بارها بر توسعه فناوری در جامعه تأکید شده بود اما اکنون به مدد کرونا فناوری بخشی از زندگی امروز مردم شده است. غفاری درباره این افزایش ضریب نفوذ میگوید: «ما در دوران دیجیتال زندگی میکنیم. خریدهای ما هم دیجیتال شده است و دیگر از سنتها در خرید و فروش و تعاملات با یکدیگر خبری نیست. کرونا موجب شد با ابزار دوره دیجیتال و کاربری آن بسیار بیشتر از قبل آشنا شویم. این نکته را نباید فراموش کرد که آشنایی را در حد برقراری تماسهای تصویری و صوتی یا چت کردن محدود کنیم بلکه، با استفاده از عطش استفاده از فناوری باید به بخشهای سنتیتر خانواده که نزدیکی و میل چندانی به استفاده از فناوریها نداشتهاند کاربردهای تکنولوژی را آموزش دهیم. چنین رویهای سبب بهروزتر شدن بخشهای سنتیتر خانواده شده و میتواند به استقلال بیشتر افرادی که تاکنون از فناوری استفاده نمیکردند منجر شود».
بازیابی تفکرات انسان دوستانه
این روزها میتوان شاهد ظهور گروههای اجتماعی برای مقابله با بحران، ایجاد همگرایی و کمک به افراد نیازمند متأثر از شیوع کرونا در جامعه بود. گروههایی که بدون پشتوانههای دولتی و از سوی مردم شکل گرفتهاند و میکوشند با سامان دادن به وضعیت افرادی که نیاز به کمک دارند، مسئولیت شهروندی خود را به نمایش بگذارند. غفاری ظهور و بروز این گروهها را از کارکردهای مثبت شیوع کرونا در جامعه میداند؛ «همواره جریانهایی خیرخواه در جامعه فعالیت داشتند اما، با شیوع کرونا بسیاری از مردم و کسانی که دستی بر آتش چنین فعالیتهایی نداشتند با دیدن صحنههای ایثار پزشکان در بیمارستانها و افرادی که بیکار شدهاند، دست بهکار شده و پای مبارزه با کرونا و تبعاتش آمدهاند. بخشیدن اجارهبهای مغازه یا واحدهای مسکونی هم سبک جدیدی از مهربانی را ترویج میکند که بسیاری تا پیش از کرونا تصور میکردند برای همیشه به افسانهها پیوسته است. این به معنی تقویت حضور شبکههای اجتماعی در جامعه است».
تغییر در مناسبات اجتماعی
وقوع بحرانی مانند بحران کرونا، خواه ناخواه سبب تغییر در بافت اجتماعی جوامع شده است. جامعه ایرانی با بافت سنتی که دارد از این تغییرات متأثر شده است. دکتر علی انتظاری، استاد جامعهشناسی دانشگاه علامه طباطبایی در اینباره میگوید: «بسیاری افراد جامعه نسبت به بعضی از رفتارها در محیط واقعی احساس خطر میکنند اما در فضای مجازی احساس امنیت دارند. به همین دلیل تجربیاتی را بهوجود میآورد که آن تجربه در فضای مجازی باقی نمیماند و در محیط واقعی انعکاس پیدا میکند. در اینجا هم میتوان پیشبینی کرد که میزان آسیبهای اجتماعی خصوصاً میان خانمها، نسبت به گذشته فراوانی بیشتری خواهد داشت که این مسئله میتواند در مناسبات خانوادگی آنها تأثیرگذار باشد و مناسبات دیگری را رقم بزند».
کرونا و فساد
کرونا کسب و کارهای زیادی را به تعطیلی کشانده و بسیاری از افراد را از داشتن درآمد محروم کرده است. آمارهای غیررسمی از افزایش برخی ناهنجاریهای اجتماعی در پی شیوع بیماری حکایت میکند و سازمان بهداشت جهانی از نگرانی خود درباره بروز ناآرامیهای اجتماعی ناشی از بیماری سخن میگوید. انتظاری هم با این موضوع که کرونا میتواند سبب بروز فساد در جامعه شود موافق است و میگوید: «بخشی از افراد جامعه ما روزمزد هستند که بر اثر شیوع کرونا بیکار شدهاند و آسیب دیدهاند؛ لذا این بیکاری به نوبهخود مفسدهانگیز است که اگر ادامه پیدا کند باید شاهد گسترش بزههایی از جمله دزدی باشیم. دلیلش این است که افراد در موقعیتهایی قرار میگیرند که مناسبات قبلی آنها از کانال خودش انجام نمیشود در نتیجه دچار بیهنجاری میشوند. یعنی وقتی که روال عادی زندگی به هم میخورد و قواعد هنجاری ما بهصورت موقت یا دائمی تعطیل میشود، آدمها نمیتوانند نیازهای خودشان را از طریق اشکال بهنجار تأمین کنند بنابراین سراغ اشکال نابهنجار میروند».
پایان هیجان زندگی
تا قبل از دوره کرونا، رفتارهای اجتماعی در کشور مبتنی بر استدلال و احتساب هزینه- فایده نبود و رفتارها عمدتاً بر مبنای هیجانزدگی شکل میگرفت. بعد از شیوع بیماری، بسیاری از مردم موقتاً حساب هزینه- فایده کرده و با ترجیحدادن استدلالهای بهداشتی به جای رفتارهای احساسی و هیجانی کوشیدند از سلامت خود مراقبت کنند
سبک زندگی کرونایی
سبک زندگی انسانها و اینکه یک پدیده چطور میتواند آن را دستخوش تغییر و تحول کند، از موضوعاتی است که جامعهشناسان بر آن اتفاق نظر دارند. بسیاری از متخصصان بر این باورند که هر پدیدهای تا مدتها میتواند به زندگی افراد جهت تازهای داده بهگونهای که یک تغییر را به رفتار و هنجار اجتماعی تبدیل کند