خطای خونین در غبار جنگ
نگاهی فنی به اطلاعات دادهشده از سوی مقامهای مسئول و ابهاماتی که همچنان در جریان هدفگیری اشتباه هواپیمای خطوط هوایی اوکراین باقی مانده است
پس از چندین روز گمانهزنی، انکار و سکوت، حالا محرز شده است که هواپیمای مسافربری اوکراین با شلیک اشتباه و غیرعمدی پدافند موشکی ایران سقوط کرده است. مقامهای مربوطه این مسئله را به خطای انسانی نسبت دادهاند، در این گزارش بررسی کردهایم که چطور ممکن است با فناوریهای موجود بهصورت اشتباه هواپیمای مسافربری بوئینگ ۸۰۰-۷۳۷ با ۱۷۶مسافر از سوی پدافند موشکی به گفته مقامهای مربوطه موشک کروز تشخیص داده شود و دست اپراتور روی دکمه شلیک برود؟
بهصورت کلی در زمان شرایط بحرانی نظامی اصطلاحی به نام Fog Of War یا بهاصطلاح غبار و مه جنگ وجود دارد. مفهوم غبار یا مه جنگ به دشواری تصمیمگیری در میانه درگیریها اشاره دارد. در واقع کارشناسان نظامی این شرایط را به زمانی اطلاق میکنند که وخامت شرایط به شکلی است که مانند شرایط مه و غبار، تشخیص اطلاعات درست از نادرست یا سره از ناسره سخت و دشوار میشود. در واقع این شرایط عدماطمینان نسبت به محیط اطراف را در میدان جنگ توصیف میکند. در این شرایط نیروهای نظامی، اپراتورها و افراد دخیل در شرایط آمادهباش استرس، فشار و هیجانی چندین برابر شرایط معمول را تجربه میکنند و این مسئله احتمال خطای آنها را بالا میبرد. طبیعی است که نظامیان باتجربه و نبرددیده کمتر از نظامیان جوان زیر این فشار طاقتفرسا دچار خطا میشوند و از تجربهخود برای کنترل تصمیماتشان استفاده میکنند. کشورهای مختلف همگی تلاش دارند با استفاده از آموزشها، ابزارها و فناوریهای مختلف در چنین شرایطی درصد خطا را هرچه میتوانند، کمتر کنند. برخی از کارشناسان خطای صورتگرفته از سوی پدافند موشکی سپاه را در راستای بخشی از همین مسئله تلقی میکنند. پدافند نقطهای در شرایط جنگی اختیارات بیشتری پیدا میکنند و میتوانند بدون طی سلسلهمراتب صدور فرمان آتش، تصمیم به شلیک بگیرند.
اما اگر شرایط جنگی بوده است آیا ما اقداماتی متناسب و دقیق ازجمله اعلام منطقه پرواز ممنوع برای جلوگیری از اشتباه و بهصورت دقیقتر تشخیص هواپیمای مسافربری از موشک کروز داشتهایم؟
نیاز به شفافیت دقیق و پاسخ به ابهامات
هنوز مجهولات و ابهامات زیادی درباره این خطای مرگبار وجود دارد و مردم محق هستند درباره کشتهشدن ۱۷۶ انسان که فرزند، همسر و خانواده بسیاری بودهاند، از جزئیات آن باخبر باشند. تنها اطلاعاتی که داده شده براساس گفتههای سردار امیرعلی حاجیزاده، فرمانده هوافضای سپاه این است: در شب حادثه احتمال شلیک موشک کروز و هواپیماهای جنگی به کشور وجود داشت، هواپیمای اوکراینی در مسیر بوده و خطایی نداشته است، اپراتور یا شلیککننده موشک هواپیما را کروز تشخیص میدهد، سیستم ارتباطی اپراتور با اخلال روبهرو بوده، اپراتور موفق به تماس نشده و راسا تصمیم به شلیک میگیرد.
سؤالهایی که به باید بهصورت علمی و شفاف به آنها پاسخ داده شود، این موارد هستند:
آیا کشور در حالت جنگی بوده است؟ اگر در حالت جنگی بوده، چرا و بهصورت دقیق چه مرتبه فرماندهی نظامی به هواپیمایی کشوری دستور ایجاد منطقه پرواز ممنوع را نداده است؟ به گفته سردار حاجیزاده، مقامهای مربوط در مجموعه نیروهای مسلح اقدام به خالیکردن حریم هوایی کشور یا به اصطلاح فنی کلیرکردن که میتوانست از چنین حادثه مرگباری جلوگیری کند، نکردهاند. چهکسی این دستور را نداده است؟
در شرایطی که اصطلاحا حریم هوایی کشور کلیر نیست و این مسئله میتواند بهشدت درصد خطای اپراتورهای پدافند را بالا ببرد، بر چه اساسی حق شلیک آتش به اختیار به اپراتور داده شده است؟ کدام فرمانده چنین اختیاری را به اپراتور داده است؟ آتش به اختیار در زمانی است که شرایط جنگی بر فضای کشور حاکم باشد و با خالیشدن حریم هوایی نیاز به بررسی و کنترل بیشتر دیده نشود.
براساس چه اطلاعات راداری(رادار پدافند یا رادار هوایی کل کشور) هواپیمای مسافربری به اشتباه موشک کروز تشخیص داده شده است؟ آیا پدافند هوایی پایگاه مربوطه مستقل از پدافند هوایی کشور عمل کرده است؟
چطور پدافند براساس اطلاعات راداری کدی که ترانسپاندر هواپیما ارسال کرده و قاعدتا در فهرست مجاز پدافند هوایی کشور قرار داشته است را تشخیص نداده و کنترل نکرده و دست به شلیک موشک برده است؟
با تمامی این اوصاف چطور پروجکتایل یا شیء پرندهای که از سمت تهران در حال حرکت و در حال اوج گرفتن(براساس گفتههای مقامهای سازمان هواپیمایی پیش از سقوط خلبان مجوز صعود به ارتفاع ۲۰ هزار پا را دریافت کرده است) بوده را موشک کروز تشخیص داده است؟
چه موشکی هواپیمای مسافربری را هدف قرار داد؟
براساس شواهد موجود و تصاویر منتشرشده از بقایای موشک بهاحتمال زیاد در نزدیک منطقه حساس مورد اشاره در این حادثه پدافند موشکیTOR-M1 مستقر بوده است.
در پدافند موشکیTOR-M1 که قابلیت جابهجایی دارد، لانچرها یا پرتابگرهای موشک به همراه سیستمهای راداری در یک وسیله نقلیه جمع شدهاند. نسخه پیشرفتهتر این پدافند با موشکهای9M331 است که در سال۱۹۹۱ وارد نیروهای نظامی شد. این نسخه دقت بیشتر و امکان هدف قراردادن 2 هدف را در یک لحظه دارد. این پدافند در واقع یک سامانه موشکی میانبرد بهحساب میآید که میتواند در شعاع ۱۲کیلومتری شیء پرنده را تا ارتفاع 20هزار پایی(۶ کیلومتری) هدف قرار دهد. موشکهای این پدافند با کلاهک ۱۵کیلوگرمی و سرعت حداکثر 2.8ماخ(2.8برابر سرعت صوت) طوری طراحی شدهاند که پیش از برخورد منفجر شده و ترکشهای آن به هدف اصابت کند. این دقیقا اتفاقی است که درباره هواپیمای مسافربری اوکراین افتاده و مقامهای مربوطه بهاصطلاح انفجار با فیوز مجاورت را تأیید کردهاند. به همینخاطر است که هواپیما در هوا منفجر نشده و ترکشهای آن باعث صدمه شدید به هواپیما، آتشگرفتن و سقوط آن شدهاند.
براساس سرعت، موشکهای پدافند طی ۱۰ثانیه به هدفی که در فاصله ۱۰کیلومتری است، میرسند. از آنجایی که ارتفاع هواپیمای اوکراینی در زمان سقوط حدود ۸هزار پا بوده است، احتمالا در این حادثه طی ۲.۵ثانیه از زمان شلیک به هواپیما برخورد کرده است.
برخلاف هواپیماهای نظامی که تلاش دارند از رصد رادار بگریزند، هواپیماهای تجاری یا غیرنظامی دارای کدی برای شناسایی در حریم هوایی کشورها هستند. تمام هواپیماهایی که قرار است در حریم هوایی ایران پرواز یا از آن عبور کنند، دارای کدهای مشخصی مشهور به «اسکواک کد» هستند.
این کدها در حافظه سیستم هوشمند سامانه مرکزی پدافندی تعریف شدهاند. علاوه بر آن، افسران و کارمندان کنترل راداری همه آنها را در اختیار دارند. ستکردن اسکواک کدها روی دستگاهی بهنام ترانسپاندر (Transponder) باعث میشود که همان شماره بهعنوان هویت هواپیما روی صفحه اسکوپ رادارهای مرکز کنترل ترافیک و مراکز کنترل راداری نظامی یا همان رپکان ظاهر شود. از این به بعد پرنده در سامانه مرکز کنترل راداری و رادارهای سراسر کشور بهعنوان پرنده خودی شناخته و قاعدتا باید از بخش تهدید خارج شود.