شهر در دست بچهها نیست
شهر دوستدار کودک چه تعریفی دارد؟ شهرهای خودمان را از این منظر بسنجیم
الهام مصدقیراد :
ایده «شهر دوستدار کودک» حدود سال1980 در اروپا مطرح و تحقیقات گستردهای درخصوص آن انجام شد. نخستین بار در سال2007 میلادی، یونیسف عنوان شهر دوستدار کودک را به شهر بندیگو در استرالیا اعطا کرد. بعد از آن، این روند در شهرهای بزرگ و کشورهای صنعتی رشد کرد و توجه به کودکان در توسعه و برنامهریزی شهری نمایان شد. در ایران نیز شهر اوز در استان فارس عنوان نخستین شهر دوستدار کودک را دریافت کرد. تهران هم حدود 10سال قبل با مصوبه شورای شهر به جمع شهرهای دوستدار کودک پیوست و تلاشهایی در این راه انجام شد که البته نسبت به مختصات و ویژگیهای پایتخت، اندک مینماید و برای تحقق چنین هدفی عزمی جدیتر لازم است. شهر زرند نیز به همت یک تشکل مردمی در سال91 توانست بعد از 3-2سال تلاش، به شهری مناسب برای کودکان تبدیل شود.
مهمترین اقدامی که در شهر کوچک زرند صورت گرفت، توجه به مهمترین خواسته و نیاز کودکان، یعنی بازی بود. زرندیها فضاهای شهری را با رنگوبوی کودکانه طراحی و رنگآمیزی کردند، زمینهای ساده و آسفالت بعضی خیابانها و کوچهها را به نقشها و طرحهای بازیهای کودکانه آراستند و زرند برای کودکانش به شهری شاد و جذاب تبدیل شد. اتفاق ارزشمند و مهم در تحقق این هدف، مشارکت کودکان و بهرهمندی از نظرات و طرحهای آنها بود. تغییر شکل خطوط عابر پیاده با بهرهگیری از ایده کودکان زرندی نیز یکی از این مشارکتها بوده است.
برای رسیدن به هدف ایجاد شهر دوستدار کودک، باید فضایی مناسب برای کودکان در شهر به وجود آورد. فضا در حوزه شهرسازی به عناصر ویژهای در شهر گفته میشود که واجد ارزشهای زیباییشناختی و دارای حیات و فعالیت باشد. خیابانها، میادین و عناصر عمومی شهری مانند پارکها و فضاهای باز و ورزشی ازجمله فضاهای شهری محسوب میشوند. کودکان از فضاهای شهری درسهایی میآموزند که ممکن است آنان را از نظر رفتاری بیش از آموزههای خانه و مدرسه متاثر سازد؛ بنابراین امنیت فضای شهری بهمنظور رفتوآمد کودکان بسیار مهم و قابل توجه است. با این تفاسیر، محلهها و فضاهای درون آنها از نظر ارتقای سطح روابط سالم اجتماعی، در درجه نخست باید برای کودکان به وجود آید. اگر فضاهای عمومی شهری بهدرستی شکل گیرد، محیط مناسبی بهوجود خواهد آورد که کودکان و پدرها و مادرها، در آن احساس امنیت میکنند. در طراحی فضای شهری برای کودکان باید فضای بازی را مدنظر قرار داد. این اصلیترین نیاز کودکان در هر مکان و زمانی است. طراحان شهری معتقدند که این فضا تنها به نصب وسایل بازی محدود نمیشود بلکه شامل نصب نوعی از مبلمان شهری نیز هست که هیجان، کنجکاوی و خلاقیت کودکان را تحریک میکند و آنها را به کشف وامیدارد. فروشگاههای جذاب، میادین دارای آبنما و المانهای خاص، فضاهای سبز و مبلمان شهری دارای کارکردهای چندگانه هم از این جملهاند.
شهر خوب برای کودک چه شرایطی دارد؟
از دیدگاه شهرسازی و طراحی شهری در خیابانها و فضاهای عمومی شهر خوب برای کودک، باید به ایجاد عناصری که برای کودک موجب شگفتی و شعف میشود، پرداخت. محیط شهری شفاف، سالم و قابل درک برای کودک، جایی است که بتوان بهراحتی و بهصورت پیاده در آن حرکت کرد. نوع بافت شهری، بنای جذاب، رنگ، مواد، شکل و ریخت ساختمانها که علاقه کودک را برمیانگیزد، در طراحی اهمیت دارد. فضای شهری باید طبیعت را به داخل شهر بکشاند؛ باید کودک با تمام پدیدههای طبیعت مانند آب، گیاه، درخت، حیوانات، پرندگان و حشرات، در ارتباط باشد. کودک از این طریق میآموزد و میفهمد که به طبیعت عشق بورزد و آن را حفظ کند.
جهانشاه پاکزاد ـ استاد طراحی شهری دانشگاه شهیدبهشتی و از پایهگذاران انجمن طراحان شهری ایران ـ که در زمینه نسبت کودکان و شهر دست به تالیف زده، معتقد است که شناخت کالبد شهر برای کودک هرگز ضروری نیست؛ همچنین درگیرکردن کودک با قوانین و حقوق شهروندی راه به جایی نخواهد برد. به عقیده او، مهمترین نیاز کودک در شهر، ایجاد شرایط مطلوب زندگی در کوچهها و محلهها و فضاهای عمومی است.
این استاد دانشگاه معتقد است که ما نهتنها در طراحی فضاهای عمومی، کودکان را نمیبینیم بلکه در طراحی فضاهای ویژه آنان نیز باز خودمان، یعنی بزرگسالان را میبینیم. در مقوله کودک میتوانیم از همین کوچهها شروع کنیم و در طرحهایمان به احیای کوچه ـ با همه سختیهای موجود ـ بیندیشیم. احیای کوچهها هرچه باشد کمهزینهتر از ایجاد فضای بازی در بوستانهاست و کیفیت بوستانها را نیز کاهش نمیدهد.
عبدالهادی دانشپور ـ استاد شهرسازی دانشگاه علم و صنعت ایران ـ در گفتوگو با همشهری میگوید: در وضعیت کنونی خصوصیاتی که برای محله و شهر دوستدار کودک عنوان میشود منطبق با محلههای قدیمی است؛ یعنی محلهای که دارای امنیت و ایمنی است و کودک بهراحتی در آن تردد میکند و به مراکز آموزشی، مذهبی، تفریحی و... دسترسی دارد. او در مقایسه محلههای قدیمی و جدید میگوید: در فضای محلههای دیروز، تنوعی از کارکردها و فعالیتها به چشم میخورد و کودک آرامآرام در همان فضا تجربه کسب میکند؛ همان تجربهای که بعدا بهعنوان یک شهروند در کلیت شهر و سرزمین به آن نیازمند است.
فضای عمومی جذاب، هیجانانگیز و سرگرمکننده
کریس برونتلت ـ معمار کانادایی ـ با توجه به تجربیات کودکانش، 12پیشنهاد را برای دوستدار کودککردن شهرها مطرح کرده است: استفاده از خیابان بهعنوان زمین بازی، ایجاد فضایی برای اسکوتر و دوچرخهسواری، طراحی پارکینگهای جذاب و دوستداشتنی، وجود خطوط عابر پیاده فراوان و جذاب، تامین آلات موسیقی اشتراکی، فعالکردن کوچههای تاریک، ایجاد هنر خیابانی مفهومی، بازنگری در پارکهای مسطح، ترویج غذاخوردن در پیادهرو، تسهیل دسترسی به آب، کاهش سرعت وسایل نقلیه و ایجاد حس شیطنت و هیجان در مبلمان شهری. هرچند در فراهمکردن چنین شرایطی باید به پیشینه فرهنگی جامعه نیز توجه داشت،
نمونههایی از این موارد در تهران و مثال عنوانشده، یعنی شهر زرند وجود دارد. دسترسی به آب، در بوستان آب و آتش تهران بهخوبی دیده میشود. کودکان بهراحتی به فضاهای بازی این بوستان که بخشی از آنها همراه با آب طراحی شده دسترسی دارند و به معنای واقعی، آببازی میکنند. توجه به حس شیطنت و بروز هیجانات کودکان نیز در تعدادی از نیمکتها و مبلمان شهری نصبشده در این بوستان درنظر گرفته شده است. بعضی از نیمکتهای طراحیشده فقط مکانی برای نشستن نیست بلکه کنجکاوی کودکان را تحریک میکند و به وسیله بازی و بروز هیجانات آنها تبدیل میشود. طراحان شهری معتقدند که تجهیزات و مبلمان شهریای مناسب کودکان است که کاربری چندگانه داشته باشد و قدرت تخیل و کنجکاوی آنها را تحریک کند. تجربه طراحان نشان داده که کودکان با تجهیزات، مبلمان و حتی وسایل بازی پارکها رفتاری خارج از پیشبینی اولیه دارند و اگر مبلمان شهری این قابلیت را داشته باشد به رشد هیجانات و بهعبارتی دیگر به فراهمکردن شرایط بازی در فضای عمومی برای کودکان کمک میکند.