کار اصغر فرهادی غافلگیرکردن تماشاگر است بهگونهای که هر چند دقیقه یکبار معادلههای ذهنی او بر هم بریزد و هر آنچه پیشتر در ذهن رشته است، پنبه کند.
در ناامیدکنندهترین دوران گیشه که کرونا نفس اکران سینماها را بند آورده و در طول یکسالو تقریباً ۹ماه، فقط یک فیلم کمدی دینامیت توانسته به گیشهای قابلقبول دست یابد. «قهرمان» فرهادی از راه رسید و در همان روزهای اول نمایش، شوری برانگیخت و پای مردم را به سینماها باز کرد.
فرهادی در قهرمان با ترکیبی از مهارت، هوش و حسابگری کار را در میآورد
همان ابتدای فیلم، جایی که رحیم سر از منطقه تاریخی نقش رستم درمیآورد تا شوهرخواهرش را ببیند، همه آنچه در ادامه شاهدش میشویم را در کمتر از یک دقیقه میبینیم. مسیری که رحیم بهسختی طی میکند تا بالا بیاید و نفس تازه نکرده به درخواست شوهرخواهرش باید کل راهی را که طی کرده برگردد، به شکلی فشرده تم فیلم را مؤکد میکند. این همان صعود و سقوطی است که رحیم در طول حدود دو ساعت تجربهاش میکند.