چهارشنبه سوری 1384
جهانبخش نورایی
میگویند «چهارشنبه سوری» فیلم بیطرفانهای است که سیمای زن و مرد را با انصاف و اعتدال ترسیم کرده است. میگویند در این فیلم زن و مرد برابرند اما فیلم را که دیدم احساس کردم زنها برابرترند. نتیجهگیری اخلاقی فیلم به هر حال مرد را مقصر میداند و این میتواند گروهی از تماشاگران زن را راضی و آرام کند که مرد را باعث و بانی تمام ناکامیها و بدبختیهای خود تصور میکنند. من هم اول روضهام را از این بحث اخلاقی شروع میکنم و بعد برای ثابت کردن حرفم، اگر بتوانم دلیل میآورم. خیلی از خانمها ذاتا به مرد بدبیناند؛ چه رسد به وقتی که در یک فیلم جذاب، این امر بعینه ثابت شود. تلاشهای پراکنده فیلمساز هم برای همتراز کردن کفههای ترازو نهایتا موفق نیست. فیلمنامه ظاهرا چیز خاصی علیه مردان ندارد، اما فیلمساز کار را طوری سامان داده یا احتمالا کار طوری از دستش در رفته که تأثیر نهایی همان است که گفتم. مثل تبلیغ غیرمستقیم است. این حرف من ممکن است برای کسانی که یکی از برجستگیهای فیلم را بیطرفی در ترسیم چهره زن و مرد میدانند کمی سنگین و غیرعادی بهنظر برسد، اما عرض میکنم چرا این عقیده را دارم. اینکه مژده سمیعی زن حسود و اساسا بدبین و با همه قهر است و غذا نمیپزد، نهتنها نمیتواند سنگینی گناه شوهر دروغگویش- مرتضی- را از بین ببرد بلکه شدت غافلگیری تماشاگر با برملاشدن رابطه پنهانی مرتضی با رفیقهاش –سیمین- بهقدری است که در او (بهخصوص در تماشاگر زن) ایجاد شوک میکند.تماشاگر نهایتا حق را به مژده میدهد و حتی بدبینی او را توجیه میکند و تجسسهای زن بدگمان را برای گرفتن مچ شوهر خائن لازم و واجب میداند. با این حساب این سؤال برای تماشاگر پیش میآید که اصلا این نوع شوهرها ارزش آن را دارند که زن آستین بالا بزند و برایشان یک وعده غذای گرم بپزد؟ اگر از ایران خانم همسایه پا به سن گذاشته ما، که علیالحساب دو تا شوهر را روانه بهشت زهرا کرده، بپرسید قطعا خواهد گفت:«والله که نه! آن کالباس کپک زده توی یخچال هم به سر این آقایان زیادی است.»
(فیلم، شماره ۳۴۴ ، فروردین ۱۳۸۵)