کدام قهرمان؟ کدام جامعه؟
مسیری که فیلم فرهادی طی کرد
شاهرخ شانجانی - روزنامهنگار
فیلمهای فرهادی معمولاً در سکوت خبری و بدون هیچ حاشیهای ساخته میشوند و عملا خبرسازی فیلمها بعد از آماده نمایش شدن و حضور در فستیوالها رخ میدهد. «قهرمان» هم همین مسیر را طی کرد و در تمام مدت پیشتولید، فیلمبرداری و طی کردن مراحل فنی، هیچ تصویری از آن منتشر نشد تا نوبت به حضور در جشنواره کن رسید و حاشیهها هم از همینجا شروع شد؛ حاشیههایی که شبکههای فارسی زبان آن را کلید زدند و فرهادی را زیر فشار گذاشتند. حتی وقتی فیلم جایزه بزرگ کن را برد هم بازار انتقاد از سازنده قهرمان داغ بود؛ درست مثل بلایی که سر رحیم (امیر جدیدی) در فیلم میآید، فضای مجازی به محلی برای تخریب فرهادی تبدیل شد. حاشیه بعدی را ادعای یک مستندساز جوان رقم زد که مدعی شد قهرمان براساس ایده مستند او ساخته شده است. وقتی قهرمان بهعنوان نماینده سینمای ایران برای حضور در اسکار انتخاب شد، عدهای پای فیلمهای دیگر را پیش کشیدند و از انتخاب شدن فیلم فرهادی انتقاد کردند. حالا هم چند روزی است که قهرمان روی پرده آمده و نوبت به حاشیههای اکران رسیده است؛ حاشیههایی تمامنشدنی برای فیلمسازی که همیشه از حاشیه گریزان بوده است.
اردیبهشت ۹۹ سایت سینه یوروپ از ساخت فیلم تازه فرهادی در ایران خبر داد. در واقع منتشرکننده نخستین خبرهای فیلم قهرمان رسانههای خارجی بود. در این خبرها علاوه بر تأکید بر ساخته شدن فیلم تازه فرهادی در ایران و با حضور عوامل ایرانی، به این نکته هم اشاره شده بود که الکساندر ماله گی، از کمپانی ممنتو فیلز یکی از تهیهکنندگان فیلم است.
نخستین خبرهای منتشر شده از فیلم، از ساخت آن در شیراز و استفاده از بازیگران محلی حکایت میکرد ولی خیلی زود مشخص شد که فرهادی برای دو نقش مهم فیلمش قصد دارد از بازیگران چهره و شناخته شده استفاده کند. اینجا بود که بازار گمانهزنیها داغ شد و در مقطعی از قطعیت حضور نوید محمدزاده در فیلم فرهادی اخباری منتشر شد که بعداً معلوم شد ریشه در واقعیت ندارد. در نهایت امیر جدیدی، محسن تنابنده و سارینا فرهادی نامهای آشنایی شدند که در فهرست بازیگران قهرمان قرار گرفتند. این روزهایی بود که فرهادی در شیراز مشغول انتخاب بازیگران محلی بود.
پیشتولید فیلم بهسرعت در حال انجام بود و قرار بود تابستان فیلمبرداری آغاز شود. اما شیوع کرونا باعث شد فیلمبرداری به تعویق بیفتد. تا اینکه فیلم در میانههای مهر ۹۹ در شیراز شروع شد و بازیگران مقابل دوربین علی قاضی از مدیران فیلمبرداری جوان و خوشقریحه این سالها رفتند. دو هفته بعد از شروع مهر قهرمان شروع شد و در آخرین روز پاییز، فرهادی آخرین پلان فیلمش را فیلمبرداری کرد. ۳۰ آذر قهرمان در شیراز به پایان رسید و فرهادی به تهران آمد تا مراحل فنی را آغاز کند. در این فاصله مشخص شد که فرشته صدرعرفایی و احسان گودرزی هم جزو بازیگران فیلم هستند. مطابق معمول، فرهادی کار تدوین را به تدوینگر ثابتش، هایده صفییاری سپرد.
حضور در فستیوال کن از همان روزهای پیشتولید قطعی بهنظر میرسید و فیلم که آماده نمایش شد، همه از نخستین نمایشاش در مهمترین فستیوال سینمایی جهان حرف میزدند. جشنوارهای که فرهادی قبلاً، ۳ بار با فیلمهای «گذشته»، «فروشنده» و «همه میدانند» در آن حاضر شده بود و گفته میشد این بار به امید بردن نخل طلا به کن میآید. نمایش فیلم در کن با استقبال منتقدان و روزنامهنگاران همراه شد. بیشتر مطالبی که در روزهای برگزاری جشنواره درباره قهرمان منتشر شد لحن مثبتی داشتند. برخورد خارجیها با فیلم و سازندهاش در مجموع امیدوارکننده بود؛ تا اینکه خبرنگاران رسانههای فارسیزبان وارد ماجرا شدند. داستان البته از یک روز قبل از نشست خبری قهرمان شروع شد؛ تحریف در ترجمه یکی از عبارات فرهادی در گفتوگویش با ورایتی، شروعکننده جنجالی بود که خبرنگاران رسانههای فارسیزبان بهشدت در آن فعال بودند. انتشار فایل صوتی مصاحبه فرهادی، نشان داد که ترجمه مصاحبه با تحریف انجام شده است. در نشست خبری یکی از خبرنگاران ایرانی با طرح سؤالی در مورد هواپیمای اوکراینی از فرهادی، جنجالی را که از یک روز قبل با مصاحبه ورایتی شروع شده بود ادامه داد. واکنش دیپلماتیک فرهادی و کوشش برای خروج از حاشیههای فرامتنی و رهایی از دست خبرنگارانی که بیشتر از سینما، درباره رخدادهای سیاسی، اجتماعی ایران سؤال میکردند، در نهایت به فشاری گسترده در فضای مجازی علیه او منجر شد. ماجرایی که صحنهگردانانش رسانههایی چون رادیو فردا و ایران اینترنشنال بودند و در داخل از سوی فیلمسازی چون محمد رسولاف، حمایت میشد روزها و شبهای دشواری برای فرهادی رقم زد.
در نهایت فیلم قهرمان برنده نخل طلا نشد و جایزه بزرگ کن را گرفت که با وجود اهمیت این جایزه که برای نخستین بار به یک فیلمساز ایرانی میرسید، با تداوم فضاسازی رسانهای علیه فرهادی کوشیده شد اهمیتش زیر سؤال برود. هنوز فرهادی در کن بود که ماجرای مشکلات آب در خوزستان پیش آمد و همین، موضوع سؤال خبرنگار ایران اینترنشنال در نشست خبری با کارگردان قهرمان پس از بردن جایزه بزرگ کن شد. باز هم فرهادی کوشید تا در پاسخهایش لحن اپوزیسیون به خود نگیرد. جمله تکراری «من فیلمسازم بیانیهنویس نیستم» نمیتوانست انتظار کسانی را برآورده سازد که میخواستند فرهادی را به سمت خود بکشند. همانطور که رحیم در قهرمان قربانی فضای مجازی میشود، فرهادی هم که در فیلمش به انتقاد از برخی وجوه شبکههای اجتماعی پرداخته، زیر تیغ کاربران این شبکهها رفت.
جو ساخته شده علیه فرهادی کار را به جایی رساند که عدهای از کاربران به سایت IMDB رفتند و پایینترین امتیاز ممکن را به قهرمان دادند. فیلمی که اغلب امتیازدهندگان آن را ندیده بودند. این واکنشها ظاهراً محصول کمپینی بوده که علیه فیلم به راه افتاده بود. وقتی گروهی از کاربران تصمیم گرفتند به دلایلی غیرسینمایی، بهطور همزمان به فیلم اصغر فرهادی کمترین امتیاز ممکن را بدهند، IMDB امکان دادن امتیاز به قهرمان را مدتی مسدود کرد. این در حالی است که پس از اکران قهرمان در جشنواره کن، امکان امتیاز دادن برای کاربران سایت IMDB باز شده بود و تا پایان جشنواره کن فیلم فرهادی امتیاز بالایی در این سایت داشت. اما پس از این جشنواره اتفاقات دیگری رقم خورد و IMDB بخش امتیاز کاربران این فیلم را فعلا غیرفعال کرد و حتی امتیاز این فیلم را نمایش نمیداد.
با اینکه فیلم فرهادی بعد از جشنواره کن نمایشی نداشت حدود 900نفر یکباره به فیلم اصغر فرهادی، امتیاز 1(کمترین امتیاز ممکن در IMDB)را دادند. این سایت بعد از شروع اکران عمومی قهرمان، امکان امتیازدهی کاربران را مجدداً فراهم کرده و نمره فیلم تا امروز 6.5 از ۱۰ است که البته نمره بالایی محسوب نمیشود.
وقتی فرهادی همزمان با اکران قهرمان در آمریکا درباره واکسیناسیون در ایران حرف زد، عدهای به او حمله کردند که چرا درباره افغانستان موضع نمیگیرد. او متهم شد که حرفهای تاریخ مصرف گذشته میزند. جریانی که همه تلاشش سوق دادن جهانیترین کارگردان سینمای ایران به سمت مخالف خوانی است همچنان خشمگینانه مشغول کار است و البته منتقدان داخلی فرهادی هم هستند که در هر ماجرایی او را در جایگاه متهم قرار میدهند و هر کنش و واکنشی از سوی او را به سوژهای برای تخریب بدل میکنند.
وقتی داستان انتخاب نماینده سینمای ایران برای معرفی به اسکار پیش آمد و در نهایت قهرمان به اعضای آکادمی معرفی شد، باز هم سوژهای برای خلق حواشی بهوجود آمد. قهرمان به همراه «دشت خاموش» و «بندربند» جزو ۳ گزینه هیأت انتخاب نماینده سینمای ایران برای معرفی به اسکار بود و در نهایت هم این هیأت رأی به انتخاب فیلم فرهادی داد. حالا گروهی با انتقاد از عملکرد هیأت انتخاب، سنگ فیلمهایی چون «جنایت بیدقت» و «قصیده گاو سفید» را بر سینه میزدند. فیلمهایی که چون پروانه نمایش نداشتند، عملا به هیأت انتخاب هم ارائه نشده بودند. ضمن اینکه هیچ عقل سلیمی از فیلمی که در کن جایزه گرفته و پخشکنندهاش آمازون است نمیگذرد. بماند که گروهی دیگر هم با اشاره به اینکه یکی از تهیهکنندگان فیلم فرانسوی است، اصلا فیلم فرهادی را ایرانی نمیدانستند. ظاهراً این گروه که طیف مقابل دوستداران قصیده گاو سفید و جنایت بیدقت قرار میگیرند، آییننامه و دستورالعملهای آکادمی اسکار را مطالعه نکردهاند وگرنه متوجه میشدند در معرفی قهرمان هیچ شبهه قانونیای وجود ندارد.
دعوا و جنجال بر سر معرفی قهرمان به اعضای آکادمی در حالی ادامه داشت که منتقدان خارجی از بخت بالای فیلم فرهادی برای نامزدی اسکار خبر میدادند. برخی منتقدان درباره بخت بالای قهرمان برای نامزدی در رشتههای اصلی و نه فقط اسکار غیرانگلیسی زبان به گمانه زنی پرداختند. ان تامپسون، منتقد ایندیوایر، قهرمان را یک احتمال تقریبا قطعی برای نامزدی در اسکار و دارای بخت بسیار بالایی برای برنده شدن این جایزه میداند. همچنین کلیتون دیویس، از سردبیرهای بخش جوایز فیلم ونیتیفر، در اینباره مینویسد: «قهرمان میتواند سومین جایزه اسکار را برای سرزمین فرهادی به ارمغان آورد که این اتفاق او را یک گام به فدریکو فلینی، برنده چهار جایزه اسکار بینالمللی، نزدیکتر میکند». در حاشیه انتشار تریلر آمریکایی قهرمان، ورایتی نیز نوشته است: «قهرمان علاوه بر نامزدی در رشته اسکار بهترین فیلم بینالمللی، میتواند در رشتههای بهترین فیلمنامه اصلی نیز نامزد شود. و بخت فرهادی برای نامزدی در رشته کارگردانی و همچنین بازی درخشان امیر جدیدی در نقش اول را دستکم نگیرید».
اسکات فینبرگ، منتقد وبسایت هالیوود ریپورتر هم با بهروز کردن جدول پیشبینیهای خود از نامزدهای احتمالی جوایز اسکار، کماکان قهرمان را در چهار رشته، جزو شانسهای بالای نامزدی این جوایز قرار داده است. این منتقد، قهرمان را در رشتههای بهترین فیلم (شانس چهارم)، بهترین کارگردانی (شانس اول)، بهترین فیلمنامه ارجینال(شانس دوم) و بهترین فیلم بینالمللی (شانس اول) پیشبینی کرده است. این منتقد در جدیدترین پیشبینی خود، امیر جدیدی را در دسته سوم شانس نامزدی برای بهترین بازیگر نقش اول مرد، در کنار مت دیمون، آدام درایور، مایکل کیتون، جیک جیلنهال، آنتونی راموس و تیم راث دستهبندی کرده است.
حاشیه دیگری که دامن فیلم قهرمان را گرفت، ادعای یکی از هنرجویان سابق فرهادی بود که معتقد بود قهرمان براساس فیلم مستند او ساخته شده است. سایت کافه سینما ماجرای این ادعا را این چنین روایت کرد: «آزاده مسیحزاده که هنرجوی فرهادی در مؤسسه کارنامه هم بوده؛ چندین سال پیش مستندی در شیراز ساخته با عنوان «دوسر برد، دوسر باخت» که داستان زندگی شخصیت اصلی قصه فیلم فرهادی است. او که با این فیلم تقدیرنامه «هشتمین جشنواره فیلم کوتاه شیراز» را هم دریافت کرده، درخلاصه داستان فیلمش که در تاریخ ۴اردیبهشت۹۷ در اینستاگرامش منتشر شده نوشته که زندانی بندباز شیرازی که در زندان به رنگآمیزی دیوارهای زندان مشغول است، روزی برای خرید رنگ از زندان خارج میشود و کیفی حاوی پول پیدا میکند. بهگفته خودش میتوانسته این پول را برای خودش بردارد، اما مبلغ پول به اندازهای نبوده که بتواند بدهی خود را بدهد و از زندان خلاص شود. پس بهدنبال صاحب پول میگردد و پس از بازگرداندن پول به صاحبش، این ماجرا رسانهای میشود و خیرین شیراز بدهی این فرد را پرداخت میکنند و او با این حرکت قهرمانانه از زندان آزاد میشود. این ماجرا و فیلمی که ساخته شده مربوط به سال۹۶ است، که به ایده اصلی فیلم سینمایی قهرمان شباهت دارد. فرهادی هیچجا اسمی از او نیاورده است. این در حالی است که همکلاسیهای مسیحزاده در مکتب فرهادی معتقدند او حق بزرگی بر گردن فیلم قهرمان دارد که نادیده گرفته شده، و کارگردان هم هیچ اشارهای به آن نکرده است.
با توجه به رخدادهای گفته شده، مهمترین احتمالی که برای ذکر نکردن نام او وجود دارد این است که ایده اصلی مستند مذکور، متعلق به فرهادی بوده باشد، که در این صورت باز این پرسش پیش میآید که حسب ادعای احتمالی، این همکاری عجیب چطور شکل گرفته و چرا تا بهحال هیچ اشارهای به آن نشده است»!
فرهادی پاسخی به ادعای هنرجوی سابق خود نداد ولی یکی دیگر از شاگردانش به میدان آمد و روایتی متفاوت از ماجرا نقل کرد. وحید صداقت از شاگردان فرهادی و سازنده مستند «صحنههایی از یک جدایی» به این ادعا در صفحه اینستاگرام خود پاسخ داد. او نوشت: «سال ۱۳۹۳ ورکشاپ مستندسازی در مؤسسه کارنامه توسط اصغر فرهادی برگزار شد. اساس کار به این صورت بود که ایدهای توسط آقای فرهادی که از اخبار جراید بود در اختیار هنرجویان که به گروههای چندنفره تقسیم شده بودند قرار گرفت، موضوع پیدا شدن پول یا اشیایی گرانبها در شهرهای مختلف بود و روند کار اینگونه بود که هنرجویان راجع به موضوع تحقیق و فیلمبرداری کنند و بهتدریج هر اپیزود با راهنمایی ایشان کامل و کل آن تبدیل به مستند بلندی شود و بهعنوان کارگروهی نمایش داده شود، مسئله اساسی فیلم راستیآزمایی کار خیر اشخاصی بود که بهزعم رسانهها قهرمانهایی بودند که پول یا طلای پیدا شده را به صاحبش بازگردانده بودند اما مشکل عمده این مستند که با نام «اشیای گمشده» آماده نمایش شد دیده شدن تصویر دو نفر از پنج سوژه این مستند بود که احتمال دروغ بودن عمل خیرشان میرفت و چالشی با عنوان اخلاق در سینمای مستند را رقم میزد که با وجود نام اصغر فرهادی بهعنوان طراح این مستند میتوانست تماشاگر بیشتری هم داشته باشد بهخصوص که برخی از آنها که احتمال جعلی بودن کار خیرشان بود مهمان برنامهماه عسل هم بودند. همین موضوع و بحث آبروی آن افراد باعث بایگانی شدن آن مستند بلند شد. مستندی که نوع نگرش به موضوع و زاویه برخورد با سوژه تماما در طول جلسات کلاس با راهنماییهای فرهادی شکل میگرفت، بهطوری که حتی برای یکی از اپیزودها که تیم ما در شهری دیگر مشغول انجامش بود، با پیشنهاد ایشان بخشی از نمایش «گالیله» و بخشی از زندگی واقعی آن فرد که واقعا مقداری پول پیدا کرده بود و در آن دوران قهرمان شهر خود بود در سالنی مقابل خود آن شخص و تماشاگران اجرا شد. حالا با گذشت چند سال و همزمان با نمایش فیلم قهرمان در فستیوال کن شخصی که بخش شیراز به او سپرده شده بود و یکی از اپیزودهای آن مستند را براساس خبر و گزارش پخش شده از شبکه استانی فارس و ایدهای که از جانب استادش فرهادی در اختیارش گرفته بود ساخته، با این ادعا که فیلم قهرمان از مستند وی الگو گرفته پیگیر حقوق از دست رفتهاش است، تحلیل اینکه چرا چنین رفتاری صورت میگیرد و آسیبشناسی آن موضوع این مطلب نیست، چیزی که برای من بهعنوان یک عضو شرکتکننده در آن ورکشاپ مطرح است این است که طرح، ایده و روند ساخت آن مستند کاملا توسط اصغر فرهادی شکل گرفت و ایشان مانند برخی از مجموعههای سالهای دور تلویزیون به شرط ذکرنکردن نامشان با پخش قسمتی از آن مستند موافقت کردند، غافل از اینکه در آینده با چنین ادعای عجیبی مواجه خواهند شد.
اکران عمومی قهرمان از ۴ آبان با نمایش در شهر شیراز آغاز و از ۵ ایران فیلم به شکل سراسری اکران شد. همانطور که پیشبینی میشد اکران عمومی فیلم فرهادی، رونق را به سالنهای سینما بازگرداند. سینماهایی که در ایام کرونا یا تعطیل بودند یا تفاوت چندانی با تعطیلی نداشتند. استقبال گسترده مردم در روزهای اول اکران باعث بروز مشکلاتی در سامانه سمفا شد و اینطور که سعید خانی پخشکننده داخلی فیلم گفته این اتفاق زیانی ۵۰۰میلیون تومانی به قهرمان وارد کرده است. تماشاگری که مدتهاست پا به سالنهای سینما نگذاشته، حالا ممکن است برای دیدن فیلم تازه فرهادی، کفش و کلاه کند و به سینما بیاید. آمار فروش روزهای اول اکران هم تفاوت معنادار قهرمان را با اکثریت قریب به اتفاق فیلمهایی که در این مدت به نمایش عمومی درآمدند نشان میدهد. فیلمی که در همین چند روز هم بازخوردهای زیادی میان سینمادوستان داشته است.
منتقدان، سینمایینویسان و روزنامهنگاران هم در این روزهای اول اکران فیلم، اظهارنظرهایی اغلب کوتاه درباره قهرمان کردهاند. مثلاً سعید عقیقی فیلم را چنین توصیف کرده است: «قهرمان اصغر فرهادی فیلمی زیبا و مؤثر، از بهترینهای سازندهاش و سندی کوبنده و هشداردهنده از روزگار ما». نیما حسنی نسب هم توصیف ستایشآمیزی از بازی امیر جدیدی در فیلم قهرمان کرده است: «... و اما یک امیر جدیدی درجهیک؛ با لحن و میمیک و حرکتهای کنترلشده و حفظ دقیقِ راکوردی دشوار که شیرازه روایتِ پر جزئیاتِ قهرمان را در چرخفلک اتفاقهای داستان محکم نگه میدارد و سیمایی درست و بهشدت همدلیبرانگیز از یک کاراکترِ پیچیده و مناقشهبرانگیز در سراسر زمان طولانی فیلم ترسیم میکند».
البته که واکنشهای منفی هم درباره فیلم وجود دارد مثل تحلیلی که پویان عسگری از قهرمان ارائه داده؛ «منطق دراماتیکی که داستان قهرمان براساس آن بنا شده سست و غیرقابلباور است. هم در بخش اول داستان که تصمیم تخیلی کاراکتر مسیر صعود قهرمانانهاش را هموار میکند و هم در بخش دوم که شک و تردیدهای برآمده از تصمیم باورناپذیر کاراکتر و پیامدش انتخاب سادهلوحانه شخصیت برای برطرف کردن اتهام جمعی، او را به سقوط و قهقرا میرساند. مشکل اصلی اینجاست که رئالیسم مهندسیشده فرهادی به جای اینکه برای داستان منطقی باورپذیر در جزئیات و نقاط عطفش به همراه بیاورد، آن را واجد معمایی تخیلی کرده که هم منطقهای دراماتیک واقعگرایانه پیرامون قصه را مخدوش میکند و هم در منتهیالیه نگاه خطاکار به جامعهای ناهشیار، تصویری مفلوک و گناهکار از آن ارائه میدهد. »
کمتر از یک هفته از آغاز اکران عمومی قهرمان میگذرد و فیلم فرهادی همچنان آبستن حوادث تازهای است. هنوز خیلیها فیلم را ندیدهاند و خیلی اتفاقها درباره قهرمان رخ نداده است. برخلاف خود فیلم که با قاطعیت تمام میشود، اینجا هنوز نه خبری از قطعیت است و نه فعلا پایانی در کار است.