• یکشنبه 30 اردیبهشت 1403
  • الأحَد 11 ذی القعده 1445
  • 2024 May 19
چهار شنبه 12 آبان 1400
کد مطلب : 144524
+
-

فروشنده 1394

فروشنده 1394

هوشنگ گلمکانی

«فروشنده» ماقبل یک شاهکار سینمایی است‌. می‌شود آن را «خیلی خوب» یا در نهایت سختگیری، «خوب» توصیف کرد؛ اگر غرضی غیرسینمایی، مأموریتی یا سوءتفاهم و کج‌فهمی ناخودآگاهی وجود نداشته باشد. فیلمی است کمی پایین‌تر از شاهکارهای کارنامه اصغر فرهادی اما همچنان در سطح بالاترین استانداردهای سینمای ایران و جهان در فیلمنامه‌نویسی، کارگردانی و بازیگری و سایر اجزای فیلم. می‌شود آرزو کرد یا حسرت خورد که فلان جزئیاتش کمی پرورده‌تر یا به سلیقه و نگاه «ما» نزدیک‌تر باشد اما به یاد داشته باشیم که بزرگ‌ترین فیلمسازان تاریخ سینما هم فرازو‌نشیب‌هایی حتی شدیدتر از این در کارنامه‌شان داشته و دارند. از یک ورزشکار ملی هم نمی‌شود مدام انتظار داشت رکورد خودش را بشکند. اصلا اصغر فرهادی توانایی فیلم بد و متوسط ساختن ندارد، مگر اینکه دست زمانه بیلی بر کله‌اش بکوبد. او همیشه جایی بالای قله‌هاست؛ گاهی کمی پایین‌تر، زمانی کمی بالاتر... .  از هنگامی که عماد، جست‌وجو برای یافتن راننده وانت را آغاز می‌کند، فروشنده از یک فیلم اجتماعی به یک تریلر به سبک اصغر فرهادی تبدیل می‌شود و آمدن راننده وانت به خانه عماد اوج این تریلر است. یک تریلر به سبک فرهادی که موقعیت، آدم‌ها، کنش‌ها و واکنش‌هایشان برای نگارنده به‌شدت یادآور «ده‌فرمان» کیشلوفسکی است. در فیلم‌های فرهادی با آغاز بحران، مدام موقعیت‌هایی پیش می‌آید که آنها را «لحظه حقیقت» می‌نامم و نمونه‌هایش در ده‌گانه کیشلوفسکی فراوان است؛ موقعیت‌هایی که نه خودشان را حدس می‌زنیم و به‌خصوص نه پیامد آن و واکنش شخصیت‌های درگیرش را. از «چهارشنبه سوری» به بعد، مدام وفور و شدت اینگونه موقعیت‌ها در فیلم‌های فرهادی بیشتر و حدس‌زدن آنها دشوارتر شده است.  (فیلم، شماره ۵۱۴ ، مهر ۱۳۹۵)

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :