سینا علیمحمدی- کارشناس حوزه شهری
یکم. از 17خرداد سال 1359که پدیدهای به نام طرح ترافیک بهطور رسمی با مصوبه شورای انقلاب در تهران اجرایی شد حدود 40سال میگذرد و در طول این 4دهه، ورود به محدودههای ترافیکی و مسئلهای به نام طرح ترافیک برای شهروندان پایتخت و مدیریت شهری یک چالش جدی بوده است.
دوم. این روزهای کرونایی تبدیل به اتفاقی بیسابقه از نظر اجرای طرح ترافیک در تهران شده است. در تمام 40سال گذشته و حتی در سختترین و خاصترین روزها هم اجرای طرح ترافیک و مدیریت آن اینچنین یله و رها نبوده است. از این بابت میتوان نوشت که این روزها و تحلیل دادههای مرتبط با تردد مردم در معابر گوناگون دارای پیامهای جدی، هم برای شهروندان و هم برای مدیریت شهری است که درس آموختههای فراوانی را میتواند در پی داشته باشد؛ بهویژه که در 2 سال گذشته تحولی عمیق در اجرای طرح با رویکرد استفاده از فناوری و هوشمندسازی بر بستر سامانه «تهران من» ایجاد شده است.
سوم. الان که دارم این یادداشت را مینویسم، از پنجره طبقه هشتم به ترافیک خیابان حافظ مینگرم که شبیه یک مار افعی رنگارنگ و خوش خط و خال دراز کشیده کف خیابان، بگذارید درست همین لحظه و در این روزهای کرونایی به این فکر کنیم واقعا هدف از اجرای طرح ترافیک در تهران چه بوده است؟ برای پاسخ به این پرسش شاید از تماشای شهروندان چندین پاسخ وجود داشته باشد از عامیانهترین آنها - که اتفاقا در میان توده مردم رواج هم دارد - گزینه «درآمدزایی» است، گزینههای « آلودگی هوا»، «کاهش ترافیک» و « حذف سفرهای غیرضروری» و... هم میتواند در جمع پاسخها قرار گیرد.
اما واقعیت این است که در تمام دنیا و ازجمله همین تهران دوستداشتنی خودمان اصولاً هدف نهایی از اجرای طرح ترافیک و ایجاد محدودههای ترافیکی تغییر رفتار شهروندان و هدایت آنها به سمت استفاده از حملونقل عمومی است و دقیقا از همین روست که درآمد حاصل از اجرای طرح ترافیک، برای توسعه حملونقل عمومی هزینه میشود. در واقع استفاده شهروندان از حملونقل عمومی بهطور خودکار بقیه گزینههایی را که در سطرهای قبل بهعنوان پاسخ به آن اشاره شد در پی دارد.
اما حالا داستان، هم برای شهروندان و هم برای مدیریت شهری قدری متفاوت شده است؛ آنچه بهعنوان هدف از اجرای طرحهای ترافیکی نام برده شده تبدیل به یک تهدید برای سلامت مردم شده و حملونقل عمومی را یکی از مهمترین درگاههای آلودگی و انتشار ویروس کرونا مینامند و سیاستگذاری فعلی حاکمیت تأکید بر استفاده حداکثری مردم از وسایل نقلیه شخصی دارد. (البته که در خانه بمانیم در اولویت است).
حالا متوجه میشویم چه چالش جدیای گریبان طرح 40ساله پایتخت را گرفته است، وقتی ماهیت وجودی و هدف شکلگیری یک پدیده علیه آن پدیده میشود و به قول شاملو: «هرگزکسی اینگونه فجیع به کشتن خود برنخاست».
چهارم. در چند روز گذشته گره خوردن شریانهای اصلی پایتخت و ترافیک بیسابقه که براساس آمارهای رسمی بیش از 70درصد در تهران رشد داشته است فریاد انتقاد برخی نهادهای تصمیمساز در تهران ازجمله پلیس راهنمایی و رانندگی را بلند کرده است و در قالب مصاحبههای گوناگون راهحلهای مختلفی را پیشروی مدیریت شهری برای اجرای مجدد طرح ترافیک قرار دادهاند؛ ازجمله ارائه تخفیف در میزان عوارض یا تغییر در ساعات آغاز و پایان طرح که هر کدام از این گزینهها اگر اجرایی شود تبدیل به یک عادت در شهر و شهروندان خواهد شد که بازگشت مجدد آن پس از شرایط کرونایی، هم دشوار و چالشزا خواهد بود و هم نارضایتی را به همراه میآورد.
پنجم. همانطور که در بند دوم این یادداشت اشاره کردم تحلیل دادههای ترافیکی این روزها یک درس آموخته مهم برای آینده پیشروست، زهر این مار خوشخط و خالی که آرام در خیابانهای تهران دراز کشیده است حالا گواهی میکند که اجرای طرح ترافیک نوشدارویی است کیمیا! در برابر برخی زمزمهها که مدعی بود اجرای طرح ترافیک بهخصوص در 2 سال گذشته و با رویکرد نوین و هوشمندانه آنچنان تأثیرگذار نبوده است و حالا بسیاری از همان مدعیان خواستار از سرگیری اجرای طرح شدهاند و پنداشتهاند که اگر طرح کنترل آلودگی هوا و بهطور کل محدودههای ترافیکی نبود چه زهری به جانِ زمان و روان شهروندان ریخته میشد.
بهنظر میرسد با توجه به هشدارهای جدی که از سوی متولیان سلامت جامعه در ارتباط با پرهیز از استفاده حملونقل عمومی ارائه میشود، هماکنون تنها گزینه، همان اجرانشدن طرحهای ترافیکی همراه با تمهیدات خاص و سختگیریهای هوشمندانهای باشد که در کنار مشکلات فراوانی که به همراه دارد دستکم این فایده را نیز میتوان برایش نوشت که اجرای این طرح برای نخستین بار در طول 40سال گذشته به مطالبه عمومی مردم و مدیریت شهری توامان تبدیل میشود.
پنجگانه طرح ترافیک کرونایی
در همینه زمینه :