نقش رسانهها در آرای قضایی
آیا فشار افکار عمومی بر آرای محاکم تأثیر دارد؟ آیا ممکن است قاضی پروندهای تحتتأثیر رسانهها نظرش تغییر کند؟ افکار عمومی چطور بر دادگاهها تأثیر میگذارند؟ اینها مهمترین پرسشهایی بود که هفته گذشته جمعی از اساتید حقوق و قضات دادگستری در نشستی که با عنوان «تأثیر فشار افکار عمومی بر رسیدگیهای کیفری» در دانشگاه خوارزمی برگزار شد به آن پاسخ گفتند؛ نشستی که اساتیدی چون دکتر اسدالله مسعودیمقام، رئیس مجتمع رسیدگی به جرائم اقتصادی، دکتر محمد فرجیها، عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس، دکتر عباس شیری، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران و دکتر سودابه رضوانی، عضو هیأت علمی دانشگاه خوارزمی در آن حضور داشتند.
به گزارش همشهری، در ابتدای این نشست که با حضور پرشور دانشجویان حقوق برگزار شد ابتدا سودابه رضوانی، عضو هیأت علمی دانشگاه خوارزمی بهعنوان دبیر نشست در جایگاه قرار گرفت و به بیان مقدمهای از موضوع پرداخت. او گفت: «مفاهیمی مثل فشار افکار عمومی و عوامگرایی کیفری چند سالی است که به ادبیات نظری سیاست جنایی و حوزه جرمشناسی وارد و در این خصوص کتابهایی تالیف و ترجمه شده است. ازجمله میتوان به کتاب عوامگرایی کیفری با ترجمه هانیه هژبرالساداتی و کتاب عوامگرایی کیفری، درسهایی از پنج کشور، ترجمه زینب باقرنژاد، سودابه رضوانی، هانیه هژبرالساداتی و مهدی کاظمی جویباری اشاره کرد. در این سالها همچنین رساله و مقالههای متعددی نیز در این حوزه تهیه و تدوین شده و در آن به پروندههای خشونتباری مثل پرونده قتل روحالله داداشی، جنایت میدان کاج، قتل پل مدیریت و پروندههای اینچنینی اشاره شده است.» رضوانی در ادامه گفت: «همانطور که میدانیم جرم برای افراد جامعه جذاب است و در این بین جرائم خشونتآمیز مثل قتل و تجاوز به عنف از اهمیت بیشتری برای آنها برخوردار است؛ به همین دلیل است که رسانهها برای جذب افکار عمومی به گزارش این نوع پروندهها میپردازند. پروندههای رسانهایشده که از طریق فضای مجازی اطلاعاتی را در اختیار مردم قرار میدهند سبب میشوند که گاهی سیر منطقی و علمی پرونده متوقف شود و عوامگرایی کیفری یا خواست و مطالبه افکار عمومی که جنبه سرکوب و تنبیهگرایانه دارد برای مجازات مرتکب بیشتر شود. در واقع افکار عمومی معمولا خواستار مجازات سریع و شدید مرتکبان اینگونه جرائم هستند که در پرونده روحالله داداشی و قتل میدان کاج دیدیم به این پروندهها در کمتر از 3ماه رسیدگی شد.»
دبیر این نشست در ادامه سخنانش گفت: «این روزها علاوه بر جرائم خشونتآمیز، جرائم دیگری مثل جرائم اقتصادی توجه افکار عمومی را بهخود جلب کرده است. البته بین فساد اقتصادی و جرائم اقتصادی تفاوتهایی وجود دارد که از این تفاوتها میگذریم. اما شعارهایی مثل خشکاندن ریشههای فساد یا مبارزه قطعی و سریع با فساد اقتصادی خود میتواند نمونههایی از نفوذ عوامگرایی کیفری در اینگونه جرائم باشد. از سویی به لحاظ شکلی نیز تاسیس دادگاههای ویژه و مراجع قضایی ویژه برای رسیدگی به این جرائم نیز این پیشفرض را تأیید میکند. بنابراین فشار افکار عمومی قطعا به این جرائم هم تسری پیدا کرده است. به همین دلیل بود که در این نشست به پروندههای رسانهای در2بعد پروندههای خشونتآمیز و پروندههای اقتصادی خواهیم پرداخت.»
شیری: ترس از جرم و هراس اخلاقی 2 عامل عوامگرایی
در ادامه این نشست عباس شیری، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران به ادبیات نظری موضوع و جنبههای نظری اشاره کرد. او 2 عامل ترس از جرم و هراس اخلاقی را 2 عامل مهم شکلگیری عواملگرایی کیفری تلقی کرد و اینطور ادامه داد: «ترس از جرم اشاره به وضعیت بزهدیدهایی دارد که قبلا جرم علیهشان اتفاق افتاده و هر آن ممکن است خودشان را در معرض بزهدیدگی مجدد ببینند و افرادی که شاهد وقوع جرم بودهاند یا اخبار مربوط به جرم را میشنوند دچار ترس از جرم میشوند. ترس از جرم یک امر واقعی است. وقتی میشنوید که مثلا منزلی آتش گرفته یا کسی به قتل رسیده یا... ترس و نگرانی خاصی در شما ایجاد میشود. اگر شما بزهدیده باشید یا نزدیکانتان و یا شاهد حادثه باشید این حس در شما قویتر میشود.» وی درباره هراس اخلاقی نیز گفت: «این بحث اشاره به وضعیتی واقعی ندارد. هراس اخلاقی به این اشاره دارد که وقتی جرمی اتفاق میافتد فراتر از آسیبی که ایجاد میکند وانمود و بزرگنمایی میشود که آسیبهایی دارد اما این آسیبها لزوما واقعی نیستند.»
مسعودی مقام: تحتتأثیر قرار نگرفتهام
استاد دیگری که در این نشست به بیان دیدگاههای خود پرداخت اسدالله مسعودی مقام بود؛ قاضی نامآشنایی که این روزها به مهمترین پروندههای مفاسد اقتصادی رسیدگی میکند. مسعودیمقام که اخیرا بهعنوان رئیس مجتمع رسیدگی به جرائم اقتصادی نیز منصوب شده است درخصوص فشار افکار عمومی بر آرای دادگاهها گفت: «اگر قاضی عدالت، وجدان و خدا را همیشه درنظر داشته باشد تحتتأثیر فشار افکار عمومی قرار نخواهد گرفت.» او در ادامه درباره اینکه خودش در پروندههای جنجالی مفاسد اقتصادی تا چه حدی تحتتأثیر افکار عمومی قرار گرفته نیز گفت: «در رسیدگی به این پروندهها تلاش کردهام که از عوامگرایی کیفری دوری کنم و تا به حال تحتتأثیر فشار افکار عمومی قرار نگرفتهام. برای متاثرنشدن از افکار عمومی و فضای رسانهای نیز برای هر پرونده چندین جلسه برگزار میکنیم تا به همه جزئیات و زوایای مختلف پرونده رسیدگی کنیم و در نهایت رأیی که صادر میشود مفصل، مستدل و مستند باشد.»
نمودهای عوامگرایی کیفری
سومین سخنران این نشست علمی محمد فرجیها، عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس بود که به ادبیات نظری عوامگرایی کیفری پرداخت. او درباره بازتابهای عوامگرایی کیفری گفت: «استفاده از الفاظی مثل عقرب سیاه، خفاش شب و الفاظ اینچنینی خود بازتابدهنده و نمود عوامگرایی کیفری است و باعث میشود سیر منطقی رسیدگی به پرونده دچار اختلال شود.» وی به قسمت دیگری از این جریان نیز اشاره کرد و گفت: «معمولا وقتی در تلویزیون جریان رسیدگی به پروندهها بازتاب داده میشود صحنهای نشان داده میشود که نماینده دادستان با صدایی بلند که نشان از قاطعیت و مقابله با جرم دارد مشغول قرائت کیفرخواست است. یا اینکه معمولا بخشهایی از تلویزیون پخش میشود که قاضی با عتاب و صدای بلند متهم را خطاب قرار میدهد و به ندرت شاهد دفاعیات وکلا و بازتاب بحثهای علمی هستیم و اغلب بخشهای عوامانه پخش میشود.» در بخش پایانی این نشست دانشجویان و برخی حضار پرسشهای خود را مطرح کردند و جلسه پرسش و پاسخ به شکل تفصیلی برگزار شد.