گفتوگو با الهام هاشمی که برای نخستینبار در تاریخ ورزش ایران
اگر تیراندازی نبود پزشک میشدم
مهرداد رسولی
سکوت سالن تیراندازی با صدای شلیک تیراندازهای کم سن و سال شکسته میشود. بیشتر تیرهای ساچمهای به سیبل اصابت میکند. تیراندازهای جوان بعد از هر شلیک کمی به سیبل خیره میشوند و برای شلیک بهتر آماده میشوند. قرارمان با یکی از موفقترین مربیان تیم ملی تیراندازی ایران در میان سکوت و صدای شلیک گاه و بیگاه تفنگهای بادی است؛ برای گفتوگو با الهام هاشمی، نخستین بانویی که بهعنوان سرمربی تیم ملی مردان انتخاب شده و اکنون در مسیری قدم میزند که احتمالا در آیندهای نه چندان دور بسیاری از مربیان زن ایرانی وارد آن خواهند شد.انتخاب سرمربی زن برای تیم ملی مردان در ورزش دنیا یک کار غیرمعمول و نامتعارف نیست اما در ورزش ایران اتفاقی نادر بهحساب میآید و به همین دلیل الهام هاشمی این روزها بیش از همه ورزشکاران و مربیان زن ایرانی در کانون توجه اهالی ورزش قرار گرفته است. زندگی او به شکل عجیبی با سیبل و هدف عجین شده و در زیست شخصیاش چنان با وسواس قدم برداشته که بهعنوان یک فرد موفق شناخته میشود. او مهندس کشاورزی است و مدرک رادیولوژی دارد، تربیت بدنی هم خوانده و به زبان انگلیسی مسلط است و بالاترین مدرک مربیگری تیراندازی در جهان را هم دارد.الهام هاشمی بهعنوان تیرانداز سالهای نه چندان دور تیم ملی ایران 101مدال گرفته و حالا یکی از موفقترین مربیان زن این رشته است و خواسته یا ناخواسته تابوی انتخاب مربی زن برای تیم ملی مردان را شکسته است.
مهندسی کشاورزی و تحصیل در رشته رادیولوژی و فارغالتحصیلی در رشته تربیتبدنی و دست آخر مربیگری در تیراندازی ارتباط چندانی با هم ندارند. چنین تنوعی در تحصیل و سبک زندگی آگاهانه بوده یا ناخواسته آنها را تجربه کردهاید؟
میتوانم بگویم عشق به تیراندازی دلیل اصلی این ماجرا بوده است. همزمان با کنکور سراسری قرار بود برای حضور در بازیهای آسیایی به اردوی تیم ملی بروم و بهخاطر اینکه بتوانم خانوادهام را مجاب کنم که به تیراندازی ادامه بدهم باید وارد دانشگاه میشدم. در آن سالها کنکور دو مرحلهای بود و کسانی که در مرحله اول قبول میشدند اما در مرحله دوم شرکت نمیکردند فقط میتوانستند رشته کاردانی را انتخاب کنند. با اینکه در مرحله اول رتبه خوبی کسب کرده بودم، مرحله دوم را بهخاطر حضور در اردوی تیم ملی از دست دادم و در نتیجه رشته رادیولوژی را برای کاردانی انتخاب کردم. عشق به تیراندازی و حضور در اردوی تیم ملی مسیر زندگیام را تغییر داد. تحصیل در رشته رادیولوژی مرا راضی نمیکرد چون دانشآموز ممتازی بودم و به همین دلیل بعد از پایان دوره کاردانی با نیت قبولی در رشته پزشکی دوباره کنکور دادم. مرحله اول با رتبه خوبی قبول شدم اما مرحله دوم باز هم مصادف شد با اردوی تیم ملی که قرار بود به مسابقات قهرمانی آسیا برویم. به همین دلیل فرصت چندانی برای مطالعه نداشتم و باوجود اینکه در مرحله دوم، ریاضی را 5/70درصد زده بودم، درسهای با ضریب بالا مثل زیستشناسی را خوب نزده بودم و این بار در رشته مهندسی کشاورزی دانشگاه شیراز قبول شدم. دوران تحصیل در دانشگاه شیراز را با اخذ رتبه دومی دانشگاه و در مقطع کارشناسی به پایان رساندم، درحالیکه بهطور مرتب در اردوهای تیم ملی و مسابقات مختلف حضور داشتم.
علاقه به رشته پزشکی باعث شد بعد از کشاورزی و رادیولوژی، رشته تربیتبدنی با گرایش روانشناسی ورزشی را انتخاب کنید؟
در آن سالهایی که تیرانداز تیم ملی بودم در مسابقات داخلی نتایج خوبی میگرفتم اما وقتی به مسابقات بینالمللی اعزام میشدم نتایج دلخواهی کسب نمیکردم چون گاها هر 3-2سال یکبار به مسابقات خارجی اعزام میشدیم، به همین دلیل فشار روانی زیادی را تحمل میکردم و اصلا نمیتوانستم در حد خودم ظاهر شوم. همان موقع به این فکر افتادم که رشتهای انتخاب کنم که به موفقیت خودم و موفقیت دیگران در آینده کمک کند و در همان گیرودار با دکتر واعظ موسوی- یکی از بهترین روانشناسان ورزشی کشور- آشنا شدم و من هم تحصیل در رشته روانشناسی ورزشی را انتخاب کردم. البته آن موقع کارشناسیارشد تربیتبدنی مثل حالا تخصصی نبود. من هم کارشناسیارشد تربیتبدنی عمومی را خواندم اما برای نوشتن مقالات و تکمیل پایاننامهام روی روانشناسی ورزشی کار کردم. دکتر واعظ هم استاد راهنمای من بودند که با کمک ایشان تعدادی مقاله درباره رابطه برانگیختگی و عملکرد در تیراندازی و یک کتاب درباره روانشناسی تیراندازی ترجمه کردیم و همزمان دورههای مربیگری را هم پشت سر گذاشتم.
در کنار تحصیل، مدرک مربیگری هم گرفتید یا مربیگری را بهطور عملی آموختید؟
تا مربیگری درجه یک را در زمان ورزشکاری گرفته بودم. بعد از کنار گذاشتن تیراندازی بهعنوان ورزشکار، در دوره مربیگری C شرکت کردم و بعد از آن بهعنوان یکی از دستیاران لازلو سوچک- سرمربی مجارستانی تیم ملی تیراندازی- انتخاب شدم. کار کردن در کنار یکی از بهترین مربیان تیراندازی دنیا، مربیگری عملی را به من میآموخت و انگیزه پیش رفتن تا مربیگری A جهانی وادارم میکرد از نظر تئوری نیز اطلاعاتم را افزایش دهم.
تیراندازی، شما را از آرمانها و آرزوهایی که داشتید دور کرد. چرا مسیر دیگری را انتخاب نکردید؟ مثلا تحصیل در رشته پزشکی.
چون عاشق تیراندازی شده بودم. در نخستین سالهایی که تیراندازی میکردم تعداد سالنها بسیار محدود بود و اردوهای تیم ملی هم کم تعداد و فقط در تابستانها برپا میشد. بهعنوان تیرانداز باید انتظار میکشیدیم تا اردو تشکیل شود و جایی برای تمرین نداشتیم. با این حال از روزی که تیراندازی را شروع کردم هدفم این بود که به مدارج بالا برسم.
در تیراندازی به جایی که میخواستید رسیدید؟
متأسفانه به جایی که میخواستم نرسیدم چون شرایط و امکانات برای پیشرفت مهیا نبود. در آن سالها سطح تیراندازی ایران در برابر دنیا هیچ بود. از نظر تکنیکی، تجهیزات و روانشناسی واقعا حرفی برای گفتن نداشتیم. من تیرانداز مستعدی بودم اما شرایط اجازه نمیداد به جایگاه مطلوبی برسم.
البته کسب 101مدال در مسابقات داخلی و خارجی کارنامه بدی هم نیست.
بله، اما سطح و کلاس تیراندازی ایران در آن سالها بالا نبود و بیشتر مدالهای من کشوری بودند. من که عمرم را صرف تیراندازی کرده بودم اما نتوانسته بودم به آن چیزی که میخواستم برسم تصمیم گرفتم وارد دنیای مربیگری شوم و شیوه مربیگری علمی با تکیه بر روانشناسی ورزشی را در پیش گرفتم تا بتوانم به دیگران کمک کنم تا بتوانند به آرزوهایشان برسند.
از معدود افراد جامعه ورزشی محسوب میشوید که در تحصیل هم موفق بودهاید.از اینکه از بین ورزش و تحصیل یکی را انتخاب نکردید پشیمان نیستید؟
در تیراندازی تقریبا به جایگاهی که برای یک تیرانداز ایرانی در آن زمان قابل دستیابی بود رسیده بودم و اگر درس هم نمیخواندم کلاس تیراندازی ایران در آن زمان، به من این اجازه را نمیداد که در جایگاه خیلی بالاتری بایستم. قبلا از اینکه تیراندازی را به پزشکی ترجیح داده بودم احساس پشیمانی میکردم اما در این چند سال که وارد دنیای مربیگری شدهام و کمک میکنم تا دیگران به خواستههایشان برسند چنین احساسی ندارم.
برسیم به سرمربیگری شما در تیم ملی تیراندازی. مربیگری تیم ملی از کی و کجا شروع شد؟
وقتی در سال1388 بعد از گرفتن مدرک مربیگری C جهانی بهعنوان مربی با آقای لازلو در تیم ملی ایران کارم را شروع کردم و همزمان با یادگیری مهارتهای عملی مربیگری از یکی از بهترین مربیان دنیا، همه کتابها و مقالات تیراندازی را نیز مطالعه میکردم تا بتوانم در مربیگری B که 2 سال بعد برگزار میشد قبول شوم و وقتیکه با نمره عالی این دوره را پشت سر گذاشتم و اجازه شرکت در دوره A را گرفتم بیش از پیش تشویق شدم که با مطالعه و کار بیشتر بتوانم مدرک A را نیز بگیرم که خوشبختانه همکاری با آقای لازلو این فرصت را برایم مهیا کرد و در سال1392 موفق شدم مدرک A که بالاترین مدرک مربیگری دنیاست را بگیرم. من تنها شرکتکننده رشته تفنگ بودم که در آن دوره قبول شدم، ضمن اینکه تنها شرکتکننده زن آن دوره در کل رشتههای تیراندازی هم بودم. وقتی مدرکA را به من دادند، گفتند چهارمین زن دنیا هستی که این مدرک را میگیری و از آنجا که 3 مربی قبلی بازنشسته شدهاند تنها مربی فعال زن دنیا محسوب میشوی که مدرک مربیگری A دارد.
از کشورهای مختلف هم پیشنهادی داشتهاید؟
یکسال بعد از اینکه مدرک مربیگری A را گرفتم بهعنوان مربی تیم ملی سنگاپور انتخاب شدم و حدود 4 سال در این کشور فعالیت کردم. به لطف خدا با تیم ملی سنگاپور نتایج درخشانی گرفتم. 2مدال طلا در بازیهای کشورهای مشترک المنافع، نقره و برنز انفرادی جهان در 3وضعیت زنان، نقره تیمی جوانان جهان در تفنگ بادی زنان، شکستن رکورد جوانان جهان در 3وضعیت دختران، 3 طلا، یک نقره و 2برنز در 2 دوره بازیهای جنوب شرق آسیا و مدالهای زیادی در مسابقات قهرمانی کشورهای مشترک المنافع و جنوب شرق آسیا و مسابقات بینالمللی دیگر ازجمله افتخاراتم درطول مربیگری در تیم ملی سنگاپور هستند.
پیشنهاد سرمربیگری تیم ملی مردان توسط چهکسی مطرح شد؟
از طرف آقای دادگر، رئیس فدراسیون تیراندازی ایران. البته وقتی سالهای قبل در تیم ملی ایران بهعنوان مربی و مترجم با آقای لازلو کار میکردم از همان موقع با تیراندازان مرد هم کار میکردم اما بیشتر با جوانان. وقتی به سنگاپور رفتم این تجربه تکرار شد و چند تیرانداز مرد داشتم، لذا برای خودم کاملا عادی بود که مربی مردان ایران هم باشم.
نتایج درخشانی که با تیم سنگاپور گرفتید باعث شد مسئولان فدراسیون تیراندازی ایران به شما پیشنهاد بدهند؟
در بیشتر مسابقات بینالمللی که با تیم سنگاپور حضور داشتم و تیم ایران را ملاقات میکردم، مسئولان فدراسیون تیراندازی ایران در این مورد با من صحبت میکردند. از طرف دیگر آقای لازلو به من توصیه کرده بود که در هیچ کشوری بیش از 4سال مربیگری نکن و به همین دلیل نمیخواستم تا سال2020 که پایان قراردادم با سنگاپور بود در آنجا بمانم لذا با سنگاپور به توافق رسیدیم که بعد از مسابقات قهرمانی جهان (شهریورماه 98) به کارم در این کشور خاتمه دهم. در جریان همان مسابقات در کرهجنوبی، آقای لازلو- سرمربی وقت تیم ملی ژاپن- که قصد بازگشت به کشورش را داشت و من را بهعنوان جانشین خودش به فدراسیون تیراندازی ژاپن پیشنهاد داده بود موضوع را با من در میان گذاشت اما چون تیراندازان ژاپنی زبان انگلیسی نمیدانستند و مترجمشان هم چیزی از تیراندازی نمیدانست و از طرف دیگر بهخاطر میزبانیشان در المپیک فشار روانی زیادی روی ورزشکاران بود و برای کمک به آنها نیاز به ارتباط کلامی با آنها وجود داشت، آینده کار در این کشور را روشن نمیدیدم. بنا بر این به ایران برگشتم و با اصرار آقای دادگر سرمربیگری تیم ملی را پذیرفتم.
در آن برهه تیم ملی سرمربی نداشت؟
فدراسیون میخواست من سرمربی تیم مردان و زنان باشم اما بهخاطر حضور همکار سابقم آقای اینانلو که در غیاب من دستیار آقای لازلو بود و بعد سرمربی تیم ملی شده بود، قبول کردم که من فقط سرمربی زنان باشم و آقای اینانلو سرمربی مردان. در 3ماهی که سرمربی تیم زنان بودم نجمه خدمتی سهمیه المپیک گرفت و فاصلهاش با رکورد جهان به یک دهم رسید. بعد از پایان قرارداد سهماههام، آقای اینانلو برای مربیگری به اندونزی رفت و با پیشنهاد آقای دادگر و بهرغم اینکه از کشور دیگری پیشنهاد داشتم در تیم ملی ماندم و از دوم تیر امسال سرمربیگری تیمهای مردان و زنان را پذیرفتم. در این مدت هم به لطف خدا آرمینا صادقیان در مسابقات جهانی ریو سهمیه المپیک گرفت و در مسابقات قهرمانی آسیا فاطمه کرمزاده و مهیار صداقت هم سهمیه گرفتند.
در جامعه سنتی و مردسالار، انتخاب یک مربی زن برای تیم مردان کمی دور از ذهن است. تیراندازان مرد به این انتخاب چه واکنشی نشان میدادند؟
خوشبختانه ما هیچوقت مشکلی از این بابت نداشتیم. از زمانی که بهعنوان دستیار آقای لازلو در تیم ملی کار میکردم با کار کردن در چنین فضایی آشنا شده بودم چون دختر و پسرها با هم تمرین میکردند. بیشتر تیراندازان مرد هم مرا از آن زمان میشناختند. در تیراندازی تماس فیزیکی بین مربی و ورزشکار برقرار نمیشود و لباسها کاملا پوشیده است، بنابراین مشکلی بابت انتخاب مربی زن برای مردان یا بالعکس وجود ندارد.
الان جو اردوی تیم ملی چگونه است؟ ارادهای برای ثبت بهترین نتایج تیراندازی با یک سرمربی زن شکل گرفته یا فضای مردسالار ورزش ایران به سختی این مجال را به امثال شما میدهد؟
در مورد خودم میتوانم بگویم که واکنش منفی از کسی ندیدم.
شاید در برههای سرمربی تیم ملی مردان شدید که فضا برای فعالیت بازیکنان و مربیان زن در ایران تغییر کرده است. موضوع حضور زنان در استادیومها تا حدی حل شده، دختران ایرانی سراغ ورزشهایی میروند که قبلا ممنوع بود و مسئله پوشش آنها در مسابقات بینالمللی هم حل و فصل شده است. فکر نمیکنید این فضا برای مربیانی مثل شما یک فرصت است؟
وقتی تیرانداز تیم ملی بودم مربی مرد داشتیم، نمیدانم چه اشکالی دارد که الان یک خانم مربی آقایان باشد. بهنظرم وقت آن رسیده که کلیشههای جنسیتی را دستکم در محیط ورزش کنار بگذاریم. جایی که دانش و تکنیک حرف اول را میزند جنسیت معنایی ندارد.
اگر امتیاز کامل در تیراندازی که 10.9 است را ملاک قرار بدهیم، بهخودم امتیاز 9 میدهم که امتیاز خوبی محسوب نمیشود. میتوانستم تا دکتری ادامه تحصیل بدهم، درحالیکه تا کارشناسی ارشد بیشتر نخواندم. یکی از هدفهایم این بود که دکتری روانشناسی ورزش بگیرم اما مربیگری همه وقتم را گرفته بود.
از روزی که تیراندازی را شروع کردم رؤیایم به هدف زدن بود و تیراندازی خودش برایم به یک هدف تبدیل شد. تنها هدف زندگیام این بود که در تیراندازی به جایی برسم. ضمن اینکه داشتن تمرکز، لازمه تیراندازی موفق است و آن خلوتی که تیرانداز هنگام تیراندازی با خودش میکند نوعی به خلسه رفتن است و در مراحل مختلف زندگی به انسان کمک میکند.
تفنگهای 40میلیون تومانی
تعداد علاقهمندان به تیراندازی در ایران در مقایسه با سالهای قبل بهطور چشمگیری افزایش یافته و بستر برای کشف استعدادها در این رشته ورزشی مهیا شده است. سرمربی تیم ملی تیراندازی یادگیری اصولی تکنیکهای تیراندازی زیرنظر مربیان مجرب را مهمترین موضوعی میداند که میتوان به علاقهمندان تیراندازی توصیه کرد.
برای دخترانی که میخواهند تیراندازی را شروع کنند چه توصیهای دارید؟
در درجه اول بدنسازی را جدی بگیرند تا آسیب نبینند. بعد زیرنظر یک مربی مجرب، تکنیکها و الفبای تیراندازی را به درستی یاد بگیرند. یکی از مشکلات ما در اردوهای استعدادیابی این است که باید تکنیکهایی که ورزشکاران به غلط آموختهاند را از ذهنشان پاک کنیم و روش صحیح را به آنها آموزش بدهیم.
تیراندازی ورزش گرانی است؟
برای کسانی که در ابتدای راه قرار دارند خیلی گران نیست چون باشگاهها معمولا امکانات اولیه را در اختیار ورزشکارها قرار میدهند. اما تیراندازی که به سطح حرفهای میرسد باید برای خودش تجهیزات تیراندازی را تهیه کند.
تهیه تجهیزات چقدر هزینه دارد؟
تفنگ بادی بین 35تا 40میلیون تومان قیمت دارد و قیمت یک دست لباس تیراندازی حدود 10میلیون تومان برآورد میشود.
چه سنی برای یادگیری تیراندازی مناسب است؟
حدودا سن 12تا 14سالگی بسته به جثه نوجوان، برای شروع کار مناسب است و در کنار تیراندازی باید تمرینات ذهنی و بدنسازی را بهطور مرتب انجام داد تا زودتر به کسب نتیجه مطلوب منجر شود.
الهام هاشمی از دوم تیر امسال با فدراسیون تیراندازی ایران قرارداد امضا کرد و به طور همزمان سرمربی تیم های ملی مردان و زنان ایران شد و چه بسا به عنوان سرمربی تیم ملی ایران در المپیک 2020هم حضور داشته باشد.
مهیار صداقت،یکی از شاگردان الهام هاشمی در تیم ملی تیراندازی ایران، سهمیه بازیهای المپیک 2020 را دریافت کرده است. شاگردان او شانس دریافت مدال در المپیک را دارند.