نظام آموزشی با اقتصاد و اشتغال همخوانی دارد؟
کشور بدون کارآفرین رشد نمیکند
گفتوگو با سورنا ستاری؛ معاون علمی رئیسجمهور
لیلا شریف_روزنامه نگار
آمار فارغالتحصیلان بیکار، واقعیت تلخی است که هر سال شدت و حدت بیشتری به خود میگیرد. براساس اعداد و ارقام منتشرشده تا تابستان امسال یک میلیون و ۲۶۷هزار فارغالتحصیل دانشگاهی به شغلی دست پیدا نکردهاند، بهعبارت دیگر این تعداد از دانشجویان فارغالتحصیل پس از سالها درس خواندن، نتوانستهاند مهارت کافی را برای انجام کاری، کسب کنند. در این میان برخی دلیل بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی را با موضوع نبودن ارتباط میان نظام آموزشی و اشتغال گره میزنند؛ واقعیتی که سورنا ستاری ـمعاون علمی و فناوری ریاستجمهوریـ در توضیح آن به همشهری گفت: «کشور در معیار اشتغال دانشی از وضعیت مناسبی برخوردار نیست. آمارها نشان میدهد که نظام آموزشی کشور با اقتصاد و اشتغال آن همخوانی کاملی ندارد».
آقای ستاری! آیا سیستم آموزشی ایران، دست به تربیت نیروهایی میزند که گرهای از اقتصاد بگشایند و کارایی در سیستم اقتصادی کشور داشته باشند؟ بهنظر شما باید چه راهحلهایی را برای رسیدن به این هدف در پیش گرفت؟
در اقتصاد دانشبنیان بهعنوان پارادایم اقتصادی جدید برخلاف اقتصاد نفتی، کیفیت نیروی انسانی رکن اساسی است. بنابراین نیروی انسانی نخبه و با کیفیت که بتواند ارزش افزوده اقتصادی ایجاد کرده و به ارتقای وضعیت اشتغال در کشور کمک کند، خروجی مطلوب نظام اقتصادی است. به همین دلیل، ساختارهای فکری جامعه در حوزه آموزش باید تغییر کند؛ جوانان را به سمت خلاقیت و نوآوری سوق داده و باور برتری استخدامهای دولتی را در آنها تغییر دهد. یکی از راهحلهای اساسی برای اصلاح این باور غلط و ترغیب نوآوری و کارآفرینی در کشور، توسعه زیستبوم استارتاپی کشور است. معاونت علمی و فناوری رئیسجمهور در این خصوص اقدامات متنوعی انجام داده و در حال تکمیل آنهاست. به عنوان نمونه، حمایت از ارائه خدمات نوین اجتماعی در بستر استارتاپهای نوپا در حوزههای کلیدی با جلب مشارکت دستگاههای اجرایی توانسته است در جهتدهی نیروی انسانی به سمت نوآوری و کارآفرینی موفق عمل کند. علاوه بر این، شکلگیری پهنههای نوآوری در کشور نیز توانسته است به تحقق این هدف کمک کند. در نسل اول توسعه این پهنهها، پارکهای فناوری و مراکز رشد مورد توجه قرار گرفته که پارک فناوری پردیس بهعنوان نماد توسعه نوآوری، الگوی مناسبی از این حمایتهاست. نسل بعدی، تبدیل پهنههای جغرافیایی شهری در مجاورت دانشگاههاست که شکلگیری ناحیه نوآوری شریف از مهمترین دستاوردهای آن است. در گام سوم نیز تبدیل نمادهای کارآفرینی سنتی در قالب کارخانههای نوآوری به محلی برای تجمع بازیگران مختلف زیستبوم نوآوری کشور و توسعه فرهنگ استارتاپی در دستورکار قرار دارد که تاکنون 2کارخانه نوآوری آزادی وهایوب تشکیل شدهاند. این موارد از مهمترین اقدامات در توانمندسازی بخش خصوصی برای به کارگیری ظرفیتهای نیروی انسانی در خدمت توسعه خلاقیت و نوآوری است.
به علاوه، ایجاد نهادهای واسط نظیر شتابدهندهها و مراکز نوآوری برای توانمندسازی و حمایت از استارتاپها و تیمهای فناور و توسعه کسبوکارهای نوین و خلاقانه نیز راهکار دیگر این مسئله است که در سالیان اخیر توسط این معاونت پیگیری میشود.
در نهایت رویدادهای توانمندسازی نیروی انسانی تحصیلکرده برای آمادهسازی آنها جهت ورود به بازار کار از مهمترین اقداماتی است که میتواند به تقویت کسبوکار بخش خصوصی کمک کند. این معاونت تاکنون از شکلگیری 2 مدرسه اشتغال در دانشگاههای صنعتی شریف و علامه طباطبایی حمایت کرده است.
راهکار اساسی دیگری که توسط این معاونت پیگیری میشود، حمایت از ارائه خدمات توانمندسازی به شرکتهای دانشبنیان و خلاق است. به منظور حمایت از رشد کسبوکارهای دانشبنیان بهعنوان یکی از مهمترین ظرفیتهای توانمندسازی دانشگاهیان بهویژه اعضای هیأت علمی و فارغالتحصیلان، برنامه توانمندسازی شرکتهای دانشبنیان و خلاق که شامل مشاورههای کسبوکار، مشاوره توسعه فنی محصولات، خدمات مالکیت فکری و نظایر آن میشود، طراحی شده و در دست اجراست. همچنین حمایت از شرکتهای دانشبنیان جهت ورود به بازارهای بینالمللی میتواند به رونق کسبوکار این شرکتها کمک کند. در همین راستا، معاونت ما بهمنظور ایجاد و خلق ثروت برای جامعه از طریق صادرات محصولات با فناوری بالا، این امکان را فراهم کرده است تا صادرات شرکتها از طریق کریدور صادرات محصولات دانشبنیان تسریع شود.
تربیت نیروی انسانی در خدمت اقتصاد در یک کشور در حال توسعه اساساً چه تعریف و چارچوب و شرایطی دارد؟ آیا به ایجاد زیرساخت در دانشگاهها نیاز هست؟
رسالت اساسی نظام آموزش عالی تربیت نیروی انسانی کارآمد، خلاق و کارآفرین بهمنظور فراهم کردن زمینه رشد همهجانبه کشور است. بر این مبنا، دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی بهعنوان نقشآفرین اصلی در تحقق این مهم، نقش بسزایی در تربیت نیروی متخصص و ماهر مورد نیاز بخشهای مختلف جامعه دارند. بهطور خاص، در جوامع در حال توسعه، انتظارات بیشتری از دانشگاهها وجود دارد زیرا سایر سازمانها و نهادها بهصورتی شکل نگرفتهاند که بتوانند سهم خود از تربیت نیروی متخصص و ماهر را به دوش بگیرند. با وجود این در کشورهای در حال توسعه، دانشگاهها در ایفای نقش خود به اندازه کافی موفق نیستند که این امر بهعلت فقدان ساختارها و سازوکارهای روزآمد در دانشگاهها متناسب با نیازهای در حال تغییر جامعه اتفاق میافتد. به همین دلیل میتوان ادعا کرد که نهتنها زیرساختها و سازوکارهای فعالیت دانشگاهها باید به سمت تربیت نیروی انسانی برای تحقق اهداف اقتصادی کشور حرکت کند، بلکه لازم است کلیت نظام آموزشی بهعنوان اصلیترین نقشآفرین فرایند توسعه کشور، نگاه همهجانبهای به زیرساختهای اساسی و منابع انسانی مورد نیاز آن داشته باشد. در ساختار اقتصاد دانشبنیان، نوآوری و خلاقیت نیروی انسانی جوان و تحصیلکرده سرمایه اصلی کشور است که به واسطه برخورداری از مزیت نوآوری، در جدال با کسبوکارهای سنتی و صنایع متکی به اقتصاد منبعمحور، پیروز میدان اشتغال و کارآفرینی خواهند بود.
برخی متخصصان معتقدند در کشور ما میان تحصیلات و تخصص نیروی کار با فعالیت شغلی آنها تفاوت جدی وجود دارد. این مسئله در حالی اتفاق میافتد که نظامهای آموزشی موفق در بسیاری از نقاط دنیا براساس نیازهای بازار کار طراحی میشوند. چرا در ایران به تناسب میان تحصیلات و اشتغال توجه کافی نشده است؟ چه راهکارهایی در این خصوص اتخاذ شده است؟
آمارهای بینالمللی نشان میدهد کشور ما در حوزه آموزش عالی علوم و مهندسی رتبه خوبی در سطح دنیا دارد، با وجود این در معیار اشتغال دانشی، کشور از وضعیت مناسبی برخوردار نیست. آمارها نشان میدهد که نظام آموزشی کشور با اقتصاد و اشتغال آن همخوانی کاملی ندارد. در مورد پژوهش هم در معیار خروجیهای خلاقانه کشور جایگاه خیلی مناسبی ندارد که به نوبهخود نشاندهنده استفاده کافی نکردن از ظرفیتهای نیروی انسانی است. بهعبارت دیگر، پیشرفتی که تاکنون در حوزه گفتمان علمی در کشور شاهد آن بودهایم باید با سایر الزامات تکمیل شود تا بتوان از ظرفیت آن برای برطرف شدن نیازهای کشور و ایجاد اشتغال استفاده کرد. اقدام اساسیای که از آغاز دولت تدبیر و امید در این خصوص پیگیری شده است، اجرای قانون حمایت از شرکتها و مؤسسات دانشبنیان بوده است. تاکنون بیش از 4600شرکت ارزیابی و تأیید صلاحیت شده و از حمایتهای قانون بهرهمند شدهاند. رشد تعداد درخواستهای استفاده از این مزایا نیز نشان میدهد، امروز با اقدامات تکمیلی در حوزه کارآفرینی و نوآوری مانند قانون دانشبنیان، متخصصان جوان کشور ترغیب شدهاند که جریان علمی کشور را به سمت تولید ثروت سوق دهند و گذار از اقتصاد نفتی به اقتصاد دانشبنیان را تسهیل کنند که این امر امیدبخش است که میتوان اشتغال کشور بهویژه نیروی انسانی تحصیلکرده را ارتقا دهد.
یکی از اقدامات دیگری که در این خصوص در کشور بحمدالله اتخاذ شده است، بهکارگیری ظرفیت بازار داخلی برای ارتقای تولید داخلی بهویژه دانشبنیان و ایجاد اشتغال برای نیروی انسانی متخصص داخلی است. به همین منظور و پس از بررسیهای کارشناسی فراوان بهویژه درخصوص تجارب بینالمللی این حوزه، نظامنامه پیوست فناوری در قراردادهای بینالمللی و طرحهای مهم ملی تصویب و ابلاغ شد. امیدواریم با اهتمام دستگاههای مسئول در اجرای این نظامنامه از این ظرفیت بتوانیم در توسعه اشتغال نیروی انسانی تحصیلکرده داخلی و توسعه توانمندی تولید و فناوری کشور استفاده کنیم. در ادامه نیز در بستههای رونق تولید و اشتغال، جهتدهی واردات عمده کشور به سمت تولید داخل در حال پیگیری است تا بتواند زمینه توسعه اشتغال و تولید داخل را فراهم آورد.
آیا سیستم آموزشی، خود را با فضای جدید کسبوکار (نوآورانه) همراه کرده است؟ نیازمند چه تغییراتی در سیستم آموزشی در این حوزه هستیم؟ آیا این دغدغه وجود دارد؟
دانشآموختگان مهمترین رکن تحقق اقتصاد دانشبنیان در کشور هستند. جوان تحصیلکرده و با استعداد ایرانی با استفاده از دانش خود میتواند بهدنبال خلق ثروت از طریق حل نیازهای مردم و جامعه باشد. برخی از شرکتهای نوپایی که تاکنون فعالیت خود را آغاز کردهاند، نهتنها در آینده نزدیک منجر به کسب ثروت قابل توجه صاحبانشان خواهند شد، بلکه اشتغال بالایی نیز ایجاد کردهاند. برای ارتقای کارآفرینی و استفاده از ظرفیت این جوانان در راستای توسعه اقتصادی کشور، معاونت علمی و فناوری برنامههای متعددی را در دستورکار قرار داده است و این اطمینان وجود دارد که تولید ثروت از علم جوانان و متخصصان داخلی بدون توسعه این اکوسیستم امکانپذیر نخواهد بود. به بیان دیگر، مشاغل آینده بهدلیل پیشرفتهای فناورانه به میزان قابل توجهی با مشاغل امروزی متفاوت خواهند بود و لازم است فرهنگ کارآفرینی در جامعه نهادینه شود تا جوانان تحصیلکرده باور کنند که میتوانند در بخشهای خصوصی نیز موفقیتهای بزرگی برای کشور رقم بزنند. یکی از مهمترین تغییراتی که نظام آموزشی کشور باید بهدنبال آن باشد، همین تغییر ذهنیت جوانان به سمت و سوی کارآفرینی و ارزش ندانستن استخدام دولتی است.
از روز نخست فعالیت در دولت یازدهم، معاونت علمی و فناوری رئیسجمهور بهدنبال تغییر فرهنگ درحوزه اشتغال و فعالیتهای اقتصادی از سنتی و نفتی به دانشبنیان بوده است. نظام آموزشی کشور نیازمند فرهنگی جدید در ایجاد اشتغال هست و آن فرهنگ، فرهنگ دانشبنیان است.
روشهای ورود به فضای جدید کسبو کار چگونه است و آیا این فعالیتها بیشتر شامل حوزههای خدماتی میشود؟
یکی از ارکان اساسی اقتصاد مقاومتی و دانشبنیان، مردمی شدن اقتصاد و ورود آحاد جامعه به فعالیتهای دارای ارزش افزوده بالاست. جامعه هدف معاونت علمی قشر تحصیلکرده و نخبه کشور است و هدف برنامههای طراحی و اجرا شده در این معاونت، حضور فعال این بخش مهم از جامعه در حوزه رفع نیازهای جامعه بوده و برای این منظور برنامههای گستردهای در دست اجراست. این برنامهها از توسعه فرهنگ نوآوری، کارآفرینی و اقتصاد دانشبنیان شروع میشود و مواردی نظیر حمایت از طرحهای کلان ملی نیازمحور، توسعه فناوریهای راهبردی در قالب ستادهای توسعه فناوری و حمایت از شرکتهای دانشبنیان و خلاق و نوآور را در بر میگیرد. بخشی از فعالیتهای این معاونت به ترویج رویکرد کارآفرینی در دانشگاهها، ایجاد و توسعه شتابدهندهها و مراکز نوآوری و برگزاری رویدادهای بههمرسانی عرضه و تقاضای نوآوری نیز مربوط میشود که هدف تمامی آنها ایجاد زمینه و حمایت از حضور قشر تحصیلکرده در فعالیتهای اقتصادی جدید است. به هر حال مطابق با روند بینالمللی اکوسیستم استارتاپی و با توجه به اقتضائات کسبوکارهای نوپا، بیشتر استارتاپهای خدماتی شکل گرفتهاند. شکلدهی به شتابدهندههای تخصصی در حوزههای صنعتی مختلف از طریق فعالسازی شرکتهای دانشبنیان توانسته است با رویکرد پاسخگویی به نیازهای فناورانه این بنگاههای بزرگ، بستر مناسبی برای شکلگیری استارتاپهای فناورانه باشد که از سال گذشته در این معاونت بهطور جدی پیگیری میشود. لازم به ذکر است که کسبوکارهای جدید نیز مانند کسبوکارهای سنتی نیازمند پایدارسازی و رقابتپذیری مبتنی بر سرمایه بخش خصوصی هستند. درک صحیح از توانمندیها و قابلیتهای فردی، ارتقای خودباوری، تلاش مستمر و پشتکار ازجمله الزامات اساسی موفقیت در عرصه کارآفرینی است.
دلیل ناتوانی سیستم آموزش عالی کشور برای تربیت افراد کارآفرین را در چه موضوعاتی باید جستوجو کرد؟ آیا این موضوع در میان دغدغههای سیستم آموزش عالی و مسئولان مربوط به حوزه فناوری جایگاهی دارد؟
متأسفانه نفت به زیرساختهای فکری جوانان و نخبگان ما آسیب وارد کرده و باعث شده در برخی زمینهها دچار عقب ماندگی شویم. بحمدالله در طول تاریخ هیچگاه به اندازه امروز روی آموزش و پژوهش سرمایهگذاری نکردهایم چرا که به پیشرفتهای اقتصادی تنها بر پایه مسائل مالی نگاه نمیکنیم. بزرگترین کشورهای دنیا در عرصه اقتصاد، در حوزه علم نیز سرآمد هستند، علم و اقتصاد دوشادوش یکدیگر در حرکت هستند و بههمین دلیل پژوهشهای دانشگاهی و تحقیقات دانشگاهی باید جنبه اقتصادی را نیز درنظر بگیرند.
برای حل این مشکل، نخبگان کشور باید دین خود را به کشور ادا کنند و حسمسئولیتپذیری آنها در قبال کشور ارتقا یابد. کشور برای پرورش نخبگان و مستعدان متحمل هزینههای بالایی شده است، بنابراین ضروری است این افراد نیز تلاش کنند با اثرگذاری مثبت در روند پیشرفت کشور، دین خود را به ایران اسلامی ادا کنند.
گرچه چند سال است که مفهوم اقتصاد دانشبنیان وارد ادبیات اقتصادی کشور شده است، اما هنوز راه زیادی باقی مانده است تا اقتصاد نفتی از اذهان حذف شود. برای تحقق زیستبوم کارآفرینی، تغییر اسطورههای حاکم بر ناخودآگاه یک ملت امری بسیار زمانبر است. اما به هرحال باید از جایی شروع کرد.
توجه به استارتاپها در دستورکار نظام علم و فناوری کشور قرار گرفته است؟ بهنظر شما دانشگاهها به سمت ارائه رشتههای پرکاربرد و مهارتهای مورد نیاز در کسبوکارهای استارتاپی رفتهاند؟ چه برنامهای برای بهبود این آمار در دستورکار معاونت علمی و فناوری قرار دارد؟
یکی از چالشهای جدی کشورهای متکی به درآمدهای حاصل از خامفروشی منابع، فرهنگ وابستگی است. در چنین جوامعی، آمال و آرزوی جوانان تا حد استخدام تنزل پیدا میکند و ارزش واقعی نوآوری جوان خلاق نشان داده نمیشود. اقتصاد کشور رشد نخواهد کرد مگر اینکه کارآفرینی در جامعه به ارزش تبدیل شود و استخدام گزینه مطلوبی برای جوانان نباشد؛ یعنی جوانان بدانند با استخدام ایدههایشان هدر میرود.
هماکنون بخش قابل توجهی از دروس دانشگاهی به درد ایران نمیخورد، چرا که این دروس بومی نیست و نظام آموزش عالی بعضاً نیروهایی تربیت میکند که به درد اقتصاد کشور نمیخورند. درحالیکه تاریخچه اقتصاد کشور نشان میدهد مزیت و برتری کشور بر خلاقیت و نوآوریها استوار است.
خوشبختانه اکنون نسل جدیدی از جوانان وارد فعالیت اقتصادی شدهاند که ساختارهای سنتی و قدیمی را متحول کردهاند. فعالان جوان و خلاق این کسبوکارها، در هر شرایطی توانستهاند خود را با مشکلات و موانع موجود، وفق دهند و کار خود را پیش ببرند.
به علاوه، مهارتآموزی برای کارآفرینی یکی از شاخصههای فرهنگ ایرانیان است. در گذشته فرد برای حضور فعال در بازار، ابتدا در کنار یکی از بازاریان موفق کار میکرد و در طول مدت مهارتآموزی، هر روز بر مهارت و توانمندی او افزوده میشد تا جایی که پس از چند سال خود به فردی موفق در بازار تبدیل میشد. امروزه نیز شتابدهندهها همین روند را دنبال میکنند و بهدنبال آن هستند که در کوتاهترین زمان و با بهترین کیفیت ممکن افراد و تیمهای بااستعداد را برای حضوری فعال و موفق در بازار واقعی کسبوکار دانشبنیان آماده کنند.
تغییر ذهنیت برای آینده
مشاغل آینده بهدلیل پیشرفتهای فناورانه به میزان قابل توجهی با مشاغل امروزی متفاوت خواهند بود و لازم است فرهنگ کارآفرینی در جامعه نهادینه شود تا جوانان تحصیلکرده باور کنند که میتوانند در بخشهای خصوصی نیز موفقیتهای بزرگی برای کشور رقم بزنند. یکی از مهمترین تغییراتی که نظام آموزشی کشور باید بهدنبال آن باشد، همین تغییر ذهنیت جوانان به سمت و سوی کارآفرینی و ارزش ندانستن استخدام دولتی است